افزایش انگیزه بازیگران تاثیرگذار در سوریه برای حل بحران
مبارزه با تروریسم از مرزها به فراتر از مرزها رسید
محمدرضا رئوف شیبانی، سفیر سابق ایران در سوریه*
دیپلماسی ایرانی: سوریه در این سه دهه به عنوان کریدور لجستیک محور مقاومت نقش پررنگی ایفا کرده است. از ویژگی های دیگر این کشور بحث ژئوپلیتیک و انتقال انرژی جهان از مسیرهای مختلف در سوریه است. بحران سوریه در دو بعد داخلی و خارجی شکل گرفت، علت های خارجی در شکل گیری بحران و انباشتگی خواسته های مردمی بسیار موثر بود؛ از سویی مردم سوریه از دولت خود خواسته هایی داشته اند اما بخشی از دستگاه های سوری برخورد نامناسبی با مردم داشتند که موجب فوران این بحران شد.
انفجار جمعیتی در سوریه داشتیم به ویژه در مناطق روستایی بستر مناسبی برای نشر افکار تندروی در این مناطق فراهم شد بنابراین می توانست به حرکات افراطی دامن بزند. یک اختلاف سنتی میان حاکمیت سوریه و اخوان المسلمین وجود داشت که در هنگام بحران نقش عقده گشایی را داشت؛ در بحران سوریه هم این اختلافات سرباز کرد که به تعمیق بحران این کشور منجر شد.
بعد از انقلاب های عربی که در تونس، لیبی و مصر رخ داد، جامعه سوری نیز از حرکت های مردمی جهان عرب تاثیر پذیرفت و به شکل یک دومینو کشورهای عربی را در برگرفت اما آن چه مهم است سوریه در نگاه بازیگران بین المللی عضو مناسبی برای استمرار حاکمیت نبود، به ویژه آمریکا چنین نگاهی نسبت به مسایل سوریه داشت. آمریکایی ها ترجیح دادند سوریه هم دچار بحران شود و بسیاری معتقدند برخی بازیگران بین المللی مانند آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان با کپی برداری از تحرکات دنیای عرب آن را در سوریه هم پیاده کردند.
رسانه ها به شکل گیری، استمرار و تعمیق بحران کمک کردند. العربیه و برخی رسانه ها در سناریو سازی در شکل گیری افکار عمومی نقش موثری داشتند و به نوعی بحران سازی کردند.
تحولات سوریه در طول این ۵ سال شکل های مختلفی به خود گرفته است اما شرایط حال بسیار مهم است این بحران به دلایل مختلفی در مقایسه با بحران های دیگر، بسیار پیچیده است. ترکیبی از خواسته های داخلی و مطالبات و خواسته های خارجی از فاکتورهای ماهیت بحران سوریه است. بحران سوریه، بسیار پیچیده و چند بعدی است. در حال حاضر این ترکیبی از مطالبات و خواسته های داخلی به علاوه منافع خارجی است که از ماهیت های بحران سوریه به حساب می آید و مطالبات داخلی تحت الشعاع منافع خارجی شده است و به نوعی خواسته های مردمی بسیار کمرنگ شده؛ اکنون بخش عمده ای از خواسته های آنها فراموش شده است؛ در حال حاضر تغییر حاکمیت به عنوان خواسته اول مطرح نیست و خواسته اصلی ضرورت بازگشت امنیت به سوریه است.
از طرفی تحرکات میدانی و افق تحولات سوریه مبهم است. همه بازیگران موثر در صحنه سوریه به اجماع رسیدند که راه حل نظامی، راه حل این بحران نیست. زمانی که دو طرف اصرار بر حل نظامی داشتند اما بازیگران به این نتیجه رسیدند که باید راه حل سیاسی را پیگیری کرد. تروریسم مساله ای است که همه را تهدید می کند اما موضوع کردی مساله تاثیرگذار بر بخشی از بازیگران است؛ پس بحث تروریسم و بحث کردی سبب شده تا مواضع این بازیگران تغییر کند و به نوعی همگرایی های جدیدی شکل گیرد.
استان حلب مرز مشترک با ترکیه دارد و به عنوان کانال تقویت گروه های تروریستی از شمال به حساب می آید؛ بخش شرقی آن در سال ۲۰۱۲ سقوط کرد یکی از امتیازات را برای معارضان به عنوان کریدور حمل سلاح ایجاد کرد بعد از سقوط حلب ۶۰ درصد حلب در اختیار معارضان قرار گرفت. علاوه بر این حلب از گذشته به عنوان پایتخت اقتصادی سوریه نامیده می شد که با این حادثه، فرضیه انتخاب حلب به عنوان پایتخت جریان معارضان، تقویت می شد. حتی تا زمانی که حلب در اختیار معارضان بود به عنوان برگه برنده قدرت در مذاکرات محسوب می شد. حلب بزرگترین استان پر جمعیت در سوریه است؛ بنابراین می تواند کمک قابل توجهی به گروه های مسلح و جریان های تروریستی برای جذب نیرو باشد. یکی دیگر از ویژگی های حلب، این بود که غالب گروه های مسلح در حلب کسانی هستند که آمریکایی ها به آن معارضان معتدل می گفتند، به نوعی غرب، ترکیه و حامیان آنها، حلب را جبهه مهمی می دانستند. اما آن چه سبب شد تا آزادسازی حلب به طور جدی در دستور کار قرار گیرد، سقوط ادلب بود که تهدید جدی برای حلب ایجاد کرده بود و طراحان میدانی تصمیم گرفتند که به هر شکلی مانع از سقوط این شهر شوند. عامل دوم هم بحث فشارهای تروریست ها علیه شهر ادلب و شهروندان آن بود که باعث شد ارتش برای اعمال فشار علیه نیروهای مسلح وارد صحنه این درگیری ها شود.
طولانی شدن عمر این بحران و خستگی گروه های مسلح، بروز اختلافات داخلی بین گروه های مسلح، تبعیت بخشی از جریان های مسلح از ترکیه و از خارج، تغییر اولویت ها در ترکیه که بعضی از این گروه ها ترکیه را متهم می کنند که مانند گذشته آنها را حمایت نمی کنند.
از طرفی شرایط داخلی امریکا در آزاد سازی حلب موثر بود. سردرگمی دولت آمریکا در مورد تحولات سوریه و وجود در در حاکمیت آمریکا هم مزید بر علت بود. این اتفاق از نظر میدانی و نظامی توازن نظامی که در گذشته به مدت چهار سال در بین مسلحان و دولت سوریه وجود داشت به نفع دولت سوریه تغییر داد و این فشار روانی را بر معارضان تحمیل کرده در دیگر جبهه ها هم اثرگذار خواهد بود.
برخی معتقدند باید دومینوی سقوط مناطق تحت اشغال تروریست ها را شاهد باشیم. گفته می شود ادلب به عنوان نامزد بعدی برای این حوادث است پس باید انتظار آزادسازی ادلب را هم داشته باشیم.
یکی از اثرات سیاسی نشستن پای میز مذاکره برای آزادسازی حلب این است که معارضه و گروه های مسلح یک برگه برنده را از دست داده اند و به احتمال قوی این حادثه باعث تغییر در موضع کشورهای اروپایی شده است و آنها را مجبور می کند تا از سیاست سیاه و سفید دست برداشته و به گفت و گو با بازیگران منطقه ای بپردازند.
احتمال این که از سوی عربستان، امارات یا قطر شاهد تشدید رفتار میدانی باشیم، وجود دارد اما ترکیه سیاست مدارا با نتایج سلبی این حادثه و مدیریت تبعات منفی بحران سوریه را در پیش گرفته و در عمل هم اولویت ها برای ترکیه تغییرکرده و متفاوت از قبل شده است.
روی کار آمدن ترامپ، دولت جدید و مواضع او برخی از شخصیت ها در داخل سوریه و دیگر کشورها را برای کاهش بحران سوریه خوش بین کرده چون احتمال می دهند که مواضع آمریکا در مورد سوریه متعادل تر از گذشته خواهد شد. البته باید دید ترامپ و حزب جمهوری خواهان چه نگاه و برآیندی نسبت به مسایل سوریه داشته باشند. این سیگنال ترامپ در مورد تشکیل مناطق امن نکته ای است که باید با حساسیت زیادی به آن توجه داشت بنابراین باید به روش آمریکایی دقت کرد تا ببینیم چه شیوه و شکل جدیدی در این موضوع پی می گیرند.
نقش ایران به عنوان یک بازیگر فعال و تاثیرگذار در تحولات منطقه ای به عنوان محور باثبات و هم پیمانان قدرتمند جا افتاده مطرح است. ورود حزب الله و نوع بازیگری آن به عنوان یک بازیگر منطقه ای قابل اعتماد و مواضع مبتنی بر منطق و استدلال بود به گونه ای که در افکار عمومی حزب الله با نوع بازیگری که به عنوان بازیگر منطقه ای دارد مطرح شد. ما به جای این که در مرزها با تروریسم مقابله کنیم در فراتر از مرزها برخورد کردیم و خطر آنها را رفع کردیم که نکته مهمی است.
چهره اسلام آمریکایی با آزادی سازی حلب روشن روشن شد و به دلیل خطای رفتاری گروه های تروریستی به نام اسلام و نوع ورود ما عملا چهره اسلام آمریکایی برای افکار عمومی روشن شد.
*متن سخنرانی در نشست شورای راهبردی روابط خارجی
انتشار اولیه: جمعه 10 دی 1395 / انتشار مجدد: یکشنبه 19 دی 1395
نظر شما :