اروپا در حال خرید زمان
در روزهای اخیر اروپایی ها بالاخره و بعد از گذشته دو ماه، بسته پیشنهادی خود را به ایران ارائه دادند، بسته ای که به تعبیر بسیاری از کارشناسان، ناتوان از برآورده کردن نیازهای ضروری ایران در خصوص نفت و مسائل بانکی بوده است.
در روزهای اخیر اروپایی ها بالاخره و بعد از گذشته دو ماه، بسته پیشنهادی خود را به ایران ارائه دادند، بسته ای که به تعبیر بسیاری از کارشناسان، ناتوان از برآورده کردن نیازهای ضروری ایران در خصوص نفت و مسائل بانکی بوده است و تنها می تواند نیازهای استراتژیک آمریکایی ها مبنی بر انسداد اقتصاد ایران را عملیاتی کند. در خصوص بسته پیشنهادی اخیر اتحادیه اروپا که انتقادات رئیس جمهور را نیز در پی داشته است، می توان برخی مسائل را مطرح کرد که عبارتند از:
1. اروپا در حال خریدن زمان برای مشخص شدن تکلیف سیاست های آمریکا علیه ایران است
فرآیندی که اتحادیه اروپا در پیش گرفته است «سپری کردن زمان برای مجاب کردن ایران به ماندن در برجام، بدون اعطای مابه ازای عینی خارجی در خصوص تعهدات اتحادیه اروپا است». اتحادیه اروپا در مسیری قرار گرفته است که مورد انتظار آمریکا بود و آگاهان به سیاست خارجی نیز آن را پیش بینی می کردند. آن چه آمریکایی ها از اروپایی ها انتظار و احتیاج دارند این است که در عمل کاری نکنند که منجر به از بین رفتن سیاست ها و برنامه های عملی میدانی آمریکا علیه ایران شود. سیاست آمریکا علیه ایران نیز مشخص است و این سیاست این است که به لحاظ اقتصادی ایران را دچار انسداد کرده و مانع از باز ماندن شریان های اقتصادی بر روی ایران شود و برای خروج کالاهای استراتژیک ایران به ورای مرزهایش سدهای چندلایه ای ایجاد کند، همسایگان را علیه ایران تحریک کند، هزینه همکاری سایر کشورها با ایران را بالا ببرد و نارضایتی اجتماعی به واسطه نوسانات اقتصادی که آن هم به دلیل تحریم ها است را تقویت کرده و از عناصر آشوب اجتماعی نیز کمال بهره برداری را کند.
با این حال ، دو ماه است که آمریکا از برجام خارج شده است و در این دو ماه اتحادیه اروپا به دنبال ارائه بسته ای پیشنهادی برای ماندن ایران در برجام بوده است. بالاخره اتحادیه اروپا بسته پیشنهادی خود را ارائه داد، بسته ای که رئیس جمهور ایران آن را مایوس کننده خواند. سوالی که به وجود می آید این است که آیا این بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا دور از انتظارات بوده است یا خیر؟
با توجه به روند تفکیک وظایف بین اتحادیه اروپا و آمریکا در چند ماه گذشته به نظر می رسد پاسخ به این سوال دشوار نباشد. اتحادیه اروپا «نمی تواند» سیاست های ناهمسویی با آمریکایی ها را در پیش بگیرد، به همین دلیل به دنبال خرید زمان برای مشخص شدن تکلیف سیاست های آمریکا بوده است. سخنان صریح آنگلا مرکل دقیقا به معنی تصدیق همین گزاره است که اروپایی ها به دنبال با «آرامش» سپری کردن زمان های معین شده آمریکا در خصوص برجام و تحریم های ایران هستند. آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در همین خصوص در گفتگوی تلفنی با رئیس جمهور ایران، با اشاره به اینکه در بسته پیشنهادی به ایران موضوعات کلی و اصولی مورد اشاره قرار گرفته و در زمینه جزئیات باید گفتگوها ادامه پیدا کند، گفته است آنچه اهمیت دارد ایناست که می دانیم و یقین داریم میخواهیم در برجام بمانیم و معتقدیم باید با آرامش ادامه روند گفتگوها به انجام برسد.
این نوع سخنان مرکل نشان دهنده این است اروپا به دنبال بازی با کلمات است و در عمل تکرار همان صحبت های فدریکا موگرینی بلافاصله بعد از خروج آمریکا از برجام است، جایی که موگرینی از اراده عمومی اتحادیه اروپا برای ماندگاری برجام سخن گفته بود. سخنان مرکل هیچ چیز تازه ای نداشت و اساسا نمی تواند هیچ چیز تازه ای داشته باشد.
این سخنان مرکل و به طور کلی نحوه ادبیاتی که اتحادیه اروپا داشته است، نشان می دهد که اروپا منتظر دو تاریخ مهم در خصوص برجام و ایران است. یکی تاریخ 18 مرداد و دیگری تاریخ 18 آبان یعنی همان نوامبر 2018 که ترامپ وعده «صادرات صفر» از ایران را داده است.
اروپا شدیدا نگران است که نتواند سیاست های آمریکا در برابر شرکت های خود را پیش بینی کند و همین موضوع سبب به بحران رفتن کشورهایی شود که هم اینک در بحران های بزرگی به سر می برند. بنابراین سیاست خرید زمان اتحادیه اروپا، سیاستی است که با توجه به شاخص های کلان سیاست ورزی اروپایی ها نسبت به ایران قابل پیش بینی است. تا فرا رسیدن هر دو زمانی که ذکر شد، در عمل اتفاقی برای سیاست های عملیاتی حمایتی اروپا برای ایران نخواهد افتاد، چرا که در عمل امتیازی از سوی آمریکا برای اروپا صورت نگرفته است. یک فرضیه عملی این است که تا زمانی که این دو تاریخ مشخص نشده است، شرکت هایی شبیه به ایرباس فرانسه و ای تی آر ایتالیا، به رسانه ها اینگونه مخابره می کنند که منتظر اعطای مجوز آمریکا به این شرکت ها برای امکان تجارت و فروش محصولات به ایران هستند. اما در عمل با سپری شدن زمان این اتفاق نخواهد افتاد.
2. اختلافات اروپا با آمریکا تاکتیکی یا استراتژیک؟
تصور اینکه اختلافات اروپا با آمریکا استراتژیک است، تصور صحیحی نیست. اروپا نیز به دنبال این است که ایران موشک های خود را امحا کند، در منطقه به غرب امتیازاتی بدهد، سیاست های مقاومت را رها کند، به جنبش ها و حرکت های مردمی که به دنبال تمامیت ارضی خود هستند، بهایی ندهد و به طور کلی بخش های وسیعی از قانون اساسی کشور معطل بماند تا سطوحی از اعتماد سازی بین غرب و ایران شکل گیرد، آمریکا هم به دنبال رسیدن به همین مسائل است. تنها فرقی که بین آمریکا و اروپا وجود دارد این است که آمریکا به دنبال این است که نظام سیاسی مستقر در تهران دچار فروپاشی شود، اما اروپا معتقد است رفتارهای ایران باید تغییر کند. در عمل نیت هر دو نسبت به شرایط ایران یکی است، هر دو به دنبال این هستند که نظام سیاسی در ایران «آن چیزی نباشد که اینک هست». بنابراین تفاوت های آن ها تاکتیکی است، نه استراتژیک.
اینکه انتظار داشته باشیم که اروپا مسیری مخالف مسیر آمریکا را برود، انتظار متناسب با ظرفیت و اراده اروپایی ها نیست. بسته پیشنهادی نه چندان قابل اتکای اروپا برای ماندن ایران در برجام، از این حیث که هیچ تلاشی برای اجرای تعهدات اروپایی ها در خصوص ایران نداشته است، در عمل اختلاف چشمگیری با آن چه آمریکایی ها در خصوص ایران در ذهن دارند ، نداردو تنها تفاوت آن این است که لحن اروپایی ها در این بسته مبهم و ترجمانی از همان لحن آمریکایی ها است که در 12 شرطی بود که برای ایران گذاشته بودند.
نظر شما :