دموکراتها و جمهوریخواهان شیوه زندگی یکدیگر را قبول ندارند
دوقطبی حزبی و دودستگی اجتماعی در آمریکا
نویسنده: پاول تیلور
دیپلماسی ایرانی: در عصر تحولات گسترده اجتماعی و تکنولوژیکی، جنسیتی و نسلی شهروندان آمریکایی بر اساس علایق سیاسی خود تفکیک می گردند. نتیجه این تفکیک در سطح جامعه، نفرت هر یک از دو حزب نسبت به دیگری است. هم اکنون بسیاری از وابستگان به یک حزب، شیوه زندگی حامیان حزب مقابل را قبول ندارند و حتی حاضر نیستند در همسایگی یکدیگر زندگی کنند. ارزش هایی که حامیان هر یک از این احزاب در مورد مذهب، ازدواج و فرزندآوری بدان معتقدند به شکل فزاینده ای از یکدیگر فاصله گرفته است.
فضا تا اندازه ای قطبی شده است که گویا نامزدهای هر یک از احزاب قرار است رئیس جمهور کشورهای متفاوتی شوند. آمار نشان می دهد که شکاف حزبی در مورد ارزیابی شهروندان از روسای جمهور گذشته هم اکنون در بیشترین سطح قرار دارد. این طبقه بندی سیاسی ریشه در دو تحول جمعیت شناسی دارد که در آمریکا در جریان است.
آمریکا در حال تبدیل به کشوری با اکثریت غیرسفیدپوست است و به طور همزمان، جمعیت افراد غیرسفید پوست رکورد زده است. این تحولات منجر به بروز اختلافات جمعیت شناختی، ایدئولوژیکی و فرهنگی میان دو حزب شده است.
در یک طرف حزبی وجود دارد که افراد مسن، محافظه کار، عمدتا سیاه پوست، مذهبی و مخالفان هنجارهای جدید جنسیتی و خانوادگی به آن احساس تعلق دارند. حزب دیگر بیشتر مورد اقبال جوانان، غیرسفیدپوستان، لیبرال ها، افراد سکولار و مهاجران است که تنوع را در جامعه آمریکا ارج می نهد.
در پایان قرن، هیچ گونه شکاف حزبی میان جوانان و افراد مسن وجود نداشت. اما در انتخابات اخیر، شکاف نسلی به خوبی نمایان شده است.
اختلاف میان دو حزب از مباحث سیاسی فراتر رفته و به زندگی روزمره مردم کشیده شده است. دو سوم از جمهوری خواهان و نیمی از دموکرات ها اعلام کرده اند که عمده دوستان نزدیک آنها دیدگاه سیاسی نزدیک به خودشان دارند. در حالی که لیبرال ها زندگی در شهر را ترجیح می دهند، جمهوری خواهان زندگی در مناطق روستایی و شهرهای کوچک را می پسندند. در مورد تربیت فرزندان نیز، جمهوری خواهان به نقش ارزش های مذهبی و حرف شنوی کودکان توجه دارند، در حالیکه والدین دموکرات از تساهل و تسامح بیشتری در تربیت فرزندان خود برخوردار می باشند.
البته ذکر این نکته نیز ضروری است که همه شهروندان آمریکا به این دو دسته تقسیم نمی شوند. بسیاری از افراد از اینکه برچسب حمایت از یک حزب به آنها خورده شود اجتناب می کند. این افراد که عمدتا گروه های جوان جامعه را تشکیل می دهند، گرایشات لیبرالی دارند.
تعصبات گسترده حزبی در حالی افزایش پیدا کرده است که عمده افراد شرکت کننده در نظرسنجی ها خواهان مصالحه سیاسی در واشنگتن هستند. بسیاری از شهروندان آمریکایی نگاهی عمل گرایانه دارند و میانه روی و اعتدال را به تعلقات متعصبانه ترجیح می دهند. با این حال در شرایط حاضر این افراد اکثریت خاموش جامعه را تشکیل می دهند.
در سال 2014 تنها 19.9 درصد از جوانان بین 18 تا 29 سال آمریکایی در انتخابات شرکت کردند. عدم مشارکت جوانان در انتخابات چیز جدیدی نیست. اما این موضوع زمانی اهمیت پیدا می کند که مانند زمان حاضر در رای دادن نسل ها شکاف حزبی مشاهده می شود.
آیا انتخابات ریاست جمهوری 2016 می تواند فضای جامعه را تکان بدهد؟ بعید است چنین اتفاقی بیفتند. طبقه متوسط درگیر درآمدهای پایین و مشکلات اقتصادی و ترس از تروریسم جهانی هستند. در این فضا تنها 19 درصد افراد اعلام کرده اند که به دولت و اقدامات آن برای حل مشکلات اعتماد دارند. بعلاوه، عمده جمهوری خواهان و بسیاری از دموکرات ها بر این باور هستند که در موضوعاتی که برای آنها بیشترین اهمیت را دارد، طرف مقابل برنده می شود. آمار نشان می دهد که مردم معتقدند که از اوایل قرن بیست و یکم تاکنون، آمریکا در مسیر صحیح قرار نداشته و بدبینی در این زمینه در حال حاضر به اوج خود رسیده است.
سیاست هیچ گاه ایستا نیست. این بدان معنی است که وضعیت فعلی لزوما بیانگر شرایط آینده نخواهد بود. کمپین ریاست جمهوری 2016 نه تنها میان دو حزب، بلکه در هر یک از این دو حزب نیز اختلافاتی را ایجاد کرده است. بسیاری از مسائل سیاسی از زمان حاضر تا نوامبر تغییر خواهند کرد.
منبع: مرکز تحقیقات پیو / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 25
نظر شما :