راهحل تشکیل دولت مستقل
در فلسطین همهپرسی برگزار کنید
نویسنده: مایکل روبین
دیپلماسی ایرانی: گزارش ها حاکی از آن است که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا و مشاوران ارشد او، اقدامی یکجانبه را در سازمان ملل متحد به منظور پیشبرد تلاش فلسطینی ها برای استقلال و انتقام گرفتن از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در نظر گرفته اند. نتانیاهو کسی است که اوباما را به دلیل مخالفتش با توافق هسته ای ایران خشمگین کرده و رئیس جمهوری آمریکا وی را مسئول شکست تلاش هایش برای پیشبرد فرایند صلح فلسطینی ها و اسرائیل می داند.
اما خشم و انتقام دلیل کافی برای حمایت از تشکیل کشور مستقل فلسطین نیست. شاید میل به آزادی و آزادگی انگیزه های به مراتب بهتری هستند. اگر اوباما به راستی قصد دارد از تشکیل دولت مستقل فلسطینی حمایت کند شاید بهتر است که به جای تصویب قطعنامه ای در شورای امنیت سازمان ملل و دور زدن توافق های تصویب شده پیشین، به طور مستقیم به مردم فلسطین رجوع کند. واقعیت این است که از ابتدای آغاز فرایند صلح، مردم فلسطین، خود، (همواره) قطعه گمشده پازل صلح بوده اند.
من در کتاب خود با عنوان «رقص با شیطان» که تاریخچه ای از نیم قرن دیپلماسی آمریکایی در برابر رژیم های شرور و گروه های تروریستی است، نشان می دهم که چطور دولت بیل کلینتون تلاش کرد تا سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) را احیا کند، سازمانی که رهبر آن به تونس تبعید شده بود. در شرایطی که سنگ بنای نخستین انتفاضه از طریق رهبری مردمی فلسطین گذاشته شد، تیم مذاکرات صلح دولت کلینتون، که بسیاری از آنان در دولت فعلی خدمت کرده یا هنوز مشغول به کار هستند، اعتقاد داشتند که مذاکره کردن با یک دیکتاتور راحت تر است و بنابراین یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین را بازگرداندند. تحولات پس از آن را همگی به یاد دارند: یاسر عرفات پیمان اسلو را پذیرفت و راه را برای تاسیس دولت خودگردان فلسطین فراهم کرد، اما به حمایت از گروه های تندرو ادامه داد و زمانی که در سال ۲۰۰۰ طرح صلح جامع در کمپ دیوید مطرح شد نه تنها از تن دادن به آنچه که مذاکراه کنندگانش پیش تر پذیرفته بودند، خودداری کرد بلکه بدون هیچ پیشنهادی جلسه را ترک کرد.
در حالی که دولت های جورج بوش و باراک اوباما به تلاش خود برای ترغیب طرفین به پذیرش فرایند صلح ادامه می دادند (به ویژه پس از مرگ یاسر عرفات) هر دو (دولت) به همان استراتژی سابق تکیه کردند: تن دادن به مذاکره با رهبر دیکتاتورمآب فلسطینی برای سهولت در مذاکره. از این رو است که هر دو دولت (بوش و اوباما) محمود عباس، رئیس دولت خودگردان فلسطین، را (به رغم تمام انتقادهای داخلی و خارجی که علیه وی وجود دارد) شریک خود می خوانند. در حالی که دولت بوش در سال ۲۰۰۶ از انتخابات های فلسطینی حمایت کرد، پیروزی جنبش آزادیبخش فلسطین (حماس) باعث شد که کاخ سفید بار دیگر به حمایت از عباس و نخست وزیر سابق و تکنوکرات وی، سلام فیاض روی بیاورد.
استراتژی «اول ـ دیکتاتور» یک بار دیگر نیز پاسخ نداد. زمانی که ایهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل، در سال ۲۰۰۸ به محمود عباس یک پیشنهاد صلح داد. اما عباس این پیشنهاد را بدون مطرح کردن هیچ پیشنهاد جایگزینی رد کرد.
به گزینه های باراک اوباما بازمی گردیم. رئیس جمهوری فعلی آمریکا و مشاورانش شاید به دنبال همکاری با سازمان ملل متحد باشند، اما نتیجه این همکاری از چند جهت کاملا فاجعه بار خواهد بود. نخست، سازمان ملل متحد بار ها (تلاش کرده که) علیه اسرائیل اقدام داشته باشد. کنفرانس ضدیهودی مری رابینسون، کمیسر ارشد حقوق بشر سازمان ملل، در سال ۲۰۰۲ را به یاد آورید. (با این حال) تلاش برای تحمیل راه حل سازمان ملل احتمالا (نتیجه نداده و) باعث بالا گرفتن خشونت ها و تشدید اختلافات منطقه ای خواهد شد. مهم تر این که هرگونه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل می تواند توافق های بین المللی پیشین از جمله توافق اسلو را تضعیف کند. (بنابراین) چرا باید در آینده دولتی به فرایند دشوار مصالحه تن دهد، اگر باور داشته باشد که سازمان ملل ممکن است در آینده توافق تصویب شده در این فرایند را کنار گذاشته یا بازنویسی کند.
اما اگر باراک اوباما یا جانشین وی تمایل دارند که به فلسطینی ها کمک کنند تا آرزوی خود برای داشتن کشور و دولتی مستقل را تحقق بخشند، شاید باید برگزاری یک همه پرسی براساس پیشنهاد صلح مطرح شده در سال ۲۰۰۸ را خواستار شوند. اجازه دهند که فلسطینی های کرانه باختری و نوار غزه به طور مستقیم درباره پیشنهاد صلح تصمیم بگیرند. شاید زمان آن فرا رسیده است که اجازه دهید فلسطینی ها تصمیم بگیرند. اگر فلسطینی ها طرح تشکیل دولت مستقل یا حتی صلح را انتخاب کردند اجازه دهید که دستاورد خود را جشن بگیرند، اما اگر به جای «آری»، به راه حل تشکیل دو دولت «نه» گفتند، آنگاه مشخص خواهد شد که نباید هیچ کسی را برای شرایط امروز سرزنش کرد.
منبع: آمریکن اینترپرایز/ ترجمه: بهاره محبی
نظر شما :