روابط تهران و با پایتخت های عربی چه وقت بهبود می یابد؟
افقی نه چندان روشن برای ارتقای روابط ایران با جهان عرب
دیپلماسی ایرانی: انتقادهای بسیاری به وزارت امور خارجه وارد می شود که چرا در طی سال های اخیر روابط با کشورهای عربی بد و بدتر شده است. بسیاری این نقد را می کنند که وزارت امور خارجه تمرکز خود را بر رابطه با اروپا و دنیای غرب گذاشته است و توجهی به توسعه روابط با کشورهای همسایه به ویژه جهان عرب نمی کند.
شاید توجه وزارت امور خارجه در دوران آقای ظریف به سمت غرب بوده و حل مشکلات کشورمان با آنها، که البته با توجه به بحران هسته ای و نیازی که کشور به سرمایه گذاری خارجی و همکاری با نهادهای بزرگ اروپایی در زمینه های اقتصادی و انرژی که عمدتا در اروپا هستند، طبیعی بود که توجه به رابطه با غرب به خصوص اروپایی ها مورد تمرکز وزارت امور خارجه قرار بگیرد. اما در همین مدت هم شاهدیم که روابط ایران با کشورهایی نظیر روسیه و چین نیز بسیار توسعه یافته است. رابطه با روسیه به ویژه در بحث اقتصادی تحولی شگرف داشته و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در پنج سال گذشته دست کم دو بار به ایران سفر کرده است.
اما درباره رابطه با کشورهای عربی به خصوص کشورهای همسایه هیچ تحول مثبتی را نمی توانیم ببینیم. به نظر هم نمی رسد در آینده نزدیک تحولی در روابط دو طرف ایجاد شود.
مثلا با وجود این که ایران بارها دست دوستی خود را به سوی مصر، یکی از مهمترین کشورهای جهان عرب دراز کرده اما هیچ گاه این دست به گرمی فشرده نشده است. حتی تغییر دولت ها نیز نتوانسته روابط دو کشور را گرم کند. ایران بارها تلاش کرده است روابط خود را با کشورهای شمال آفریقا و کشورهایی نظیر تونس گسترش دهد اما در انجام این مهم نیز چندان موفق نبوده است.
واقعیت این است که روابط ایران با کشورهای عربی به این زودی ها قابل بهبودی نیست. به عبارت دیگر زمینه های لازم برای بهبود و گسترش روابط تهران با پایتخت های عربی وجود ندارد. در حال حاضر نگاه کشورهای عربی به ایران بدبینانه است و تا زمانی که این نگاه بدبینانه وجود داشته باشد نمی توان امیدوار به بهبود روابط بود.
اگر کشورهای عراق و سوریه و لبنان (حزب الله) و عمان و اخیرا قطر را استثنا بگیریم، روابط کشورهای عربی با ایران چندان حسنه نیست.
چه وقت می توان به بهبود روابط ایران با جهان عرب امیدوار بود؟
در حال حاضر باید گفت فعلا امیدی نیست. تا زمانی که بحران سوریه حل نشود و جنگ یمن ادامه داشته باشد نمی توان به بهبود روابط ایران با جهان عرب امیدوار بود.
کشورهای عربی در سوریه احساس غبن می کنند و تصور می کنند کشوری که تمامی رشته های آنها را در سوریه پنبه کرده و اجازه داده بشار اسد، کسی که در شش سال گذشته نهایت دشمنی را با آن داشته اند، در قدرت حفظ شود ایران بوده است. بنابراین از ایران به نوعی کینه به دل گرفته اند که از آن جا که توانایی رویارویی با ایران را ندارند، این کینه را در دل خود حفظ کرده اند.
جنگ یمن عامل دیگر شکاف میان ایران با کشورهای عربی است. یمن بیشترین اهمیت را برای عربستان سعودی دارد، برای این که اولا تنها مرز زمینی یمن با عربستان سعودی است، از این رو عربستان به نوعی آن را وابسته تمام و کمال به خود می داند و مهمترین حوزه نفوذی خود تصور می کند، و ثانیا به معنای واقعی کلمه یمن حیات خلوت عربستان محسوب می شود.
در وهله دوم یمن برای امارات متحده عربی بسیار مهم است، برای این که خود را مستقیما درگیر جنگ یمن کرده است.
روشن و واضح است که در حال حاضر عربستان سعودی به ضرب پول و زور زمامدار کشورهای عربی شده است. می توان گفت اراده این کشور در تمامی کشورهای عربی پیش می رود و دولت های عرب سعی می کنند سیاستی اتخاذ نکنند که باب میل عربستان نباشد یا عصبانیت آن را به دنبال داشته باشد. اگر چه بعضی وقت ها، مثل جنگ یمن یا حتی پرونده سوریه، سیاستی را دنبال کرده اند که باب میل عربستان سعودی نبوده است، اما با این وجود شکی نیست که عربستان در سیاستگذاری های کشورهای عربی نفوذ دارد.
در این جا چند نمونه ذکر می شود که نشان می دهد تا چه اندازه روابط ایران با کشورهای عربی متاثر از روابطش با عربستان سعودی است؛
در برهه ای تونس تلاش کرد که روابط خود را با ایران گسترش دهد. هم زمان با امضای برجام در دو سال پیش تونس پا پیش گذاشت تا روابط خود را با ایران گسترش دهد. حتی صحبت از لغو روادید میان ایران و تونس به میان آمد و طرف تونسی با اشتیاق به سمت بهبود روابطش با ایران حرکت کرد. در آن موقع این موضوع در رسانه های عربی بازتاب بسیاری داشت و حتی بسیاری از کارشناسان عرب به تحلیل آن پرداختند. اما فشارهای عربستان در اتحادیه عرب از یک سو و به طور مستقیم به دولت تونس از سوی دیگر، سبب شد تا روابط ایران و تونس نتواند آن گونه که انتظار می رفت گسترش یابد.
دولت مصر به طور غیرعلنی و غیرمستقیم بارها تمایل خود را برای گسترش روابط با ایران بیان کرده است. حتی عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر به یکی از طرف های عراقی گفته بود که تمایل بسیاری دارد روابطش با تهران را گسترش دهد. ایرانی ها نیز اقداماتی برای بهبودی روابط با مصر انجام دادند اما این تلاش ها به نتیجه مطلوب نرسید. امور به کندی پیش می رود و دو طرف با وجود میل باطنی هنوز نتوانسته اند روابطشان را گسترش دهند. در این جا هم فشار عربستان مشهود است. عربستانی ها میلیاردها دلار به اقتصاد فرسوده و خسته مصر کمک کرده اند، و به این ترتیب به نوعی آنها را به خود وابسته ساخته اند، همچنین ده ها هزار کارگر مصری در عربستان فعالیت دارند که مستقیما به خانواده های خود در مصر کمک مالی می رسانند، این مساله خود به برگه فشاری برای عربستان علیه مصر تبدیل شده است. برای همین مصری ها نمی توانند آزادی عمل دیپلماتیک داشته باشند.
کویت به هیچ وجه از تشدید تنش با ایران رضایت ندارد اما هر گاه تلاش کرده فضا را تلطیف کند یا خود به سمت ایران گام بردارد با فشارهای مضاعف عربستان مواجه شده است. بارها در رسانه ها شنیده شده که کودتاهایی در کویت ناکام مانده که پشت آنها دولت عربستان بوده است.
این مثال ها، میزان وابستگی کشورهای عربی به دیپلماسی عربستان را نشان می دهد. شاید این گفته تلخ باشد ولی به نظر می رسد تا زمانی که روابط ایران با عربستان بهبود نیافته باشد، پرونده های سوریه و یمن بسته نشده باشد و تا زمانی که روابط کشورهای عربی تا این اندازه عمیق متاثر از سیاست ها و خواسته های عربستان سعودی باشد نمی توان امیدی به بهبود روابط میان تهران با کشورهای عربی، حداقل در آینده نزدیک داشت.
نظر شما :