تهران – آنکارا - ریاض و قتل یک روزنامه نگار معارض
قتل خاشقجی را عامل زیان منافع ملی نکنیم
دیپلماسی ایرانی: اردوغان بازیگر دیروز نمایش داووس، امروز بازیگر تراژدی خاشقجی شده است. مخالف و روزنامه نگاری که نزدیک به یک ماه است که قتل او در کنسولگری عربستان در استانبول نقل قول محافل سیاسی و رسانه ای جهان شده است. اردوغان قاعده بازی را می داند و با درک موقعیت ها، شکارچی فرصت هاست. زخم حاصله از سقوط مرسی، صدمه های وارده به اخوان، بحران ریاض و دوحه.... سبب نارضایتی و فاصله میان آنکارا و ریاض شده بود و قتل مخالف سعودی نه تنها فرصتی برای انتقام، بلکه فرصتی برای تامین منافع ترکیه شده است. اردوغان همان رهبری است که از خون قربانیان ترک کشتی مرمره آبی گذشت و عبور از قتل خاشقجی نیز برایش دشوار نخواهد بود. سیاست مدار عملگرا و منافع محور ترک، به خوبی بر این امر واقف است که پایبندی بر حقوق بشر آن هم در صحنه سیاست خاورمیانه، افسانه ای بیش نیست. اگر جنجال و هیاهیویی است، برای تعیین نرخ سکوت و معامله ای است که پرونده خاشقجی با آن بسته خواهد شد.
در گردهمایی پارلمانی حزب عدالت و توسعه علیرغم انتظاراتی که رسانه ها ایجاد کرده بودند اردوغان در ارتباط با قتل خاشقجی به گونه ای سخن گفت که نشان می داد توافقات برای کمک برای خروج ریاض از این بحران صورت گرفته است. آنکارا در ارتباط با قتل خاشقجی در حد یک بازیگر حرفه ای ظاهر شد به شکلی که نه تنها توانست مرکز ثقل اخبار این حادثه شود، بلکه به کانونی تبدیل شد که بسیاری از دولت ها مواضع خویش را با اخبار دریافتی از آن تنظیم کردند.
در این میان تهران در یک سردرگمی مواضع، سیاست صبر و انتظار را اتخاذ کرده و سرانجام پس از اظهارات اردوغان رئیس جمهوری ایران نیز این جنایت را محکوم کرد. در ارتباط با سیاست گذاری و اتخاذ مواضع در مورد خاشقجی اینکه تهران از یک کشور پیشرو به یک کشور پیرو و منفعل تبدیل شود، اگر یک فاجعه نباشد، یک نقصان اساسی ناشی از ضعف تحلیلی است.
ایران از منظر تاریخی و هویتی یک کشور استثنایی در خاورمیانه بوده و از نوعی غربت تاریخی و تنهایی در رنج بوده و هست. ایران پس از انقلاب اسلامی نیز علیرغم تلاشی که برای ایجاد تغییر این روند کرد، نتوانست آن را تغییر اساسی دهد و به پیوند ایران با منطقه کمک موثری کند. در ایجاد فضای منفی و ایران هراسی، فارغ از نوع عملکرد تهران و سیاست های امریکا، به طور مشخص سیاست های به کار گرفته شده توسط ترکیه و عربستان در خاورمیانه و نقاط پیرامونی بسیار موثر بوده و هست. فاصله عملکرد آنکارا و ریاض در قبال تهران، فقط در تفاوت های رفتار نرم و سخت و در بخشی نیز مراودات و روابط حاصل جبرهای ناشی از جغرافیا و ... بوده که نمی توانسته است چندان تحت تاثیر ملاحظات سیاسی قرار بگیرد. برای عربستان و ترکیه، ایران اگر دشمن نباشد، بی شک رقیبی مشترک است لذا جدی گرفتن اختلافات ریاض و آنکارا و یافتن جایی برای خود در این فاصله اشتباه است و ایران نباید سیاست ها را تابع این اختلافات غیر استراتژیک و گذرا کند.
قتل خاشقجی نه برای تهران، بلکه برای هیچ پایتختی قابل پذیرش و مورد تائید نیست، اما باید فاصله میان سیاست های اعلامی و اعمالی کشورها را درک کرد و نباید سیاست و منافع کشور را تابع احساسات و هیجانات گذرای رسانه ای کرد. اردوغان در هیاهیوی رسانه ای ناشی از قتل خاشقجی و علی رغم تمامی شعارها، همان گونه که پیش بینی شده بود کشیش رابینسون را آزاد کرد و دیر یا زود پرونده خاشقجی را نیز به سود ریاض خواهد بست. نباید با طناب اردوغان به دام افتاد.
درک کنیم جنس اختلافات تهران و آنکارا با ریاض متفاوت بوده و بهتر است که تهران با فهم این تفاوت ها، سیاستی را اتخاذ کند که نتیجه آن تامین منافع ایران باشد. صحنه سیاست، عرصه روشنفکری نبوده و نیست. معادلات میدان سیاست را قدرت و چگونگی تامین منافع تعیین می کند. اگر چون آنکارا و واشنگتن در نهایت خاشقجی را قربانی منافع نمی کنیم، قتل او را نیز عامل زیان به منافع ملی نکنیم.
در گذشته برخی از محافل در ایران، مرگ پادشاه سابق سعودی را محلی برای ابراز تنفر و شادی از درگذشت وی کردند، امروز در تنگنای حاصله از قتل خاشقجی برای عربستان، ایران نباید به گونه ای رفتار کند که سایه مرگ این ناراضی سعودی بیش از پیش بر ابرهای سیاه روابط تهران و ریاض بیفزاید و حجم کینه ها را بیشتر کند.
نظر شما :