جذب شرکت های نفتی با تغییر در قراردادهای نفتی امکان پذیر است

مشکلات جدی صنعت نفت در سایه قطع سوئیفت ارزی

۰۹ تیر ۱۳۹۷ | ۲۰:۳۷ کد : ۱۹۷۷۴۹۸ اخبار اصلی پرونده هسته ای اقتصاد و انرژی
نرسی قربان در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است که برخی شرکت های کوچک و متوسط نفتی وجود دارند که در صورت تضمین می توانند همکاری خود را با ایران در صنعت نفت داشته باشند. در این راستا کشور باید به سمت انعقاد قراردادهایی برود که جذابیت های بیشتری برای این شرکت ها داشته باشد.
مشکلات جدی صنعت نفت در سایه قطع سوئیفت ارزی

دیپلماسی ایرانی – هر چند که یک صد و هفتاد و چهارمین نشست اوپک در وین اتریش علیرغم فشارهای آمریکا به سود ایران پایان یافت و به موازاتش هم قیمت جهانی نفت با افزایش روبه رو بود. اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که بازگشت تحریم ها علیه کشور می تواند آثار سوء جدی را بر این صنعت وارد کند. از آن سو شاید کشورهایی مانند ترکیه، هند و یا چین خرید نفت خود از ایران را علیرغم فشارهای واشنگتن کماکان ادامه دهند، اما سوال اینجا است که این مقاومت در مقابل فشارهای کاخ سفید برای عدم همکاری نفتی با ایران در دوران تحریم ها از سوی این کشورها تا کجا می تواند ادامه یابد. آن هم در شرایطی که از هم اکنون بسیاری از شرکت ها و کشورها پیشاپیش قطع خرید نفت از بازار ایران را اعلام داشته اند. از این رو دیپلماسی ایرانی بررسی آینده مبهم صنعت نفت در این شرایط متشتت را در گفت وگویی با نرسی قربان، کارشناس مسائل نفتی و تحلیلگر حوزه اوپک پی گرفته است که در ادامه می خوانید:

علیرغم فشارهای ایالات متحده بر اعضای اوپک و غیر اوپک پیش از برگزاری یک صد و هفتاد و چهارمین نشست این سازمان در وین اتریش برای افزایش تولید و محدود کردن اختیار عمل تهران در سایه تحریم های نفتی شاهدیم که در نهایت این دور از نشست با افزایش 700 هزار بشکه ای اعضاء از اول ژوئیه (دهم تیرماه) همراه بود؛ در سایه این نکات ارزیابی کلی شما در خصوص عملکرد دیپلماسی نفتی تهران در نشست وین چیست؟

در مورد نشست وین باید گفت که همانطوری که اشاره داشتید واشنگتن پیش از برگزاری این دور از نشست فشارهای خود را بر اعضای اوپک و حتی غیر اوپک وارد کرده بود تا بتواند ایران را در یک انزوا قرار دهد. در این رابطه قرار بود با مخالفت تهران با برخی تصمیمات سیاسی حاشیه هایی را برای کشور ایجاد کنند، اما در نهایت مخالفت اعضاء با پایان دادن به توافق نفتی در حال اجرای اوپک برای کاهش تولید سبب شد تا برنامه های آمریکا برای صنعت نفت کشور در این نشست به مرحله اجرا در نیاید. چرا که تصمیمات اوپک به صورت جمعی گرفته می شود و مخالفت هر کدام از اعضاء می تواند سبب وتوی اقدامات و برنامه های دیگر اعضا شود. اما آن چه شاهد بودیم با دیپلماسی نفتی و سیاستی که جناب آقای زنگنه در پیش گرفتند موجب شد تا شرایط در نشست وین به نفع ایران رقم بخورد. در نهایت هم منافع صنعت نفت ایران تا نشست بعدی تضمین شد. در پرده دیگر بعد از نشست وین هم شاهد افزایش قیمت نفت بودیم که آن هم به سود ایران بود. لذا در نگاهی کلی می توان گفت که نشست وین یک موفقیت در دیپلماسی وزارت نفت به شمار می رود.

قراردادهای I.P.C در سایه وجود توافق هسته ای جذابیت خود را برای شرکت های نفتی به منظور مشارکت در صنعت نفت ایران داشت. اما باید پذیرفت که اکنون دیگر برجامی، آن هم با همان شکل سابق وجود ندارد. در سایه بازگشت تحریم ها یقینا باید سبک قراردادی I.P.C هم تغییر پیدا کند و گر نه اکنون هیچ شرکتی ریسک جریمه های سنگین مالی آمریکا برای همکاری با ایران را نخواهد پذیرفت.

اما در کنار این موفقیت دیپلماتیک نفتی در نشست وین به نظر می رسد که کشورهای مهم عضو اوپک مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و یا کویت در کنار رفتار تقریبا مخرب عضو غیر اوپک یعنی روسیه به دنبال نوعی افزایش سقف تولید به صورت مستقل و خارج از چارچوب اوپک هستند؛ در این رابطه شرایط آینده نفتی کشور را چگونه تحلیل می کنید؟

ببینید اجماع تنها در خصوص اعضای اوپک صدق می کند و اعضای غیر اوپک به صورت عضو ناظر با اوپک همراهی خود را دارند. در خصوص برنامه خارج از حوزه اختیار عمل اوپک برای افزایش تولید از جانب کشورهایی که شما نام بردید باید گفت که احتملا در آینده چنین اقدامی برای فشار بر صنعت نفت کشور رخ دهد. به خصوص که در سایه بازگشت تحریم ها احتمال اجماع علیه ایران بالاتر خواهد رفت. اما در این میان چند نکته وجود دارد. اول این که اگر این کشورها به دنبال جایگزین کردن نفت خود به جای ظرفیت کامل ایران در بازار جهانی و قطع تمام و کمال صادرات ایران باشند به نظر امر دور از ذهن و واقعیات میدانی است. از طرف دیگر تا کنون این اعضا به صراحت از برنامه خود برای قطع کامل حضور تهران در بازارهای جهانی نفت هم سخنی به میان نیاورده اند. مضافا این که نبابد همه مسائل را تنها از منظر اعضای اوپک دید. در این رابطه چنان که اشاره داشتید روسیه هم به عنوان عضو غیر اوپک به دنبال افزایش میزان تولید خود است. پس بحث هایی که در خصوص افزایش سقف تولید تا مزر سه میلیون بشکه مطرح شده است را نباید تنها به حساب ریاض، ابوظبی و امثالهم دانست. علاوه بر نکات مطرح شده باید دید که توان این کشورها برای جایگزینی کامل نفت ایران تا چه اندازه خواهد بود. به عبارت دیگر باید منتظر بود که توان کشورها برای تولید بیش از توانشان تا چه مدت زمانی طول خواهد کشید. به نظر نمی آید که این کشورها بتوانند در مدت زمان طولانی با فشار بر صنعت نفت خود برای حذف کامل ایران از بازار جهانی بیش از پتانسیلشان نفت را به بازار جهانی عرضه کنند. البته در این رابطه باید منتظر تحرکات دیپلماتیک اروپا بود. چنان که مقرر است تا پایان ماه جاری میلادی (ژوئن) اتحادیه اروپا بسته پیشنهادی خود را برای تضمین منافع برجامی تهران به ایران ارائه دهد. اهمیت این مساله از آنجا است که در بستر این مذاکرات تکلیف مساله فروش نفت خام و کلیه مشتقات آن به قاره سبز نیز روشن خواهد شد. اگر مذاکرات به نتیجه مطلوب برسد فشارها و سایه سنگین تحریم ها بر صنعت نفت کاهش خواهد یافت. در غیر این صورت صنعت نفت کشور باید خود را برای شرایط سخت در دوران تحریم نفتی آماده کند.

در آن سو دونالد ترامپ اخیرا دستور تحریم شدید کشورها و یا شرکت هایی که به دنبال خرید نفت از ایران هستند را صادر کرد. مضافا این که کاخ سفید فرمان قطع سوئیفت ارزی بر کلیه مراودات تجاری ایران در بازارهای جهانی را هم ابلاغ کرد؛ با توجه به این شرایط حتی در صورت فروش نفت وضعیت درآمد ارزی ناشی از فروش نفت برای ایران چگونه خواهد بود؟

ابتدا به ساکن تحریم هایی که به آن اشاره داشتید قرار است از آبان ماه اجرایی شوند. اما فارغ از این نکته مساله بازگشت درآمد ارزی حاصل از فروش نفت به اندازه خود مساله فروش نفت خام مهم است. اگر ما توان وارد کردن سرمایه و درآمد نفتی به کشور را نداشته باشیم، حتی اگر بازارهای خود را در سایه تحریم ایالات متحده از دست ندهیم، باز با مشکل روبه رو خواهیم بود. شاید برخی معتقدند که ما در قبال فروش نفت خود به کشورهایی مانند چین و یا هند از آنها کالا دریافت کنیم. این کمی از تجارت استاندارد نفتی به دور است و هیچ گاه هم مطلوب تهران نبوده است. لذا برای ورود درآمد ارزی حاصل از فروش نفت به کشور باید راهکارهای جدی و جدیدی را در نظر داشته باشیم. در غیر این صورت کمتر از 6 ماه دیگر مشکلات قطع سوئیفت ارزی آثار سوء خود را بر صنعت نفت نشان خواهد داد.

به نظر شما راهکار ایران برای خروج از مشکل قطع سوئیفت ارزی چیست؟

 به نظر که تهران باید با منطق درست دیپلماتیک به دنبال تعامل بیشتر با صحنه جهانی باشد. از طرف دیگر پیگیری حضور ایران در FATF و یا  CFTمی تواند باعث ایجاد اطمینان جامعه بین الملل نسبت به رفتارها و سیاست های ارزی ایران شود. در این صورت می توان با تعامل بهتر و شفاف تر راهکاری برای عدم قطع سوئیفت ارزی و یا حداقل جایگزین کردن راه حلی برای ورود درآمد حاصل از فروش نفت به کشور یافت. هر چند که مساله الحاق ایران به FATF با مخالفت مجلس روبه رو شد، اما قرار است که این لایحه به نحوی دیگر و با برخی تغییرات و در نظر گرفتن برخی شروط دوباره در دستور کار مجلس قرار گیرد. پس باید دید که در آینده ایران در این رابطه تجدید نظر خواهد کرد یا خیر.

با توجه به مشکلاتی که به آن اشاره شد آینده صنعت نفت کشور را چگونه ارزیابی می کنید؛ آن هم در وضعیتی که ظرفیت تولید صنعت نفت کشور اکنون در حدود 3 میلیون 800 هزار بشکه است و وزارت نفت در چشم انداز خود افزایش میزان تولید نفت تا سقف 4 میلیون بشکه را برای آینده این صنعت در نظر گرفته است؛ از این منظر و در سایه تحریم ها به موازات قطع سوئیفت ارزی آیا چشم انداز وزارت نفت محقق خواهد شد و یا این که میزان تولید نفت از سقف کنونی هم بیشتر کاهش خواهد یافت؛ مضافا با خروج شرکت های بزرگی مانند توتال و شل که قرار بود در سایه حضور برجام مشارکت گسترده ای در صنعت نفت داشته باشند، باید شاهد افت کیفی و کمی این صنعت بود؟

شرکت های بزرگ نفتی که نام بردید به دلیل خصوص بودن توسط سهام داران آن اداره می شود. لذا این شرکت ها ریسک پذیرفتن جریمه های سنگین همکاری با ایران را از سوی آمریکا نخواهند پذیرفت. پس خروج آنها هم طبیعی است و هم بدیهی. از این رو نباید با بازگشت تحریم ها منتظر همکاری با این شرکت ها بود. این نکته را به این دلیل مطرح کردم که برخی معتقد بودند با حمایت کشورها به خصوص کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا از این شرکت ها، توتال و دیگر شرکت ها همکاری نفتی خود را با ایران در سایه بازگشت تحریم ها ادامه خواهند داد که یقینا این امر به دور از واقعیت است. البته در این میان برخی شرکت های کوچک و متوسط نفتی وجود دارند که در صورت تضمین کشورها می توانند همکاری خود را با ایران در صنعت نفت داشته باشند. در این راستا کشور باید به سمت انعقاد قراردادهایی برود که جذابیت های بیشتری برای این شرکت ها داشته باشد. در شرایط فعلی قراردادهای نفتی که ما در صنعت نفت منعقد کرده ایم نمی تواند چنین جذابیت هایی را به وجود آورد. لذا با این سبک از قراردادهای موجود نفتی ما در آینده حتی برای جذب سرمایه و تکنولوژی این شرکت های کوچک و متوسط نفتی هم با مشکل روبه رو خواهیم بود. از این منظر صنعت نفت کشور سریعا باید به دنبال تغییر در سبک قراردادهای نفتی گام بردارد و در مرحله بعدی باید کشور برای همکاری در میدان های مشترک به دنبال تغییر در نوع مشارکت خارجی برود. در این رابطه اگر در میدان رقابت با دیگر کشورهای همسایه ما از قراردادهایی استفاده کنیم که نسبت به قراردادهای این کشورها از جذابیت کمتری برخوردار باشد به تبعش در رقابت نفتی با شکست مواجه خواهیم بود.

تصمیم افزایش تولید اوپک تا مرز 700 هزار بشکه نمی تواند آن چنان بر وضعیت بازار اثر گذار باشد. چرا که بعد از اعلام همین تصمیم ما با افزایش قیمت جهانی نفت روبه رو بودیم. اما مساله اینجا است که اگر در دراز مدت رشد تقاضای جهانی کاهش یابد و به موازاتش نیز شل هم با افزایش تولید همراه شود، آنگاه شرایط تولید نفت می تواند اثراتی سوء بر صنعت نفت کشور داشته باشد 

اما در چند سال اخیر صنعت نفت از سبک قرارداد نفتی بیع متقابل به سمت قراردادهای I.P.C گام برداشت که حملات تندی هم از جناح های مختلف سیاسی به وزارت نفت روانه شد؛ آیا باید در همین I.P.C هم تغییرات جدیدی اعمال شود؛ آیا قراردادهای نفتی در سبک I.P.C به اندازه کافی برای این شرکت ها جذابیت ندارد؟

من به شخصه معتقدم که قراردادهای نفتی به سبک I.P.C  مخصوص دوران برجام بود. به عبارت دیگر قراردادهای I.P.C در سایه وجود توافق هسته ای جذابیت خود را برای شرکت های نفتی به منظور مشارکت در صنعت نفت ایران داشت. اما باید پذیرفت که اکنون دیگر برجامی، آن هم با همان شکل سابق وجود ندارد. در سایه بازگشت تحریم ها یقینا باید سبک قراردادی I.P.C هم تغییر پیدا کند و گر نه اکنون هیچ شرکتی ریسک جریمه های سنگین مالی آمریکا برای همکاری با ایران را نخواهد پذیرفت. لذا باید دید که شرکت ملی نفت ایران در روند مذاکرات با این دست از شرکت ها چه نوع قرارداد و با چه امتیازات و اقتضائاتی را منعقد خواهد کرد.

در نشست اخیر وین قرار شد که اوپک افزایش تولیدی معادل 700 هزار بشکه از آغاز ماه میلادی (ژوئیه) داشته باشد. در آن سو ما به صورت متوسط سالانه نزدیک به 1 میلیون 200 هزار بشکه افزایش تقاضای جهانی در صنعت نفت را داریم. در این وضعیت شرایط تولید نفت کشور به صورت کمی دستخوش چه تحولاتی خواهد شد؟

تصمیم افزایش تولید اوپک تا مرز 700 هزار بشکه نمی تواند آن چنان بر وضعیت بازار اثر گذار باشد. چرا که بعد از اعلام همین تصمیم ما با افزایش قیمت جهانی نفت روبه رو بودیم. اما مساله اینجا است که اگر در دراز مدت رشد تقاضای جهانی کاهش یابد و به موازاتش نیز شل هم با افزایش تولید همراه شود، آن گاه شرایط تولید نفت می تواند اثراتی سوء بر صنعت نفت کشور داشته باشد که میزان شدت آن از اکنون مشخص نیست. باید متظر تحولات آتی در صنعت جهانی نفت بود.

کلید واژه ها: اوپک i.p.c نشست وین سوئیفت ارزی نرسی قربان برجام


نظر شما :