آیا اروپا از خشم ایران می کاهد؟
آزمون آخرین تلاشها برای برجام
دیپلماسی ایرانی: «مایک پمپئو» روزگذشته (دوشنبه) سفر خود را به مسکو لغو کرد که به بروکسل برود و با وزیران امورخارجه فرانسه، آلمان و بریتانیا به همراه «فدریکو موگرینی»، کمیسر سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار کند. اعضای غربی گروه 4+1 به این منظور اجلاس فوقالعاده تشکیل دادند که با رصد تحولات در بالا گرفتن تنش میان ایران و امریکا، برای آخرین تلاشها در نجات برجام چاره اندیشی کنند.
سفر غیر مترقبه وزیر امور خارجه امریکا به بروکسل و افزوده شدن برنامه دیدار اعضای اجلاس با وی، نشان از اهمیت این دیدار و بغرنج شدن اوضاع در منطقهای دارد که نمیتوان نقش کلیدی دولت ترامپ و متحدان منطقهای آن یعنی اسرائیل، عربستان و امارات را در ایجاد این وضع نادیده گرفت. یک سال پس از خروج دولت ترامپ از برجام، ایران سیاست صبر و احتیاط را پیشه کرد به این امید که دیگر اعضای گروه باقی مانده در توافق هستهای برای حفظ و تشویق ایران در برجام اقدام مؤثری را به عمل آورند. ایجاد ساز و کار مالی «اینستکس» بالاترین وعده تشویقی اروپائیان برای ترغیب ایران به ادامه حضور در برجام بود؛ وعدهای که نه اجرایی شد و نه اما و اگرهایش به عنوان شرط اجرای آن، نزد ایران تاکنون پذیرفته شده است. پس از یک سال صبر و انتظار، ایران نه تنها شاهد پیشرفت در برون رفت از مشکلاتی نبود که واشنگتن برایش در حوزههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایجاد کرد، بلکه بر دامنه فشارها نیز به تقریب و هر ماه و هفته افزوده شد. آخرین آن تحریم صادرات صنایع فولاد و مس بود. علاوه بر این، آرایش جنگی امریکائیان در خلیج فارس و تنگه هرمز، این احتمال را که هر لحظه آتش جنگ در منطقه شعلهور شود، بیش از هر زمان تقویت کرده است.
واکنش تهران به افزایش فشارهای واشنگتن، اعلام ضربالاجل 60 روزه به گروه 4+1 بوده است. به رهبران گروه یاد شده فرصت داده شد که در این مدت همه ابتکارهایی که ممکن است ایران را مجاب به ادامه تعهداتش به برجام کند، بهکار گیرند و الّا در نخستین اقدام سقف 300 کیلو گرم برای اورانیوم غنی شده و نیز سقف 130تن برای آب سنگین را رعایت نخواهد کرد. اصلیترین خواست تهران از اعضای برجام، رفع موانع در حوزه نفت و بانک است. اروپائیان در یک سال گذشته جز برخی سیاستهای اعلامی، کار ویژهای انجام ندادهاند. تاکنون واکنشهای چهارگانه و کم اثری را از سوی اروپائیان در پی خروج دولت ترامپ از برجام شاهد بودهایم؛ نخست، کنترل خشم ایران. دوم، محکوم کردن و ابراز تأسف لفظی از اقدامهای ضد برجامی امریکا. سوم، تلاش برای بروز چهره مستقل و منتقد سیاستهای یکجانبهگرای واشنگتن و چهارم، اراده حفظ برجام در خدمت به حفظ اعتبار بینالمللی خود و نیز منافع اقتصادی ناشی از حفظ آرامش و ثبات در مهمترین گذرگاه انرژی در جهان.
هر یک از شرکت کنندگان در اجلاس بروکسل پیش از شروع نشست فوقالعاده خود که در پی اعلام ضربالاجل ایران و نیز تشدید اقدامهای امریکا با عنوان فشارهای حداکثری بر ایران برگزار شد، مواضع دوگانهای را بیان کردند. آنان از یک سو به ایران درباره نقض برجام هشدار دادند و از سوی دیگر تعهد خود را به حفظ این توافق بینالمللی اعلام کردند. اما هیچیک از آنان اشارهای مستقیم در محکومکردن رفتار واشنگتن در بحرانی شدن اوضاع در منطقه نداشتند. در این حال این پرسش برجسته و تا زمان نگارش این سطور همچنان باقی ماند که آیا اروپائیان در 60 روز ضربالاجل ایران خواهند توانست از خشم این کشور کاسته و آن را در حفظ تعهداتشبه برجام ترغیب کنند؟ حضور غیر منتظره پمپئو در بروکسل چه اتفاق تازهای را در چارهاندیشی وزیران اروپایی رقم میزند؟ آیا مأموریت او همسو سازی اروپائیان با سیاست فشار حداکثری به ایران است یا اعلام آمادگی برای تعدیل در مواضعی که منطقه را با خطر جنگ تازه روبه رو کرده است؟ مهمتر اینکه آیا حاصل اجلاس بروکسل اعلام مطالبات آمرانه از تهران است؟ یا تلاش واقعی در کنترل خشم آن.
منطقه، برجام، اعتبار اروپا، مشروعیت توافقهای بینالمللی و سرانجام دیپلماسی در قرن جاری هیچگاه چنین در معرض آزمون سرنوشت قرار نداشته است.
نظر شما :