شعار های ترامپ بی پایه و اساس است
ترامپ از قدرت سیاست خارجی آمریکا سوء استفاده میکند
دیپلماسی ایرانی: با توضیح برخی از حرکت های غیر عادی ترامپ در زمینه ی سیاست خارجی، گفته می شود او خلاف عرف رفتار می کند. مسلماً او تقریباً در هر چیزی، از گرفتن خلاصه اطلاعات روزانه تا انتخاب کارمند برای دولت، از عملکرد استانداردی پیروی نمی کند. برجسته ترین اختلاف او با روسای جمهور پیشین در شیوه ی بیان اوست. روسای جمهور آمریکا به دقت در مورد سخنان خود فکر می کرده اند و اعتقاد داشته اند که آنها باید اعتبار و قدرت رهبر دنیا را حفظ کنند. اما ترامپ در سخنان خود بی دقت است.
در طی مبارزات انتخاباتی، او عربستان سعودی را کشوری خواند که زنان را برای بردگی می خواهد، اما اولین سفر ریاست جمهوری خود به خارج از کشور به عربستان بود و قوانین عربستان را به گرمی پذیرفت. او گفت که ناتو منسوخ شده است و سپس خلاف آن را تائید کرد.
گاه اوقات شعارهای بی پایه و اساس و تهدیهای پوچ، نتیجه ی معکوسی داشته است. بعد از آنکه ترامپ رئیس جمهور شد او چین را در مورد به رسمیت شناسی تایوان تهدید کرد. چین این تهدیدها را نادرست خواند و روابط خود را برای مدتی با واشنگتن قطع کرد و درنهایت ترامپ مجبور شد با رئیس جمهور چین تماس بگیرد و به اشتباه خود اعتراف کند.
در مورد کره ی شمالی ترامپ تهدید کرد که بارانی از «آتش و خشم» بر سر این کشور خواهد بارید اما اکنون ملاقات با رهبر آن را پذیرفته است. در شرایطی «انعطاف پذیری» ممکن است مؤثر باشد. حامیان ترامپ اعتقاد دارند این نوع رفتارها ممکن است باعث توافقی شود که از مشکلات بیشتر اجتناب کند. اما باید هشیار بود زیرا به نظر می رسد کیم در حال اجرای استراتژِی هوشمندانه ای است. او توان نظامی خود را به شدت توسعه داد، زرادخانه ی هسته ای و موشک هایی که قابلیت شلیک آنها به کل دنیا را دارد ساخت و روابط خود را حتی با چین به خطر انداخت. بعد از ساخت زرادخانه های خود او اکنون روابطش با چین را بهبود می دهد، به کره ی جنوبی اظهار علاقه کرده و به واشنگتن پیشنهاد مذاکره داده است.
مهارت ترامپ ممکن است تمایل او به رهایی از وضعیت گذشته و صحه گذاشتن بر چیز جدیدی باشد. آمریکا باید به چیزی کمتر از هدفش - خلع هسته ای کامل – بسنده کند و ترامپ قادر است تا راهی برای معامله ی آن پیدا کند.
با این همه نوع دیگر گفتگو نیز وجود دارد که نگران کننده تر است. دولت ترامپ روی موضوع – مثلاً تجارت با کره ی جنوبی- پافشاری می کند و بعد اعلام می کند که به توافقی رسیده است که امتیازات قابل توجهی برای آمریکا داشته است. در حقیقت بیشتر این امتیازها نمادین هستند و باهم پیمانان آمریکا ایجاد می شود تا ظاهر دولت حفظ شود. کره ی جنوبی توافق کرد تا تعداد خودروهایی که خودروسازان آمریکایی در کشورش می توانند بفروشند از 25،000 به 50،000 افزایش می یابد. گرفتن این امتیاز ساده است چون هیچ یک از شرکت های خودروسازی آمریکا در سال گذشته نتوانستند بیش از 11،000 خودرو بفروشند.
ایالات متحده یک ابرقدرت باقی می ماند. متحدانش در جستجوی راه هایی هستند تا خود را با آمریکا سازگار کنند. دولت ترامپ می تواند به خواسته های غیر معمول خود ادامه دهد و البته برخی از امتیازات را به دست خواهد آورد، زیرا هیچ کس نمی خواهد ناقض ایالات متحده باشد. اگر ترامپ می گوید اروپایی ها باید برخی تغییرات در توافق هسته ای ایران ایجاد کنند، آنها سعی خواهند کرد راهی برای انجام این کار پیدا کنند، زیرا آنها نمی خواهند نابودی توافق و آشفتگی غرب را ببینند.
این نشانه ای از قدرت نیست بلکه سوء استفاده از آن است. زمانی که دولت جورج دبلیو بوش چندین کشور را مجبور به حمایت از جنگ عراق کرد، این نشانه ی قدرت آمریکا نبود - در واقع قدرت آمریکا را تضعیف کرد. در سال های اخیر، ایالات متحده به انواعی از این رفتارها عادت کرده است. به عنوان مثال، ایالت نیویورک از قدرت دلار به عنوان ارز جهانی استفاده کرد تا بانک های خارجی را مجبور به پرداخت جریمه کند. اگرچه این کار مؤثر است اما کشورهایی مانند چین را به دنبال یافتن راهی برای خروج از این سیستم می کند.
در طی قرون گذشته، آمریکا اعتبار و سرمایه ی سیاسی خود را افزایش داده است. دولت ترامپ در حال تاراج این سرمایه، طوری که آن را کاملاً خالی کند، برای به دست آوردن مزایای سیاسی کوتاه مدت است.
منبع : واشنگتن پست / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :