وقتی کووید ۱۹ تصمیم گیری های امنیت ملی را دشوار می سازد
پیامدهای خطرناک بیماری ترامپ برای سیاست خارجی آمریکا
نویسنده: میکا زنکو
دیپلماسی ایرانی: هیچ کسی نمی تواند وانمود کند که می داند تشخیص ابتلای دونالد ترامپ به کووید 19 چه نتیجه ای خواهد داشت، اما بی شک عواقبی برای امنیت ملی ایالات متحده در کار خواهد بود. پیش بینی اینکه ابتلای رئیس جمهوری آمریکا به این بیماری چه تحریفاتی در سیاست خارجی ایجاد می کند، حتی از مورد اول هم دشوارتر است چون ترامپ هرگز قاعده و رفتار مشخصی در این زمینه و ابزاری برای ارزیابی چنین انحرافاتی نداشته است. با این حال، چهار مورد بالقوه وجود دارد.
اول، ترامپ ممکن است همانند دیگر رهبران سیاسی که به همه گیری کرونا مبتلا شدند، نظر خود را درباره جدیت بیماری تغییر دهد و در جهت کاهش آسیب های کووید 19 با دموکرات ها همکاری کند. با توجه به اینکه ویروس در حال حاضر حادترین و کشنده ترین تهدید برای آمریکایی هاست، کاهش عواقب جمعی آن باید مهم ترین نگرانی امنیت ملی برای فرمانده کل قوا باشد. به علاوه، اطلاعات کافی درباره مداخلات لازم برای کاهش آسیب های فوری و طولانی مدت بیماری وجود دارد و اگر رئیس جمهوری سرمایه سیاسی لازم را صرف کند، می تواند خیلی سریع نتیجه بگیرد. ترامپ در ویدئویی که از مرکز پزشکی نظامی ملی والتر رید منتشر شد، گفت چیزهای زیادی درباره کرونا آموخته و آن را بهتر درک می کند. اما متاسفانه ترامپ فرد لجوجی است و زمانی که در ملاء عام نظری می دهد، به سختی آن را عوض می کند. چند روز مانده به تشخیص ابتلای ترامپ به بیماری، او مدعی شده بود که نرخ کشنده بودن آن کاهش یافته است. او حتی جو بایدن را به دلیل پوشیدن ماسک به سخره گرفت. اما بدتر از ناتوانی ترامپ در به روز کردن تفکرات و نظراتش، قضاوت ضعیف او درباره باورهای جمعی اعضای حزب جمهوری خواه و طرفداران وفادار به آن است. از این رو، رئیس جمهوری هرگز کووید 19 را جدی نمی گیرد و فوریت ندادن دولت به بیماری و نادیده گرفتن آن همچنان ادامه خواهد داشت.
دوم، اگر شدت بیماری ترامپ به مثابه بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا، باشد، این مساله ممکن است بر تصمیم گیری های او در سیاست خارجی تاثیر بگذارد. درمان های دارویی، خستگی و استرس بالا، بر درک افراد تاثیر می گذارد و نحوه تصمیم گیری و برقراری ارتباط را مختل می کند. فوری ترین و قابل مشاهده ترین ابزار سیاست خارجی ترامپ نیروی نظامی جنبشی است. او اجازه حمله هوایی به هر کشوری که باراک اوباما آن را بمباران کرده را داده و بیشترین علاقه را به حملات موشکی فیلمبرداری شده و تبلیغات گسترده در سوریه در آوریل 2017 و 2018 داشت. از این رو، ترامپ ممکن است برخی اقدامات نظامی تنش زا را با فرض منحرف کردن اذهان عمومی از بیماری خود تصویب کند. با توجه به توییت های او متشکل از عکس های ماهواره ای طبقه بندی شده بدون هیچ گونه مخالفت جمهوری خواهان، تصور می شود که حملات کوتاه مدت با تصاویر گرافیکی از مرگ و ویرانی همراه باشند. ترامپ به رغم تایید حملات هوایی بیشتر در جنگ های عراق، سوریه، پاکستان و سومالی، هنوز مجوز حملات گسترده نظامی جدید را صادر نکرده و صرفا به تهدید علیه کره شمالی، افغانستان، ترکیه و ایران اکتفا کرده است. اما یک رئیس جمهوری بیمار ممکن است مسیر خود را تغییر دهد و ناگهان مجوز جنگ های افراطی و غیرعاقلانه را صادر کند.
سوم، این احتمال وجود دارد که برخی دشمنان آمریکا بیماری ترامپ را یک فرصت قلمداد کنند و برنامه های خود را بدون ترس از مجازات قریب الوقوع پیش ببرند. اما این سناریو از آن جهت چندان محتمل نیست که سیاست خارجی در دوره ریاست جمهوری ترامپ به شدت آشفته بوده. دولت ترامپ نتوانسته هیچ توافق دو جانبه اقتصادی یا دیپلماتیک معناداری به دست آورد، نقش سنتی رهبری در سازمان های بین المللی را به چین واگذار کرد و از متحدان دیرین آمریکا فاصله گرفته است. به طور خلاصه، آمریکا به یک ابرقدرت تنبل تبدیل شده است. دشمنان ایالات متحده دریافته اند که می توانند اهداف بین المللی خود را به تدریج و بدون مواجهه با اعمال فشار از سوی آمریکا دنبال کنند. این دشمنان هیچ دلیلی برای عبوری تحریک کننده از خطوط قرمز که دستگاه خواب آلوده سیاست خارجی آمریکا را بیدار کند، ندارند.
چهارم، اندک شهرت باقی مانده دولت ترامپ در زمینه صداقت، در نتیجه ترکیبی از دروغ ها و تناقض ها درباره کووید 19 در خطر افتاده است. دروغ گفتن برای فریب دادن موفق مخاطبان یک مهارت است که نیاز به تمرین و پالایش دارد. کاخ سفید ترامپ آنقدر طولانی و بدون هیچ مجازاتی دروغ گفته که مهارت های فریبکاری آن بیش از حد بالا رفته است. هیچ کس نمی تواند به اظهارات کاخ سفید اعتماد کند. اگر دولت ترامپ نتواند یک داستان واقعی و قابل قبول درباره سلامتی نیروی کار خود بگوید، چه کسی آن را در یک بحران حاد امنیت ملی باور خواهد کرد؟ برای نمونه، تصور کنید بحرانی پیش بیاید که به واکنش سریع ریاست جمهوری در یک بازه زمانی فشرده نیاز باشد: گروگان گیری گسترده توسط مهاجمان ناشناخته در یک مرکز دیپلماتیک یا حمله سایبری ویرانگر علیه زیرساخت های مهم که منجر به مرگ آمریکایی ها می شود. در چنین رویدادهایی، بسیاری برای رهبری به کاخ سفید- دیپلمات ها و نیروهای نظامی و کنگره برای نظارت واقعی، متحدان برای پشتیبانی- چشم می دوزند. اکنون چند هفته بیشتر از مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری باقی نمانده و پس از 3 نوامبر، به ویژه اگر جو بایدن در انتخابات پیروز شود، افراد اندکی می مانند که سخنان ترامپ یا هر کسی که برای او کار می کرده را باور دارند. البته می شد اینطور نباشد. رئیس جمهوری می توانست از سلامتی خود و افرادی که برای او کار می کنند، محافظت کند؛ با شیوع یک همه گیری کشور را با صلاحیت هدایت کند؛ و دولت او می توانست بیش از گسترش کارزار بمباران هوایی در امور جهانی شرکت داشته باشد. اما ترامپ و همه کسانی که برای او کار می کنند چنین شخصیتی ندارند و صرفا به خودشان اهمیت می دند و هر اندازه هم که بیماری ترامپ وخیم شود، کسی نباید انتظار تغییر رویکرد از او و دولتش داشته باشد.
منبع: فارن پالسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :