خبر خوب برای رهبران اروپایی
دونالد ترامپ به اروپا اهمیت نمیدهد
نویسنده: ناتالی نوگایرده
دیپلماسی ایرانی: یک سال از حضور ترامپ گذاشته و تاثیر او بر اروپا چه بوده است؟ دولت ها چطور نسبت به او واکنش نشان داده اند؟ اگر سناریوی ترسناک ایجاد موجی از پوپولیست پس از پیروزی ترامپ به وقوع نپیوست اما ساده انگارانه است که فکر کنیم مشکلات اروپا به پایان رسیده است. هنوز بسیاری از چیزها در این سال تغییر کرده است. به یاد بیاورید در شبی که ترامپ انتخاب شد، رهبر راست افراطی فرانسه ماری لوپن در توییتر چه نوشت: «تبریک به مردم آمریکا، زادی!» فلوریان فلیپوت به عنوان یکی از مشاوران نزدیک لوپن درباره نشانه های اروپای لیبرال گفت: «جهان آنها در حال فروپاشی است. جهان ما در حال ساخته شدن است.» یک سال بعد نه تنها قلم لوپن خواننده ای ندارد بلکه او در صندوق رای هم دچار شکست شد و او برای خودش می جنگد: «حزب او شکست خورده و اعتبار او نابود شده است.»
در عین حال، رئیس جمهور جوان فرانسه درباره جوانسازی، برند یگانه دموکراسی اروپایی حرف می زند که با ترکیبی از بازار اقتصاد و عدالت اجتماعی به دست می آید درحالی که دولت کاپیتالیستی چین بدون عدالت اجتماعی یا دموکراسی اداره می شود. انتخاب امانوئل ماکرون و انتخاب دوباره آنگلا مرکل هر دو را می توان پاسخی به ترامپ دانست. اثبات اینکه اروپا می تواند به جای جدایی به ثبات برسد.
ترامپ به عنوان دارایی قابل توجهی برای نیروهای ضد اروپا برای از بین بردن پروژه اروپای متحد دیده می شود. رهبران احزاب راست در سراسر قاره این ورود را نقطه سرآغاز «بهار میهنی» می دانستند اما چه اتفاقی افتاد؟ چرا؟ نگاهی به پیچیدگی های سیاسی اروپا و منجیان ترقی اقتصادی آن بیندازید. ترامپ ممکن است رویای درهم پاشیدن اروپای متحد تحت لوای رهبران راست افراطی را داشته باشد او حتی ممکن است که دولت پوپولیستی لهستان را به عنوان خوشامدی بر ناسیونالیستی شدن اروپا بداند. اما اروپا تجدیدنظری بر این رویکرد انجام داده که الهام بخشی برای به حاشیه راندن نیروهای افراطی شده است.
دولت های اروپایی هنوز در پی کاهش آسیب های نابودی ارتباط ترانس آتلانتیک هستند. اگر اروپا تواسنه به مدت 70 سال با پکس آمریکانا زندگی کند حالا نیز می تواند با پکس ترامپانا کنار بیاید. دولت ترامپ استقرار ناتو در شرق اروپا را گسترش داده و تمام بحث ها درباره توقف تحریم های روسیه را کنار گذاشته شده است. شایعات ارتباط ترامپ و پوتین ترسناک شده و آن قدر بالا گرفته که دولت او ترجیح داده است هر گونه شکوفایی در ارتباطات را کنار بگذارد.
رهبران اروپایی یاد گرفته اند که با ترامپ در زمان های گوناگون و با شیوه های گوناگون کنار بیایند. این برخوردهای متفاوت از سوی رهبران بریتانیا و فرانسه که بازوهایی اساسی برای بروکسل به حساب می آیند امتحان شده و جواب داده است. ماکرون با ترامپ درمی افتد با او رویارویی می کند اما در مصاحبه با مجله تایم می گوید او «رابطه شخصی بسیار خوبی» با ترامپ دارد. بریتانیا و فرانسه دلایل متفاوتی برای کنارآمدن با ترامپ دارند: یکی نیاز به توافقات تجاری برای دوران پس از برگزیت دارد و دیگری ممکن است به دنبال همکاری های ضدتروریستی باشد. هر دوی این کشورها اما در مورد توافق هسته ای با ایران با یکدیگر هماهنگ هستند و در برابر خروج ترامپ از توافق آب و هوایی پاریس با او مخالفت می کنند. صدراعظم آلمان تصمیم گرفته تا لحن مقابله گرانه تری در برابر ترامپ داشته باشد و نسبت به صحبت های دیکتاتورمابانه ترامپ بیشتر واکنش نشان دهد هرچند این کار را با احتیاط انجام می دهد. آلمان نیازهای مخصوص به خود را به آمریکا دارد. هیچ پلن دومی برای تامین امنیت اروپا جز در سایه امنیتی که ایالات متحده ایجاد می کند وجود ندارد به خصوص در عصر تروریستی کنونی. مرکل این را به صراحت می گوید: «راهی وجود ندارد که اروپا بتواند خودش از پس همه کار بربیاید.» تلاش برای ثبات اروپا یک چیز است و تلاش برای جایگزین کردن نقش ایالات متحده وظیفه بزرگ و دشوار دیگری است.
بنابراین ترامپ تاثیر داشته اما نه تاثیری تمام عیار و به آن اندازه که انتظار داشتیم. به نظر می رسد که تاثیرات سمی ترامپ چه در محافل معنوی و چه در عموم مردم به نوعی کنترل شده است. اما این مساله ما را با سوال گسترده تری مواجه می کند. آیا اندیشه های ترامپ گونه نیز در فرم جدید قاره کنترل شده است؟ در پایان باید گفت آنچه تاثیر ترامپ و خسارات او بر اروپا نامیده می شود تا حد زیادی به خود اروپا بستگی دارد. با وجود تمام توهین های او به اروپا و اعلام این که اروپا یک متحد نیست آنچه بیش از هر چیزی در دیدگاه های ترامپ نسبت به اروپا دیده می شود بی تفاوتی است. به نظر او بیشتر متعارض و سطحی نسبت به اروپا برخورد می کند تا اینکه رفتار او خصمانه باشد. او بیشتر روی خودش متمرکز است. تا کنون او بیشتر گذاشته که متفکران و ژنرال هایش مسائل مربوط به اروپا را اداره کنند. در عمق ماجرا او واقعا نسبت به ما بی اهمیت است و این احتمالا مساله بسیار خوبی برای ماست.
منبع: گاردین/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :