چرا انتخابات بریتانیا باید زودتر انجام شود؟
جنگ داخلی نخبگان بریتانیایی
نویسنده: پل میسون
دیپلماسی ایرانی: زمانی که کار در بی بی سی را در سال 2001 آغاز کردم، آنچه مرا شگفت زده کرد این نبود که چگونه بیشتر افراد مسئول از دانشگاه هایی مشابه برآمده بودند، یا اینکه فرض این بود که شما عاشق اسکی هستید یا اینکه چطور مردم اسامی آدم های معمول حاضر در قدرت را به خاطر می آورند. بلکه آنچه من را شگفت زده کرد یکنواختی تفکرات بود. آنها افرادی ترقی خواه و محافظه کار بودند اما عمدتا به گروه های فکری نخبه وابستگی داشتند.
تحقیق درباره سطح خشم، سوءاستفاده و اختلاف در سطح بالای جامعه امروز بریتانیا نشان می دهد که با کشوری متفاوت روبه رو هستیم. صفحه اول دیلی میل، با پوشش دعوایی میان مخالفان برگزیت و محافظه کاران آخرین نمونه از جنگ فرهنگی داخلی نخبگان بریتانیایی است. شما ممکن است بگویید ما قبلا هم اینجا ایستاده بودیم اما اغلب اینطور نبوده است. زمانی که چرچیل می خواست کابینه اش را برای جنگ با نازی ها در طول بحران دانکرک در می 1940 بچیند، چنین انشقاق استراتژیکی وجود داشت. اما در راس احزاب افرادی با ابهت حضور داشتند. اما آنچه امروز در حال وقوع است قابل قیاس نیست. من هیچ گاه زمانی را به یاد نمی آورم که رهبران بخش های مختلف حزب محافظه کار برای از بین بردن یکدیگر این قدر تلاش کنند درحالی که در مبارزه با جناح چپ این قدر کوشا نیستند. من هیچ گاه این حجم از اختلاف و شایعات را در کمپین های سیاسی به یاد ندارم. هر اختلاف و مشکلی جزیی تبدیل به بحرانی بزرگ شده است. این مشکلات و بحران ها واقعی هستند و برگزیت اولین آنهاست. دو نسل از وکلا، بانکداران، حسابداران و مدیران شرکت های بزرگ، 18 ماه پس از رفراندوم با هم درگیر شده در حال مبارزه برای بدست آوردن جایگاه فراتر از مرحله انکار یکدیگر هستند.
دومین مساله ای که وجود دارد در تیتر دیلی میل نهفته است: «احتمال حضور یک مارکسیست در خانه شماره 10». مخلوطی از شکست دولت در پروسه برگزیت و ترس از برنده شدن دولتی رادیکال چپ در سال 2018 باعث سکته ناقصی در سردبیران دیلی میل شده و جنگی داخلی در قلب دنیای نخبگان بریتانیایی به راه انداخته اند. برگزیت قرار بود ثروتمندان را دوباره محبوب کند. به جای آن حزب محافظه کار در حال حاضر کنترل کار را از دست داده و باقی ماندن آنها در قدرت در خطر قرار گرفته و ماشین بزرگ کلاسیک و مکانیکی آنها که از سال های 1970 به بعد خاموش شدنش در تصور نمی گنجید قدرت و توانمندی خود را از دست داده است. به این دلیل که توری ها در برگزیت کند عمل کرده اند، یوت کوپر در هبری حزب کارگر کند عمل کرده و ترزا می تقریبا در همه چیز گند زده است، بنابراین وضعیت نخبگان بریتانیایی افتضاح است. این افتضاح نه تنها سیاستمداران را در برگرفته بلکه وکلای بزرگ، بانکداران و کارمندان دولت را نیز در منجلاب فرو برده است. جهان سینما در این سال به ما یادآوری کرده است که چرا نخبگان به درد می خورند: کنت برانا به عنوان فرمانده نیروی دریایی در دانکرک، جولیان وادهام به عنوان ژنرال مونتگمری در چرچیل و گری اولدمن در نقش چرچیل در تاریک ترین ساعت، با نمایش ویژگی های یک رهبر آرام و یک قهرمان واقعی.
جهان همیشه روی این مساله حساب باز می کرد که همواره در میانه بحران ها چند رهبر محافظه کار وجود دارد که کنترل اوضاع را به دست گرفته و خونسردی خود را حفظ می کنند اما این خونسردی کاملا در سال 2017 از بین رفته است. در حال حاضر، مخاطبان جهانی نگاهی به ما دارند که بریتانیا را سرافکنده و شرمسار می کند و هر نیروی خارجی این توان را دارد که وضعیت ما را بی ثبات تر کند. نخست وزیر کنونی کنترل اوضاع را از دست داده است و نخست وزیر سابق می خواهد پای خود را از ماجرا بیرون بکشد. به زودی نتیجه تحقیقات اف بی آی درباره دخالت روسیه در رفراندوم برگزیت منتشر می شود و این می تواند چهره ما را مخدوش تر از قبل کرده و نخبگان بریتانیایی را از دست خودشان خشمگین تر کند. بدبختانه معنای وضعیت موجود این است که کابینه توری ها نمی تواند مدت زیادی به طول بیانجامد. آنچه هوای غیرقابل تنفس فعلی را در هر دموکراسی ای پاک می کند انتخابات است و ما احتیاج داریم که هرچه زودتر در سال 2018 انتخابات را برگزار کنیم.
منبع: گاردین/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :