راه حل برون رفت از گرفتاری فعلی اقتصادی کشور سیاسی است

دلار ۱۱ هزار تومانی نتیجه برخی اظهارنظرها؟!

۰۸ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۳:۳۰ کد : ۱۹۷۸۱۲۱ اقتصاد و انرژی انتخاب سردبیر
آلبرت بغزیان در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی در خصوص افزایش بی‌سایقه نرخ ارز بر این باور است که راه برون رفت از اقتصاد فروپاشیده کشور مذاکره و پی گرفتن دیپلماسی و راه حل سیاسی است.
دلار ۱۱ هزار تومانی نتیجه برخی اظهارنظرها؟!

عبدالرحمن فتح الهی – با جنونی که برای بار سوم از ابتدای سال جاری دامن بازار ارز را گرفته می توان گفت که اقتصاد کشور و به تبعش هم جامعه و امنیت به مرزهایی از فروپاشی رسیده است. در این میان مسائل صحنه دیپلماسی هم در روزهای اخیر که برخی اتفاقات مهم را از سر گذرانده و در روزهای پیش رو هم شاهد بازگشت دور اول تحریم ها آمریکا خواهد بود در مساله تحولات دیروز باراز ارز و طلا بی تاثیر نبوده است. از این رو دیپلماسی ایرانی برای تحلیل شرایط و عوامل جنون سوم بازار ارز و نیز بررسی تاثیرات میدان دیپلماسی بر امر اقتصادی کنونی کشور گفت وگویی را با آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه ترتیب داده که در ادامه می خوانید:

شاهد بودیم که دیروز دلار باز سیر صعودی که از ابتدای سال در پیش گرفته بود را شتاب داد و با رکود در تاریخ اقتصاد کشور از مرز 11 هزار تومان هم گذشت. در این چند ماه و در این سه جنون ارزی که تا به امروز رخ داده مطالب بسیاری از زبان کارشناسان و تحلیلگران حوزه اقتصاد مطرح شده است. اما به واقع این جنون و افسار گسیختگی به هر دلیلی تا کجا ادامه خواهد داشت؛ اقتصاد کشور باید دلار را روی چه قیمتی در آینده ببینند؟

کشور در سال های اخیر مشابه این وضعیت را چندین بار تجربه کرده است. خوب در سال های ابتدایی دهه 90 شمسی که تحریم های به اوج خود رسیده بود، مشابه این شرایط را البته نه با این شدت شاهد بودیم. لذا درس هایی که آن موقع آموختیم باید در این شرایط به کار گرفته شود. اما امروز نه آن درس ها پاسخگو است و نه می تواند حتی از شدت التهاب بکاهد. حتی امروز شدت آن از دوران تحریم ها بیشتر شده است. در این رابطه مسئولین هم در آن زمان تحریم و هم اخیرا که بازار ارز ملتهب شد دست به پلیسی کردن اقتصاد و بازار زدند. هر چند که این شرایط در کوتاه مدت ارز را به یک کاهش قیمت وا می داشت. اما بعد از مدتی دوباره سیر صعودیش شروع می شد. ولی در ماه های اخیر سیاست نا به موقع بانک مرکزی برای یکسان سازی نرخ ارز همزمان با بحث خروج ترامپ از برجام سبب شد تا ابتدا دلالان و سودگران بازار ارز و سپس بخش عمده ای از بدنه جامعه با احساس نگرانی نسبت به آینده خود نقدینگیشان را به سمت خرید ماشین، مسکن، دلار، طلا، سکه، موبایل و از این قیبل موارد روانه  کنند. چرا که این دست از موارد با دلار و بازار ارز و بازار واردات سر و کار دارد و به باورشان می تواند سرمایه و نقدینگی آنها را حفظ کند. این مساله بیشتر برای حفظ قدرت خرید مردم است، نه برای سوداگری و دلال بازی. شاید تا همین سه ماه پیش هم موج سوداگری بیشتر در بازار رواج داشت، اما به واقع امروز مردم نگران از آینده کشور هستند. لذا به فکر اندوخته ای برای روز مبادا هستند. لذا آن نقدینگی که سال ها در کشور راکد مانده بود اکنون به حرکت درآمده است. به موازات این مساله فوران نقدینگی هم به گونه ای است که در شرایط کنونی حتی دولت هم نمی تواند جلوی فوران بیشتر آن را بگیرد. چون که این نقدینگی به سمت مسیرهایی مانند سپرده بلند مدت و سود بانکی نمی رود.

