تشابهی که میان بهار عربی با اعتراضات جلقه زردها وجود دارد
برجام، و احتمال دخالت امریکا در تظاهرات اروپا
نویسنده: علی موسوی خلخالی، سردبیر دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی: سیاستمداران و تحلیلگران عرب تمایل زیادی دارند که اعتراضات اروپا را با اعتراضات کشورهای عربی در سالیان اخیر مقایسه کنند و منشاء هر دو تحولات را یک جا بدانند. آنها ابایی ندارند که متهم شوند طرفدار تئوری «توهم توطئه» هستند و در مقاله ها و یادداشت هایشان هم به این نکته اشاره می کنند اما در آخر می گویند، ببینید، هر چه می خواهید بگویید ولی تحولات اعتراضی اروپا از همان آبشخوری آب می خورد که تظاهرات و تحولات جهان عرب آب خورد و آن ویرانی ها را بر ما تحمیل کرد. مثلا روزنامه الاهرام مصر در روزهای گذشته مقالات و یادداشت های بسیاری را منتشر کرده که در آن اعتراضات اروپا از جمله فرانسه و بلژیک و لوکزامبورگ را به انقلاب های موسوم به بهار عربی تشبیه کرده است. نویسندگان این مقالات و یادداشت ها می گویند که همه مولفه های تشابه تحولات اعتراضی اروپا با بهار عربی قابل مشاهده است؛ همانند «بهار عربی» برایش اسم انتخاب شده؛ «تظاهرات جلیقه زردها». یک عده خودسر وارد میدان شده اند و ضمن انحراف اعتراض ها از اعتراضات مسالمت آمیز به خشونت، به تخریب اموال عمومی و زیرساخت ها می پردازند و وقتی دولت ها عقب نشینی می کنند حاضر به تخلیه خیابان ها نیستند و به اعتراضات خود ادامه می دهند. تازه، همه معترضان هم یک شعار دارند «برو»، خطاب به رئیس جمهوری یا نخست وزیر. دقیقا مثل همان چیزی که در کشورهای عربی روی داد. آن جا هم معترضان می گفتند: «ارحل». یا شبیه انقلاب های مخملی در کشورهای اروپای شرقی و آسیای میانه که به اعتقاد تحلیلگران سیاسی جهان عرب روشن شده که حتی حمایت امریکا را پشت سر داشته و در مواردی حتی اروپا هم با آن همراهی می کرده است.
آن چه به باور به این نظریه افزوده، توئیتر چند روز پیش دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکاست که گفت: «همه جای دنیا به جز ایالات متحده با مشکلات شدید روبه رو است. این باورکردنی نیست که با دلار بسیار قدرتمند و تقریبا نبود تورم (در آمریکا)، دنیای خارج پیرامون ما در حال انفجار است. پاریس در حال سوختن است و چین خیلی عقب است. بانک مرکزی (آمریکا) حتی در حال بررسی افزایش دوباره نرخ بهره است. پیروزی را دریابید!»
روزنامه العربی جدید نوشت: «این توئیتر ترامپ در حقیقت دست امریکا را رو کرد و نشان داد که ایالات متحده در تظاهرات اخیر پاریس و بروکسل و لوکزامبورگ دست دارد.»
به اعتقاد تحلیلگر شبکه خبری الجزیره، این که تلاش می شود در رسانه ها و افکار عمومی جا بیندازند که دست روسیه پشت اتفاقات اعتراضی اروپاست، سرپوش گذاشتن امریکایی هاست تا کسی به امریکا ظنین نشود در حالی که تمامی شواهد و همچنین تشابهاتی که میان بهار عربی با اعتراض های اروپایی وجود دارد، نشان می دهد که دست امریکا در کار است نه روسیه.
حالا چرا باید امریکا بخواهد اروپا را به هم بریزد؟ دلایل متعددی برای این ادعا آورده می شود. عده ای می گویند، اروپا این روزها بیش از هر زمانی ساز مخالفت با امریکا را می زند. از خروج از برجام، مهمترین و بزرگترین محل اختلاف میان امریکا و اروپا که شکاف عمیقی میان دو طرف اقیانوس اطلس ایجاد کرده، تا مسائل زیست محیطی تا حتی نوع رابطه با روسیه، اروپایی ها اختلافات جدی با امریکایی ها به ویژه شخص ترامپ و دولت او دارند. همان طور که در خبرها خوانده ایم، فرانسه (به ویژه فرانسه) و آلمان پذیرفته اند که میزبان سازوکار مالی اروپا برای دور زدن تحریم ها با هدف حفظ برجام باشند. و می دانیم که امریکا هر لحظه اروپایی ها را تهدید می کند که اگر این سازوکار را اجرایی کنند به شدت واکنش نشان خواهد داد.
در عین حال دونالد ترامپ هیچ ابایی ندارد که بگوید از اتحادیه اروپا خوشش نمی آید و آرزوی فروپاشی آن را دارد. پس چه بهتر که از جریان های تندرو حمایت شود تا اروپا به سمت فروپاشی سوق یابد. کما این که خودش بارها ثابت کرده طرفدار جریان های تندرو در سراسر جهان حتی در امریکاست.
با آسیب پذیر شدن اروپا از طریق این تظاهرات، دولت امریکا می تواند به اروپایی ها بگوید که برای مجازات مخالفانش، حتی اروپایی که حدود یک قرن متحدش بوده، از اعمال هیچ کاری ابا ندارد. از سوی دیگر می تواند همانند بهار عربی، این اعتراض ها را هدایت کند و با مدیریت به هر کشوری سوق دهد. از سوی دیگر با این کار می تواند تندروها و جریان های افراطی ها که در اروپای مرکزی در قدرت هستند را تقویت کند و با قدرت گرفتن تندروها در کشورهای اصلی اروپایی، باعث تقویت افراطگرایی در اروپا شود. همچنین می تواند با این کار به روسیه هم فشار بیاورد، تخریب وجهه روسیه به عنوان کشوری که از هر فرصتی استفاده می کند تا به اروپا ضربه بزند باعث تقویت بدبینی افکار عمومی اروپا به روسیه خواهد شد.
شاید این دلایل به اعتقاد بسیاری برآمده از توهم توطئه باشد، به ویژه سندی که این ادعاها را ثابت کند در دست نیست، اما می شود از زاویه دیگری هم به آن نگریست که کمتر بوی توطئه بدهد. همان طور که در سوریه و یمن دیدیم آن چه به توهم توطئه تعبیر می شد چه دماری از روزگار ملت سوریه و یمن درآورد.
نظر شما :