بورس انرژی و فروش نفت در بازار سیاه نمی تواند در تقابل با تحریم های آمریکا اثرگذار باشد
آینده صنعت نفت بعد از ۱۳ آبان
گفت و گو از عبدالرحمن فتحالهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا تلاش کرد با بازگرداندن تحریمهای یکجانبه علیه ایران، به ویژه در حوزه نفت و انرژی به یکباره فروش این کالای استراتژیک را برای ایران به صفر برساند، اما این اقدام با واکنش تند کشورهای خریدار نفت از یک طرف و مشکلات فنی و سیاسی در میان کشورهای تولید و صادرکننده نفت برای جایگزینی ایران و قیمت نفت در بازار جهانی رو به رو شد. هرچند که نمی توان منکر فشارهای بسیار زیاد این تحریم ها بر صعت نفت کشور بود. از این رو دیپلماسی ایرانی بررسی آینده صنعت نفت کشور بعد از 13 آبان ماه را در گفت و گویی با نرسی قربان، کارشناس مسائل نفتی و تحلیلگر حوزه اوپک پی گرفته است که در ادامه می خوانید:
هرچند که محور اصلی تحریم های ثانویه ۱۳ آبان که جمعه گذشته طی بیانیه وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا اعلام شد بر کاهش فروش نفت ایران است. اما به نظر شما اهداف مدنظر کاخ سفید از معافیت ۸ کشور خریدار عمده نفتی ایران از تحریم های ثانویه چیست؟
قبل از هر چیز باید بگویم که از اساس همه کارشناسان به صفر رساندن فروش نفت ایران را، آن هم در بازه کوتاه تقریباً ۶ ماهه، غیر ممکن می دانستند. هر چند که از همان روز خروج از برجام، آمریکا تلاشهای خود را برای تحقق این مسئله تا نوامبر انجام داد. اما تقریبا همه بر این واقعیت توافق داشتند که به صفر رساندن فروش نفت ایران امری غیر قابل تحقق است. البته با این وصف تهران هم نباید از عدم موفقیت کاخ سفید چندان خوشحال باشد، چراکه حداقل تلاش های ترامپ در این مدت تأثیرات سوء جدی بر میزان صادرات نفت ایران داشته و در ادامه نیز خواهد داشت. این مسئله (به صفر رساند فروش نفت ایران)، مسئله ای نیست که با معافیت ۸ کشور نتواند در آینده تحقق پیدا کند. یقیناً تلاشهای آمریکا برای به صفر رساندن فروش نفت ایران ادامه دارد و وضعیت ما از این هم بدتر خواهد شد. حتی در حال حاضر هم کشور متحمل ضررهای بسیار زیادی از تحریم های آمریکا در فروش نفت شده است. به هر حال اگر کانون تحریم های آمریکا نتوانسته در روزهای جاری فروش نفت را صفر کند، اما در هدف غایی خود که همان ایجاد بستری است برای این که ایران کمترین صادرات نفت و متعاقبش کمترین درآمد نفتی را داشته باشد، موفق عمل کرده است. این را می گویم که واقعیات را هم دید. پس در بستر همین واقعیات شاید ما بتوانیم باز نفت تولید کنیم، اما مسئله مهم فروش است و در گام بعدی شاید ما بتوانیم تولید هم داشته باشیم و فروش آن را هم انجام دهیم، ولی مسئله مهمتر کسب درآمدهای ناشی از فروش نفت است. پس ما با مشکلات عدیده ای مواجه هستیم.
مسئله معافیت ۸ کشور خریدار عمده نفتی ایران هم ناظر بر دو نکته است؛ اول اینکه فشارهای آمریکا بر کشورهای جهان به خصوص این 8 کشور برای به صفر رساندن خرید نفت از ایران این امکان را به وجود می آورد که روابط سیاسی آمریکا با این کشورها تحت الشعاع قرار بگیرد. لذا ترامپ سیاست کاهش تدریجی خرید نفت از ایران را برای این کشورها در سایه معافیت از تحریمهای نفتی اعمال کرده است. دوم اینکه این 8 کشور مشکلی با عدم خرید نفت از ایران ندارند. مسئله اینجاست که باید بازاری جایگزین برای خرید نفت وجود داشته باشد تا آنها از ایران نفت نخرند. لذا این کشورها اگر بتوانند بازار جایگزین پیدا کنند، قطعا از ایران نفتی نخواهند خرید. در این صورت، هم این کشورها در طول فواصل ۱۸۰ روزه مجبورند به فراخور خود درصدهایی را در کاهش نفت از ایران داشته باشند و هم از آن سو آمریکا و متحدانش بازارهای نفت جایگزینی را برای ایران پیدا خواهند کرد. پس می بینید که اهداف و برنامه های ایالات متحده آمریکا در این معافیت چیست.
اما عرضه و فروش نفت در بورس انرژی و نیز به موازات آن امکان فروش نفت در بازارهای سیاه می تواند راهکاری هر چند موقتی را برای عبور از این شرایط سخت در تقابل با تحریمهای نفتی ۱۳ آبان به ایران بدهد؟
از همان ابتدا مسئله عرضه و فروش نفت خام در بورس انرژی برای من قابل درک نبوده است. اگر تحریمهای ایالات متحده آمریکا مبنی بر فروش نفت ایران وجود دارد، این تحریمها برای همه کشورها و برای همه خریداران و فروشندگان صدق می کند. یعنی همان فشاری که در ایران وجود دارد، خوب برای شرکت ها و کسانی که می خواهند از بورس انرژی، نفت ایران را بفروشند و یا بخرند هم صدق می کند. واقعا من هنوز مکانیسم این بورس انرژی را نفهمیده ام و برای من بسیار جای سوال دارد که این راهکار چگونه میتواند در تقابل با تحریم ها به ما کمک کند. تنها این بستر می تواند شرایط را برای برخی دلال بازی ها شکل دهد. اما درباره فروش نفت ایران در بازار سیاه هم باید گفت که اگر چه این راهکار میتواند کمک نسبی به ما بکند وما پیشتر هم از این راه فروشی داشته ایم، اما در این بازار نمیتوان به صورت خیلی عمده و زیاد نفت فروخت. پس در مقابل صادرات دو میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه ای ایران سهم بسیار کمی میتواند در بازار سیاه به فروش برسد.
با این اوصاف راهکار چیست؟
تنها راهکار مطمئن ما همان مدل ساز و کار ویژه مدنظر اتحادیه اروپا است. اگر این مکانیسم مدنظر عملیاتی شود، هم از آن طرف نفت ایران به فروش می رسد و هم بخشی از پولهای حاصل از فروش به ایران باز خواهد گشت و بخشی نیز به صورت کالاها و مواد مورد نیاز ایران به کشور تحویل داده خواهد شد. لذا این راهکار به مراتب بهتر از فروش نفت خام در بورس انرژی و یا فروش نفت در بازار سیاه است. این هدف باید حلقه مرکزی تلاشهای ایران در تقابل با تحریم های ثانویه آمریکا از فردای 13 آبان باشد. در این صورت تا اندازه ای میتوان در تقابل با تحریم های دور دوم آمریکا به خصوص مقاومت کرد. به خصوص که این مکانیسم به گونه ای است که دیگر کشورها مانند چین، روسیه، کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا هم میتوانند در روابط و مناسبات مالی خود با ایران از آن استفاده کنند. البته با توجه به این که امروز ۱۳ آبان است و تحریم ها هم طبق بیانیه از فردا اعمال خواهد شد، ولی تاکنون اتحادیه اروپا این سازوکار را عملیاتی نکرده است.
در سایه این شرایط چشم انداز صنعت نفت ایران چه سمتی پیدا خواهد کرد؟
پیشتر هم گفتم مسئله تولید نفت ارتباط بسیار تنگاتنگی با فروش نفت دارد. اگر نتوانیم نفتی بفروشیم، تولید آن هم توجیه و صرفه اقتصادی ندارد. نیاز داخلی ما چیزی در حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه است و مازاد تولید هم به صادرات اختصاص دارد. لذا با توجه به کاهش صادرات باید تولید متناسب با این شرایط رسید. اکنون هم شرایط ذخیره سازی و انتقال و صادرات هم برای کشور به صورت عمده مهیا نیست پس تولید باید متناسب با مصرف داخلی و میزان صادرات انجام شود.
آیا در این بستر ایران می تواند از اهرم اوپک برای تعدیل شرایط خود استفاده ای داشته باشد؟
اهرم اوپک برای تعدیل تحریم های نفتی و فشارهای آمریکا بعد از ۱۳ آبان نمیتواند کار به خصوصی را انجام دهد. هرچند که پیشتر هم اوپک کار به خصوصی را انجام نداده است. در شرایطی که بازار جهانی نفت با عرضه بالایی مواجه بود اوپک توانست مکانیسمی را ایجاد کند که میزان عرضه اضافی را کاهش دهد و تا جایی که امکان دارد شرایط برای افزایش قیمت فراهم آورد. ایران هم در این راستا تلاش های بسیار زیادی انجام داد و دیپلماسی نفتی ما موفق عمل کرد. این مسئله ارتباطی به تحریمها ندارد. هرچند که در همین راستا کشورهای عضو اوپک، البته خارج از این ساز و کار اوپک به دنبال جایگزینی بازار نفت ایران هستند. مضافا کشورهای غیر اوپک مانند روسیه هم برنامه مشابهی را در دستور کار دارند. پس اوپک ارتباطی به تحریم ندارد و نمی تواند کاری برای ما انجام دهد. اما این شرایط تولیدی خارج از اوپک در کنار تحریم ها می تواند وضعیت نفت ما را بسیار بدتر از اکنون کند. افزون بر این نکات روابط تهران و اوپک به دهه ۶۰ میلادی باز میگردد. ایران جزء بنیانگذاران آن است و در این مدت مسائل و جریانات مختلفی در روابط ایران و اوپک وجود داشته است. با این حال همیشه روابط بین دو طرف مدیریت شده است. حتی در شرایطی که بین دو عضو اوپک یعنی ایران و عراق جنگ رخ داده، باز روابط ادامه داشته و یا حتی زمانی که یک عضو اوپک عضو دیگری را تصرف کرده، باز مناسبات به قوت خود باقی مانده است. پس کشورهای عضو اوپک همیشه تنشهای بسیار زیادی به خود دیده اند که مسئله تحریم های ثانویه آمریکا علیه ایران در مقابل آن چیز چندان جدی نیست. با این وصف شرایط به هر سمت و سویی که برود به نفع ایران است که در اوپک باقی بماند و از طریق آن هم برخی اهداف خود را دنبال کند.
نظر شما :