نقش کم رنگ ایران در اقتصاد جهانی
چرا آسان تحریم می شویم؟!
دیپلماسی ایرانی: تحریم ها به ما خیلی چیزها آموخت و خیلی از مسائل را برای ما روشن کرد. از جمله به ما نشان داد تا چه اندازه اقتصاد ما ضربه پذیر است. این مساله در تحریم های دور اول قبل از امضای برجام برای ما آشکار شد. در آن موقع با وجود همه کاستی ها و چالش ها، اقداماتی برای تقویت اقتصاد در وضعیت تحریم اعمال شد که تا حد کوچکی اثراتی داشتند. اما سوال این است چرا از زمانی که برجام امضا شد تا زمانی که امریکا به طور یکجانبه از برجام خارج شد، اقدامی برای تقویت اقتصاد کشور تا آن جا که در برابر تحریم ها مقاومت حداقلی داشته باشد، صورت نگرفت؟ چرا ما تلاش نکردیم در این فاصله حدود دو سال و نیم آن قدر اقتصاد خود را تقویت کنیم تا اولا خروج امریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم ها این قدر تبعات برای اقتصاد ما به دنبال نداشته باشد، ثانیا، خروج امریکا و بی تفاوتی دیگر امضاکنندگان نسبت به کما رفتن برجام این قدر سهل و آسان نباشد؟ اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری در دور اول تحریم ها یعنی قبل از امضا شدن برجام بر آن تاکید داشتند، دقیقا با همین رویکرد بود، چرا بعد از امضا شدن برجام به این موضوع توجه نشد تا بعد از خروج امریکا از برجام چنین ضربات سخت اقتصادی را متحمل شویم؟
اصولا چرا این قدر راحت تحریم می شویم در حالی که ما چیزی جز مطالبه به حق خود را از جامعه جهانی نمی خواهیم؟ چرا در اقتصاد جهانی نقش ما این قدر کوچک است که رقبا و دشمنان ما به راحتی می توانند ما را کنار بگذارند؟ اگر یک اقتصاد برونگرای قوی و متوازن با اقتصاد داخلی داشتیم که در معادلات اقتصاد جهانی تاثیرگذار بود، آیا دشمنان و رقبای ما می توانستند، این چنین علیه ما وارد عمل شوند و در تمامی حوزه ها تلاش کنند ما را از گردونه رقابت حذف کنند و این چنین به اقتصاد ما ضربه بزنند؟
شکی نیست که ما در دادوستد بین المللی و تجارت خارجی ضعیف عمل کرده ایم. اقتصاد ما تا اندازه بسیاری مبتنی بر صادرات نفتی است. صادرات نفت ایران در دوره قبل از تحریم (یعنی قبل از تابستان امسال) چیزی در حدود 2میلیون و 680 هزار بشکه بود که بعد از بازگشت تحریم های امریکا، در حال حاضر به زیر یک میلیون بشکه رسیده است. اگر در همین صنعت نفت می توانستیم حجم صادرات خود را به بیش از این رقم برسانیم و نقشی تاثیرگذارتر از وضعیت قبل از تحریم ایفا می کردیم، بی شک تحریم نفتی ما به مراتب سخت تر می شد. ما این واقعیت جدید را درک نکردیم که ایالات متحده امریکا از سال 2008 روی صنعت نفت خود چنان سرمایه گذاری کرد تا در سال 2018 به صادرکننده بزرگ نفت تبدیل شود. در حال حاضر ایالات متحده امریکا بزرگترین تولید کننده نفت در کنار روسیه و عربستان سعودی است. بخش عمده ای از بازار نفت ایران بعد از تحریم توسط شرکت های نفتی امریکایی تصاحب شدند. یا ما ورود عراق به جمع تولیدکنندگان اصلی نفت اپک را دست کم گرفتیم و زمانی دریافتیم عراق، رقیب جدی است که روشن شد تولید نفت این کشور تا سال 2019 به حدود 5 میلیون بشکه در روز می رسد. در اوپک جایگاه ما به قدری ضعیف شده بود که روسیه، به عنوان شریک سیاسی ما در عرصه بین المللی، به جای لابی با ما در تعیین سقف تولید اول با عربستان سعودی به توافق رسید سپس به سراغ ما آمد.
ما حتی در تعاملات اقتصادی منطقه ای خود نیز ضعیف عمل کرده ایم. در دایره اقتصادی اروپا، ایران جایگاه بسیار کوچکی دارد در حالی که تعاملات اقتصادی آلمان با کشور کوچکی مثل لیتوانی با 2.8 میلیون نفر جمعیت و 65هزار و 300 کیلومتر مربع مساحت حدود 5 میلیارد و 600 میلیون دلار و تعاملات اقتصادی روسیه با این کشور حدود 6.52 میلیارد دلار است. در حالی که کل مراودات اقتصادی ایران به کل اتحادیه اروپا تا قبل از خروج امریکا از برجام حدود 20 میلیارد دلار بود که بخش عمده ای از این رقم صادرات نفتی ما به کشورهای عضو این اتحادیه بود. با بازگشت تحریم ها، به گفته وزیر نفت، حتی کشوری مثل یونان که از تحریم های امریکا معاف شد، حاضر نشد از این معافیت استفاده کند و از ایران دوباره نفت وارد کند. در حال حاضر معاملات اقتصادی ما با اروپا در حد صفر است.
روابط اقتصادی ما با کشورهای همسایه شمالی و حوزه قفقاز و آسیای میانه که ظرفیت های بالقوه اقتصادی برای ایران دارند به مراتب کوچک تر است. در کشورهایی مثل تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان و قزاقستان که مشترکات فرهنگی فراوانی نسبت به ما دارند، و می توانستیم حوزه اقتصادی مهمی را در آن جا رقم بزنیم، نقش ما در اقتصاد آنها به 10 درصد هم نمی رسد. در حالی که ترکیه، همسایه غربی ما در حدود 15 میلیارد دلار در سال فقط صادرات پوشاک به آسیای میانه و قفقاز دارد.
هم زمان با سقوط ارزش پول ما در تابستان گذشته، لیر، واحد پول ترکیه نیز سقوط کرد. دلیل هر دو اتفاق هم یک چیز بود، دلار که ایالات متحده امریکا از آن استفاده ابزاری می کرد. اما برای ترکیه، کارشناسان اروپایی هشدار دادند که سقوط اقتصادی این کشور می تواند کل اقتصاد اروپا را وارد بحرانی به مراتب بدتر از سال 2008 کند و برای همین باید اروپا همه تلاش خود را به کار گیرد و اجازه ندهد اقتصاد ترکیه دچار بحران شود، برای همین اروپایی ها دست به کار شدند و برای ترکیه در واشنگتن لابی گری های سنگینی کردند در حالی که کل تلاش اروپا برای جبران خسارت اقتصادی خروج امریکا از برجام بعد از ماه ها تاخیر به ایجاد غیرالزام آور اینستکس منجر شد که هنوز معلوم نیست اروپایی ها تا کجا می توانند برای آن هزینه کنند.
در دنیای امروز اقتصاد جایگاه بالایی در تعریف تعاملات کشورها با یکدیگر دارد. هر چقدر اقتصاد یک کشور قدرتمند باشد و نقش آن در مناسبات جهانی تاثیرگذارتر باشد، متحدان و طرف های اقتصادی آن ایستادگی بیشتری برای حفظ آن می کنند، هر چقدر این مناسبات ضعیفتر باشند کشورها کمتر حاضرند برای حفظ مناسباتشان هزینه کنند.
نظر شما :