کسانی که فقط بذر ناامیدی می کارند
هیئت سوئیسیهای مقیم ایران
نویسنده: محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
دیپلماسی ایرانی: مصلحآباد روستایی در چهل کیلومتری فراهان اراک است و مصلحآبادیهای ساکن اراک در دهه شصت، هیئتی داشتند که هر هفته یک شب در خانه یکی از اهالی هیئت، مجلس قرائت قرآن برگزار میکرد و تابلویی داشت که روی آن نوشته بود «هیئت قرائت قرآن مصلحآبادیهای مقیم اراک». داخل تابلو که جلوی در خانه میزبان میگذاشتند لامپی روشن میشد افراد هیئت، منزل میزبان را در کوچه پس کوچهها راحتتر پیدا کنند. هیئتها و مساجد مشابه نظیر یزدیها، اردبیلیها یا شیرازیهای ساکن تهران هم زیاد دیدهام.
هیئتی اما در این کشور زندگی میکنند که تابلو ندارند، هفتهای یا سالی یک بار هم کنار هم جمع نمیشوند، چراغی هم روشن نمیکنند تا شناخته شوند، اما به واقع گویی اهالی جای دیگری هستند و فعلاً در ایران مقیماند: «هیئت سوئیسیهای مقیم ایران» است و از این دست اهالی کشورهای دیگر – ژاپنیها، دانمارکیها، آلمانیها یا آمریکاییهای مقیم ایران – هم داریم.
این اهالی جایی دیگر، دچار از جا کنده شدن زمانی و مکانیاند؛ گویی از بد حادثه اینجا گرفتار شدهاند و ساعتها و ثانیههاشان در جایی دیگر میگذرد، ولی فعلاً در ایران مقیم هستند. هر اقدام مثبت کوچک و بزرگی را با دنیایی دیگر مقایسه کرده و در مقابل آن وطن اصلیشان به هیچ میگیرند. هر گامی رو به جلو، از آن جهت که با ایدهآلهای جایی که سراغ دارند (سوئیس، ژاپن، آلمان یا ...) فاصله دارد، عبث و بیحاصل است و جالب اینکه اغلب آنجا را هم ندیدهاند و تجربه نکردهاند.
آنها ممکن است هیچ وقت کار مثبتی برای تغییر و بهبود همین جایی که زندگی میکنند انجام ندهند، اما گامهای کوچک دیگران را هم بیاثر، مسخره و پر از عیب و نقص تلقی میکنند. آنها اغلب مایل نیستند زمانی هر چند کوتاه از زندگی خود را برای اقدامی در راستای بهبود وضع موجود صرف کنند اما ساعتها زمان صرف میکنند تا استدلال کنند اینجا شبیه سوئیس نیست که در آن کارها با دقت و علمی انجام شود و به نتیجه برسد.
آنها هیچ کاری برای آنکه وضعیت موجود را بهبود دهند و میزان اعتماد اجتماعی را بالا ببرند انجام نمیدهند، اما زمان زیادی را صرف میکنند تا به بقیه نشان دهند اینجا سوئیس نیست که کارها روال و نظمی داشته باشد، و هر اقدامی از پیش شکستخورده است.
بزرگسالان «هیئت مصلحآبادیهای مقیم اراک» اصرار داشتند پسران نوجوانشان را همراه بیاورند تا قرآن خواندن بیاموزند و بسیاری از آن کودکان دینداری و اخلاق دینی را در همان جمع آموختند و تجربه کردند. «هیئت سوئیسیهای مقیم ایران» نیز اصرار دارند به دیگران و از جمله کودکان امروز بیاموزند که هیچ چیز نمیشوند و ایستادن پای این وطن، بیحاصل است. اغلبشان آدمهای خیرخواهی هستند اما نتیجه کارشان جز دمیدن ناامیدی و بیعملی نیست.
این بد نیست که «هیئت سوئیسیهای مقیم ایران» نقد میکنند، مهم آن است که راهی برای برون شدن از وضعی که بد میشمارند پیش نمینهند یا حاضر نیستند هزینه هر راهی را که پیشنهاد میکنند بپذیرند، یا در هزینه دادن برای راهی که دیگران پیشنهاد میکنند سهیم شوند. آنها البته حاضرند دیگران را تشویق کنند که هزینه راههایی را که آنها پیشنهاد میکنند بپردازند.
حاصل «هیئت قرائت قرآن مصلحآبادیهای مقیم اراک» شکلگیری شبکه اجتماعی مستحکمی از آدمهایی بود که برای تعلیم دینی و دینداری غیردولتی، کاملاً خودجوش و بدون بودجه نهادهای سیاسی، گرد هم میآمدند، از حال هم با خبر میشدند، روح دینی را در کودکان نهادینه میکردند و امیدوار و شادمان از یک مراسم تعلیم دینی مدنی بیرون میرفتند.
حاصل کنشهای «هیئت سوئیسیهای مقیم ایران» روحهای خسته، ناامید و مستأصلی است که فقط از آنچه هستند شاکیاند و از آنچه میخواهند به آن برسند تصویری دارند مبهم و معلوم نیست چقدر واقعی، و به هر گام مثبتی که زمزمه رو به جلو بودن دارد، بیاعتماد و ناامیدند.
ایران ما حالش خوب نیست، اما «هیئت سوئیسیهای مقیم ایران» هم حالش را اگر بدتر نکنند، درمانش هم نخواهند کرد. آنها الزاماً هم مقیم ایران نیستند، شاید گوشهای از دنیا، فقط شهروند ایران در دنیای مجازی هستند.
نظر شما :