اردوغان باید اشتباهاتش در سوریه را بپذیرد
چرا ترکیه قابل اعتماد نیست؟
نویسنده: نصرت الله تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن
دیپلماسی ایرانی: وقتی گفت وگوی دولت ترکیه قابل اعتماد نیست بازنشر شد موجی از حملات علاقمندان به ترکیه به نوشته اینجانب صورت گرفت که دیدن مطالب زیرنویس این گفت وگو خالی از لطف نیست. برای تاکید و اصلاح اذهان علاقمندان به این مباحث که یادداشت های حقیر را دنبال می کنند، ذکر می کنم من نه ضد ترک هستم و نه پان ایرانیست! بلکه هم ترک ها و هم زبان ترکی را دوست دارم و از دوران کودکی این زبان را یاد گرفته ام. من به دنبال منافع حداکثری مردم ایران هستم و فکر می کنم ما با رعایت همه جوانب نباید به راحتی از گناه اردوغان و شاید بهتر، توهم نئوعثمانی خودش و یا حزبش بگذریم، حتی اگر مقصر اصلی داود اوغلو تئوریسین و یا مغز متفکر حزب عدالت و توسعه باشد. مطالب مندرج در این گفت وگو هم نه به مفهوم نادیده گرفتن نقش و وزن ترکیه در منطقه است، نه مخالفت با سیاست های همسایگی و نه غافل بودن از همکاری های منطقه ای. ترکیه در ماجرای سوریه و کمک لجستیکی به داعش نشان داد که همچون سیاست عربستان قدرت تخریبی اش کم نیست، اما زایش سیاسی ندارد. این گفت وگو نه نسخه پیچی، بلکه فقط تلنگر به حافظه تاریخی دست اندرکاران مجمع الجزایر سیاست خارجی و علاقمندان به این موضوع و مخصوصا روابط با کشوری است که نه ثبات در تصمیم گیری دارد و نه به جز منافع خود به فکر طرف همکار خویش است که برای اثبات مدعا مثال ها فراوان است.
ترکیه هم در جنگ تحمیلی از قبل ایران سوءاستفاده کرد و هم در جریان تحریم ها علیه ایران خوب توانست از دو طرف سود ببرد و هم همراه با قطر و عربستان در زمین آمریکا بازی کرد و با گروگانگیری سیاست خارجی ایران در خاورمیانه، شش سال از بهترین زمان های توسعه کشور و بسیاری از منابع مادی و معنوی ما را علاوه بر تخریب زیرساخت کشور سوریه و ایجاد یک فاجعه انسانی، هدر دادند. اما همانگونه که وقتی زلزله ای رخ می دهد هر فردی بر اساس تجربه و فهم و درکش از محیط پیرامونی و تا حدی ناخودآگاه عکس العملی از خود نشان می دهد ولی این بار نه در زلزله بلکه پس لرزه های نابودی زیرساخت های سوریه که تاثیراتش در اروپا و آمریکا ظاهر شد، سه کشور عربستان، قطر و ترکیه سه عکس العمل متفاوت از خود نشان داده اند.
هشیار ترین این سه، قطر بود که زود فهمید دزد ناشی به کاه دان زده و سریع خودش را جمع و جور کرد. اما برای آنکه قافیه را نبازد و برای خویش وجاهت کسب کند، به پر و پاچه عربستان پیچید و سرکشی کرد! عربستان اصلاحات آغاز کرد و به دو قطب قدرت امریکا و روسیه نزدیک شد و ترکیه به ایران! اما نزدیکی ترکیه به ایران نه از باب پذرش اشتباه خود در قضایای خاورمیانه، بلکه در اثر چند تحول منطقه ای بود که به پاره ای از مواضع سیاسی ایران نزدیک شده است ولی این برای تلقی از ترکیه به عنوان شریکی قابل اعتماد کافی نیست.
ترکیه باید مابه ازای اشتباهاتش در سوریه را بپردازد نه آنکه آنگونه که در مذاکرات آستانه خود را نماینده مخالفین نظام سوریه و روسیه را نیز حامی نظام سوریه می دانست و جایی برای حضور ایران در این مذاکرات قائل نبود. با چنین روحیه ای نه می توان قطار صلح و ثبات منطقه ای را به سر منزل مقصود رساند و نه می توان به یک رابطه عمیق اندیشید. فردا ما هم در روابط دوجانبه، هم مسائل منطقه ای و هم در بازسازی سوریه با یکدیگر مشکل خواهیم داشت و باید از همین الان تضمین گرفت. حداقلش اینست که به راحتی از اشتباهاتش نگذریم تا آنگونه که حق بجانب در مخالفت با اسد ملاقات قبلی اش با یکی از مسئولین کشور را به تلخی کشاند باز رسالتی جدید در منطقه برای خود قائل باشد. ترکیه به دلایل عدیده و از جمله سوابق تاریخی و بلوک بندی اش دارای ظرفیت سیاست خارجی و بازیگری در منطقه را ندارد و لازم است از اردوغان سئوال شود در حالیکه وی در سال ۲۰۱۱ کلیه مسائلش با بشار را حل کرده بود و سفر خانوادگی به دمشق داشت و عکس یادگاری گرفتند با چه انگیزه، هدف و تحلیلی دنبال سرنگونی اسد بود؟ و حاصل این ۶ سال ویرانی و بدبختی مردم سوریه چی بوده جز رفتن پول کمیسیون خریدهای تسلیحاتی و تدارکاتی داعش به جیب دلال های ترکیه و یا خرید نفت ارزان از داعش و واسطه گری و اخذ کمیسیون برای فروش نفت مردم سوریه از داعش و...؟
نظر شما :