تلاش امروز برای یک تعهد 15ساله است
نه به ترامپ برای زندگی در جهان عاری از جنگ
نویسنده: امیلی تورنبری
دیپلماسی ایرانی: 15سال پیش در چنین روزهایی به راهپیمایی یک میلیون نفری پیوستم که در لندن علیه جنگ با عراق تظاهرات می کردند. ما نه تنها بخشی از بزرگترین تظاهرات سیاسی در تاریخ بریتانیا بودیم بلکه در مرکز بزرگ ترین رویداد اعتراضی همزمان در جهان قرار داشتیم جایی که میلیون ها نفر در هر قاره صدای اعتراض خود را بلند کرده بودند. ما در هاید پارک جمع شدیم و چهره های مشهوری علیه جنگ صحبت کردند از سیاستمدار حزب کارگر، تونی بن تا هارولد پینتر، نمایشنامه نویس.
زمانی که جرمی کوربین روی استیج حاضر شد چهره ای آشنا برای راه پیمایان صلح و ساکنان ایسلینگتون از جمله من بود اما کمتر برای جمعیت آشنا بود. اما کلمات و روح سخنان او همه حاضران را به وجد آورد. او پرسید چرا ما باید میلیاردها خرج جنگی کنیم که کسی آن را نمی خواهد درحالی که کودکان در سرتاسر جهان دارند از گشنگی و فقر می میرند. او درباره خطرات جنگ عراق هشدار داد: «این جنگ به مارپیچی از درگیری، نفرت و بدبختی دامن می زند و تروریسم، افسردگی و بدبختی را برای نسل آینده به ارمغان می آورد.»
چقدر هراسناک است که او حق داشت. توجه کنیم که او اخطاری مشابه را در رابطه با لیبی و سوریه داد. در سال 2011 در جریان بحث درباره لیبی، کوربین به عنوان یکی از اعضای قانون گذار در دوران اد میلیبند، هشدار داد: «ما از مشکلات و مفاهیم پیچیده ای که تولید می کنیم آگاه نیستیم. من یا هرکسی باید بیشتر شونده باشیم به جای اینکه شلاق زورگویی به دست بگیریم.» و به عنوان رهبر حزب محافظه کار در سخنرانی خود در سال 2015 درباره جنگ سوریه حرف هایی زد که در آن زمان از سوی محافظه کارها نادیده گرفته شد و حزب کارگر آن را سرزنش کرد ولی امروز مانند گریه کاساندرا خوانده می شود. کوربین هشدار داده بود که هیچ اعتباری در نیروهای اپوزیسیون سوریه، هیچ استراتژی بلندمدتی و هیج طرح سیاسی برای ایجاد فصلی جدید وجود ندارد. تنها بحران مهاجرت و قربانیان شهری افزایش پیدا می کند و شکست ماموریت اجتناب ناپذیر است. «درست بود» او از ما خواست که توجه کنیم آیا ریختن بمب می تواند مشکلات را حل کند؟ این همان کاری بو که در افغانستان، عراق و لیبی کردیم. او خواست ما در برابر جنگ و مداخله ای دیگر قرار بگیریم. او گفت که همه تلاش بریتانیا باید برای حل و فصل صلح آمیز و صرفا سیاسی جنگ باشد.
بیش از دو سال از آن حرف ها گذشته و ما از این هدف بیش از هر زمان دیگری دور هستیم. حتی با وجود حضور نیروها به رهبری ایالات متحده و بیرون کردن داعش که در ماه های گذشته به دست آمد. تنها در همین هفته ها خشونتی بی سابقه و پرخاشگری قدرت های خارجی را که دیدیم که التهاب جنگی وحشتناک را بالا برده است. ایالات متحده برنامه بدون پایان برای اشغال شمال سوریه را اعلام کرده است. ترکیه حمله سختی به مناطق کردنشین انجام داده است. روس ها و همراهانشان بمباران ضد نیروهای نیابتی سایر ارتش ها را آغاز کرده اند. اسرائیل بزرگ ترین حمله هوایی خود به خاک سوریه را کلید زد و ایران پهباد به مرزهای اسرائیل فرستاد. کشورهای حاشیه خلیج فارس هم به تزریق پول و سلاح به نیروهای جهادی ادامه می دهند. لازم به گفتن نیست که تمام این کارها خلاف قوانین بین المللی و بدون مجوز سازمان ملل انجام می شود. به جای اینها نظم جهانی به سمتی رفته است که جنگ های مداخله جویانه آزادانه در سرتاسر جهان انجام می شود. این یک ماموریت تلخ نیست بلکه ماموریتی به سوی نابودی است.
از دولت بریتانیا درباره نقش و تلاش های مبهم اش بپرسید. آنها چه کاری جز شانه خالی کردن برای جلوگیری از این کشتار افتضاح انجام داده اند. محافظه کاران در رهبری جهانی کاملا عقب مانده و در گوشه ای تنها مانده اند و تلخ تر از همه اوضاع سوریه است: مقدمه ای برای بدتر شدن غیرقابل تصور همه چیز.
ایران وسعتی 9 برابر سوریه دارد با جمعیتی سه و نیم برابر سوریه قبل از جنگ. این ماه نیویورک تایمز در مقاله ای نوشت که دولت دونالد ترامپ دقیقا همان بازی ای را آغاز کرده است که ایالات متحده قبل از جنگ با عراق شروع کرده بود. تخمین زده می شود فجایعی که جنگ با ایران از بعد هزینه و قربانیان می تواند ایجاد کند 10 تا 15 برابر بیشتر از جنگ عراق است. این تخمین و مقاله ای است که نه از سوی نویسندگان کمپین های ضد جنگ مانند سیمور هرش یا برنی سندرز نوشت شده باشد بلکه لاورنس ویلکرسون، مدیر کارگران کالین پاول، وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده آن را نوشته است. ویلکرسون به سادگی هشدار می دهد: «من یکبار کمک کردم که انتخاب اشتباه جنگ انجام شود؛ حالا این اتفاق دوباره درحال تکرار است.» به عبارت دیگر، تنها چیزی که ترامپ و همکارانش از عراق، لیبی و سوریه یاد گرفته اند این نیست که مداخله نظامی تا چه حد فاجعه بار است بلکه آموخته اند که چگونه مداخله نظامی را به شکلی بهتر به افکار عمومی بفروشند و به خورد آنها بدهند.
میلیون ها نفر از ما 15 سال پیش با کوربین در تظاهرات شرکت کردیم. و اگر اشتباه نکنیم به زودی به یک راهپیمایی دیگر احتیاج خواهیم داشت. یا بهتر است که تلاش کنیم تا اول او را به دفتر نخست وزیری برسانیم تا در نهایت بریتانیا صاحب نخست وزیری شود که در برابر جمعیت گسترده هاید پارک متعهد شده بود: «زندگی در جهان عاری از جنگ.»
منبع: گاردین/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :