جدال میان طرفداران چند جانبه‌گرایی و یک‌جانبه‌گرایی است

ترامپ، ایالات متحده و سازمان‎های بین‌‎المللی

۲۲ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۳۱۰۶۴ اخبار اصلی آمریکا
مرتضی بنانژاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: جمله معروف دونالد رامسفلد، وزیر دفاع کابینه جرارد فورد و کابینه جورج واکر بوش (بوش پسر) در این زمینه قابل توجه است که یک جانبه گرایی هرجا لازم، چند جانبه گرایی هرجا ممکن، اما اکنون دونالد ترامپ رادیکال تر عمل کرده و عملا چند جانبه گرایی را ذیل یکجانبه گرایی آمریکا تصور می‌کند.
ترامپ، ایالات متحده و سازمان‎های بین‌‎المللی

نویسنده: مرتضی بنانژاد، کارشناس ارشد مطالعات آمریکا

دیپلماسی ایرانی: ایالات متحده آمریکا پس از جنگ دوم جهانی تلاش کرده است که به نظم سازی مد نظر خویش در عرصه بین المللی بپردازد در همین راستا پیشگام در ایجاد سازمان‌ها و نهادهای بین المللی شد. 

در عرصه امنیتی ناتو، در عرصه اقتصادی نهادهایی مانند بانک جهانی، صندوق بین الللی پول و سازمان تجارت جهانی از این سازمان‌ها هستند و این روند تا کنون ادامه داشته است. به همین دلیل و در نگاه اول انتظار می‌رود که آمریکا بیش از هر کشوری دیگری به نهادها و سازمان‌های که خود پیشگام ایجاد آنها بوده متعهد و پایبند باشد. 

به‌طور کلی بعد از فروپاشی نظام دو قطبی، دو دیدگاه در این زمینه در محافل قدرت آمریکایی مطرح بوده؛ یک دیدگاه معتقد است که آمریکا با هدف آن که قدرت برتر بین المللی بماند ضرورتی ندارد چندان پایبند به تعهدات و مقررات بین المللی باشد. این دیدگاه اعتقاد دارد که اگر ایالات متحده خود را درگیر قواعد و مقررات بین المللی کند و برای حفظ سازمان‌ها و نهادهای بین المللی بیش از حد هزینه کند اولا باعث می‌شود آمریکا هزینه های زیادی را تقبل کند و از رقبای خود عقب بماند؛ ثانیا در این شرایط که آمریکا هزینه زیادی پرداخت کند و رقبای آمریکا هزینه ای نمی پردازند این وضعیت در میان مدت و بلند مدت به نفع آمریکا نخواهد بود(دونالد ترامپ به هنگام امضای فرمان اجرایی خروج از سازمان بهداشت جهانی به پرداخت هزینه گزاف توسط آمریکا برای بودجه این سازمان و پرداخت هزینه ای  کم ونازل توسط چین به سازمان مذکور اشاره کرد و شایان ذکر است که چین در حال حاضر قویترین رقیب ایالات متحده است). لذا این دیدگاه معتقد است از سازمان و نهادهای بین المللی باید تا جایی دنباله روی کرد که  برتری و افزایش قدرت آمریکا را با محدودیت مواجه نکند. جمهوری خواهان همواره چنین دیدگاهی داشته اند آنها باورشان این است که اگر آمریکا بتواند قدرت برتر بین المللی باقی بماند در آن صورت می‌تواند سازمان‌ها و نهادهای بین المللی را حفظ کند. 

دیدگاه دوم معتقد است که آمریکا زمانی می‌تواند برتری خود را حفط کند که هزینه کمتری بدهد و این هزینه در سایه تبعیت از نهادها و سازمان‌های بین المللی است به این مفهوم که وقتی آمریکا وارد سازمانی می‌شود به این معنی است که تمام هزینه هارا برای ماموریت های آن سازمان آمریکا پرداخت نخواهد کرد و دیگر دولت ها نیز مشارکت خواهند داشت. به اعتقاد این دیدگاه تبعیت از سازمان‌ها بین المللی مشروعیت و مقبولیت قدرت ایالات متحده را باعث می‌شود و دیگران به قدرت این کشور احترام می‌گذارند و مشروعیت سیاست‌های آمریکا را موجب خواهد شد. این دیدگاه که مورد حمایت حزب دموکرات است باور دارد که اگر چه ایالات متحده در ابتدا با برخی محدودیت‌ها در تبعیت از سازمان‌ها ی بین الللی روبه‌رو می‌شود اما در نهایت این تبعیت به ارتقای برتری و حفظ رهبری ایالات متحده در سطح جهانی و نظام بین المللی کمک شایانی خواهد کرد. 