برای هر کدام از دو جنون ارزی اردیبهشت و تیر ماه دلایلی مطرح شد. اما این جنون سوم را ناشی از چه عوملی می دانید؟

خوب مرداده ماه ماهی است که دور اول تحریم های آمریکا علیه ایران وضع می شود و تا کمتر از 10 روز این تحریم ها باز خواهند گشت. جو روانی ناشی از این مساله از عوامل التهاب دیروز بود. در کنار این مساله چند روز پیش هم مواضع برخی مقامات کشور به تنش هایی در خلیج فارس و مناطق اطراف دامن زد. این مساله نگرانی از ایجاد ناامنی و تنش نظامی را در جامعه بالا برد و در نهایت موجب شد تا افزایش قیمت ارز هم تشدید یابد. مساله مهم دیگر هم به کاهش ترزیق ارز بانک مرکزی باز می گردد. در چند وقت اخیر بانک مرکزی بر اساس سیاست های خود به هر صرافی معتبر ارز را با نرخ 4221 تومانی را می داد. اما داستان کارت ملی و دریافت این ارزها برای منافع دلالانه برخی سبب شد تا با کاهش ترزیق ارز عطش بازار هم بیش از پیش شود. حتی کالاهایی هم که با دلار 4221 تومانی خریده شده با آن قمیت فروخته نمی شود. مجموعه این عوامل سبب شده تا این بار دلار از مرز 11 هزار تومان هم عبور کند. هر چند که هر کدام از این عوامل به تنهایی هم می توانند شتاب دهنده قیمت در باراز ارز باشند. اما مجموعه عوامل در کنار هم جنون را به حد اعلی رسانده که نه هر روز بلکه هر ساعت و هر دقیقه باید شاهد رقم هایی باشیم که هیچ منطقی در اقتصاد آن را نمی پذیرد.

علاوه بر مساله تزریق ارز، طرح بازار ثانویه، عدم تخصیص ارز به سفرهای توریستی و طرح هایی از جمله عرضه اوراق مشارکت برای مدیریت نقدینگی کشور همگی با شکست مواجه شده اند. آیا به واقع گره اقتصادی کشور را باید در اقتصاد جست. چرا که بسیاری معتقدند مادامی که شرایط و اقتضائات عرصه دیپلماسی بر همین منوال باشد، هیچ طرح و برنامه ای برای خروج از این وضعیت اقتصادی وجود ندارد. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟

من هم معتقدم که سایه سنگین سیاست و دیپلماسی کشور بر امر اقتصاد سبب شده تا احساس ناامنی در جامعه به شکل پررنگی افزایش یاید. چنان که گفتم امروز جامعه با رصد تحولات منطقه و جهان نگران از آینده خود و کشور است. این نگرانی هم به تبع فضای بی اعتمادی جامعه را نسبت به مسئولین گسترش می دهد. در این خصوص امروز بی اعتمادی ملت به بدنه نظام در کشور به قدری شدت پیدا کرده که کل نظام نمی تواند نسخه مناسبی را برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی انجام دهد. کما این که می توان گفت از ماه ها قبل اقتصاد کشور از هم فروپاشید است. از سوی دیگر اهمال کاری دستگاه قضایی، مجلس و دولت در برخورد با مفسدین، کنترل پدیده رانت خواری و مبارزه با جرم های ریز و درشت اقتصادی که کل بدنه حاکمیت را درگیر خود کرده و تا وزیر و معاون وزیر، نماینده، قاضی، مقامات رده بالای کشور و دیگران را هم به خود آلوده کرده است، دامنه این بی اعتمادی ها را به شدت افزایش می دهد. نه خبری از استعفای وزیری، نه خبر از عذر خواهی رسمی بابت اهمال و کم کاری، نه حکم سنگینی از قوه قضائیه ای، نه جدیت مجلس در نظارت دولت و اقتصاد کشور و غیره امروز به جایی رسیده که جامعه به هیچ وجه حرف مسئولین کشور را قبول ندارند. رسانه های دولتی و صدا و سیما هم دیگر کارایی خود را از دست داده است. شرایط به گونه ای رقم خورده که مردم کانال خود را برای رصد شرایط بازار، اقتصاد و سیاست دارند. از این رو برای مردم دیگر کلماتی مانند رانت، فساد سیستماتیک، رقم های عجیب و غریب دلار و سکه و خودرو عادی شده است. پس اگر فردا دلار رقم های بالاتری را به خود ببیند، مردم تعجب نمی کنند. همان طوری که ملت در این چند سال از اختلاس های چند هزار میلیاردی و چند ده هزار میلیاردی مقامات و مسئولین تعجب نمی کند. اگر فردا بالاترین مقامات کشور هم با اتهام اختلاس روبه رو شوند برای مردم تعجبی نخواهد داشت. در این سال ها کدام اختلاس گر و مفسد اقتصادی را دور شهر گرداندند و یا اعدام کردند؟ فقط با ادبیاتی که آبروی برخی نرود، مسئولین دایره فساد را گسترده و گسترده تر کردند. از همه مهم تر مساله فساد اقتصادی به جایی رسیده که سیستماتیک شده است. یعنی با رفتن وزیری، رئیس بانک مرکزی، نماینده مجلس و یا قاضی ای مساله فساد در کشور ریشه کن نمی شود، بلکه دامنه آن افزایش هم می یابد. حال مساله موازی کاری در امر سیاست خارجی و دیپلماسی نظامیان کشور در روزهای اخیر هم که بماند. آن هم به خودی خود به تشدید شرایط جنون ارزی کمک کرد. لابد صلاح کار را آنها می دانند. اما به نظر می آید که این روزها زمان تهدید کردن هیچ شخص و کشوری نیست. همین شرایط اقتصاد را توده وار کرده است. به عبارت دیگر اکنون انبوه جامعه با رصد این شرایط و برخی تهدیدات نظامیان برخی این طور در جامعه جا می اندازند که دلار 15 هزار تومان می شود، 20 هزار تومان می شود و یا سکه، طلا، خودرو به شدت بالا خواهند رفت. خوب این مسائل هم جو روانی را برای التهاب بیشتر بازار فراهم می کند. لذا هر برنامه ای که مسئولین برای کمک به اقتصاد فروپاشیده کشور داشته باشند و حتی اگر میلیون ها دلار را به بازار تزریق کنند، مادامی که سایه سنگین سیاست و تشتت در امر دیپلماسی و به تبعش وجود ترس و تهدید از آینده در جامعه موج بزند، هیچ کاری نمی توان برای کشور کرد و هر روز هم بدتر از دیروز خواهد شد. مساله مهم دیگر از بین رفتن اخلاق در جامعه است. شرایط امروز به جایی رسیده که هر کسی تنها به فکر خود است. امروز احتکار، دلال بازی، گران فروشی و دیگر مسائل در جامعه موج می زند. ما در همین دهه 60 شمسی و در بحبوحه جنگ چنین مسائلی را در کشور نداشتیم. در آن وضعیت کشور جنگ زده اخلاق در باراز وجود داشت. خبری از کم فروشی، گران فروشی و رانت نبود. اگر هم بود با آن برخوردی می شد که دیگر کسی فکر بی اخلاقی در بازار به سرش خطور نکند. اما امروز خانه های آن چنانی، ماشین های مدل بالا و زندگی شاهانه برخی افراد و مسئولین خود به خود سبب از بین بردن برخی اصول و مبانی در بازار شده است. این افراد هر طوری که شده در این وضعیت سفرهای توریستی و تفریحی خارج از کشورشان را دارند. لذا من به شخصه از مخالفین سرسخت دادن ارز مسافرتی تفریحی هستم. چرا این افراد باید با پول بیت المال سفر خارجی خود را بروند؟ اگر سفری قرار است انجام گیرد با پول خود و با هزینه خود مختارند هر کجای دنیا که مایلند سفر کنند. امروز چرا برخی مرفهین باید با دلار 11 هزار تومانی ارز خود را از بانک بگیرند که دستشان را به تایلند، ترکیه و هر کشور دیگری برسانند.

با توجه به اقتصاد فروپاشیده آیا امکان مقابله با تحریم ها که از نیمه مرداد ماه شروع می شوند وجود دارد یا این که شرایط داخلی تهران را پای میز مذاکره خواهد برد؟

در یک کلام خیر.

راهکار شما برای برون رفت از این شرایط چیست؟

من معتقدم که ابتدا باید انضباط به امر سیاست خارجی و دیپلماسی کشور باز گردد. در این راستا باید مسئول و گوینده در دیپلماسی یک فرد خاص و مشخص باشد. نه این که هر کسی سرش را داخل سیاست خارجی کند. آن گاه هم از وزارت امور خارجه توقع داشته باشیم که خراب کاری های برخی افراد، سازمان ها، نهاده ها و ارگان ها را درست کند و یا به گردن بگیرد. حتی اگر کار هم به مساله نظامی کشیده شد باید شخص رئیس جمهوری و یا وزیر دفاع مواضع رسمی ایران را بیان کند. این وضع مملکت داری نیست که هر کسی خود را صاحب نظر و عقیده بداند و خود را هم مستحق بداند که نظرش نظر رسمی کشور است مضافا این که نباید پاسخگوی عواقب گفته هایش هم باشد. نتیجه این شیوه اداره کشور همین وضعی است که در آن گرفتار آمده ایم. همه افراد جای خود محترم، اما آیا این مواضع و تهدید های برخی ها توانست گره ای از کشور باز کند یا این که با نگران شدن مردم گره را سفت تر کرد؟ لذا از آنجایی که از تهدید تا کنون هیچ چیزی عائد مملکت نشده است، باید به میز مذاکره فکر کنیم. قرار نیست که ما همه پیش شرط های کاخ سفید را بپذیریم. ما بدون پیش شرط وارد مذاکره می شویم و بر اساس اقتضائات روز تصمیماتی را خواهیم گرفت. لذا به نظر راه برون رفت از اقتصاد فروپاشیده کشور مذاکره و پی گرفتن دیپلماسی و راه حل سیاسی است. ما از جنگ هیچ چیزی را به دست نخواهیم آورد، مگر منفعت برای برخی.

کلید واژه ها: تحریم آمریکا دلار دیپلماسی رانت آلبرت بغزیان


( ۴ )

نظر شما :

سعید ۰۸ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۶:۴۱
دلار 11000تومانی نتیجه خائنین وطن فروشی مثل سایت شما و حامیان سازش نرم با شیطان بزرگ آمریکاست. عرضه ندارید برای مرحم باشید نمک به زخم نباشید کم ایران و ایرانی رو تحقیر کنید.ما عاشق ایرانیم
رضا ۰۸ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۸:۴۴
کاشکه دیدگاه کسانی مثل آلبرت بغزیان در کشور ما حاکم بود.
(در جواب سعید) ۰۸ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۹:۴۰
درود به شرفتون ، درود به غیرت ایرانیتون و درود به غرور پراز حرمت و کرامت شما که حرف دل ما را زدید ، کم کم داشتم از این سایت نآمید میشدم ، فکر میکردم دیپلماسی یک موضوع دوطرفه است اما با خواندن این مطلب متوجه شدم که نویسنده میخواهد دیپلماسی ازجانب ایران به قیمت تحقیر باشد .
محمد ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۹:۵۸
این همه اصرار بر مذاکره در سایتتون برای چیه؟
میثم ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ | ۲۳:۱۷
ترکیه هم نکنه بخاطر این اظهارنظرها لیر ش بی ارزش شده؟ اگر دولت فقط کمی اراده و همت میکرد میتونست با ایجاد پیمان پولی دو جانبه با کشورهای شریک تجاری ایران به کلّ بحران دلار رو پشت سر بگذاره. مثلاً با برجام دلار پایین اومد که با مذاکره بازم بیاد پایین؟ انصافاً چه ربطی داره؟ صریح بگید، موشک ها را هم بدهید امنیت ملی را هم بدهید شاید حضرت ترامپ چیزی به ما داد