اگر چه دونالد ترامپ چهل و هفتمین رئیس جمهوری آمریکا از حزب  جمهوری خواه است و نسبت به سازمان ها و نهادهای بین اللملی بدبین است و آنها را باعث افول قدرت آمریکا تلقی می‌کند اما نسبت به جمهوری‎خواهان دیدگاه رادیکال تری هم دارد. مثلا در دولت بوش پسر دولت آمریکا از برخی توافقات تسلیحاتی با روسیه خارج شد یا نسبت به پیمان کیوتو ملاحظاتی داشت اما تلاشی در جهت تضعیف پیمان  ناتو انجام نداد؛ لذا نگاه دولت ترامپ به سازمان‌ها بین المللی بسیار بدبینانه و افراطی است.

در دولت دوم ترامپ محوریت سیاست خارجی آمریکا در قبال نهادهای بین المللی همانند دولت اول اوست. این سیاست بیش از همه بر سه انگاره منافع اقتصادی، تجدید نظر در اتحادهای سنتی و مخالفت با چند جانبه گرایی مبتنی است. سیاست خارجی دولت ترامپ را نمیتوان از منافع اقتصادی ایالات متحده جدا دانست از این منظر اگر آمریکا از همکاری‌های بین المللی سود زیادی نبرد دلیلی بر ادامه با سازمان های مذکور نیر وجود نخواهد داشت در نتیجه این رویکرد تعهد آمریکا به اتحادهای سنتی و نهادهای چند جانبه مورد تردید قرار گرفته و باعث تنش‌های شدید و کاهش اتحاد بین آمریکا و شرکای سابق او خواهد شد. چنانچه در حال حاضر متحدان اروپایی آمریکا بیش از همه نگران امنیت اروپا، قدرت گیری راست گرایان افراطی در سراسر این قاره، جنگ تجاری فراآتلانتیک و تضعیف چند جانبه گرایی هستند. 

در واقع سیاست خارجی دولت جدید آمریکا همانند دولت اول ترامپ از چند جانبه گرایی لیبرال به یکجانبه گرایی رئالیسم تغیر مسیر داده است و این مسله باعث می‌شود معیارهای گذشته در نگرش آمریکا به سیاست بین‌الملل تغییر پیدا کند  و جایگاه هم پیمانان آمریکا در سبد همگرایی امنیتی و اقتصادی این کشور کاهش یابد. در واقع نگرش دولت جدید آمریکا به حقوق بین الملل نوعی حاکمیت گرایی نوین یا new sovereigntism است که به موجب آن معاهدات بین المللی اقتدار زیادی را به کشورها و سازمان‌های بین‌المللی  اعطا می‌کند؛ اقتداری که باید در انحصار نهادهای سیاسی داخلی باشد حتی اگر این معاهدات دارای منافع قابل توجه ای برای تمامی طرفین باشد. نگرش مذکور بر این فرض نادرست بنا شده که حقوق بین اللل در تقابل با حاکمیت دولت هاست در حالی که کاملا برعکس است و حقوق بین‌الملل در واقع درصدد حفاظت از منافع جمعی دولت‌ها از طریق همکاری است.

تصمیم چهل و هفتمین رئیس جمهوری آمریکا برای خارج کردن این کشور از نهادها و سازمان‌های بین المللی نگرانی های جدی را رقم زده حتی در میان متحدین این کشور، و این اقدام دونالد ترامپ  ضربه ای مهلکی است به سیستمی که توسط تمامی روسای جمهوری بیش از او از زمان هری ترومن ایجاد کرده‌اند و حفظ شده است. 

دونالد ترامپ پا را فراتر نهاده و ادعاهایی علیه تمامیت ارضی دیگر کشورها مطرح کرده که تماما مغایر با منشور سازمان ملل متحد و حقوق بین‌الملل است. در واقع او اعتقادی به نهادها، قواعدو هنجارهای بین‌المللی ندارد و ابایی  هم از بیان این نکته ندارد، به‌هرحال در یک جمع‌بندی می‌توان گفت در نگاه هر دو حزب‌ اصلی  آمریکا حفط رهبری و جایگاه آمریکا در سطح جهانی بسیار مهم است؛ اما یک دیدگاه معتقد است سازمان‌ها و نهادها از این کار مانع خواهد شد و دیدگاه دیگر برعکس بر این باور است که تبعیت از سازمان‌ها و نهادهای بین المللی  مشروعیت تصمیمات آمریکا و تقویت جایگاه این کشور در نظام بین‌الملل را باعث می‌شود. دموکرات‌ها اعتقاد دارند چند جانبه گرایی کاهش هزینه‌ های آمریکا را به دنبال دارد اما جمهوری‎خواهان بر این باورند چند جانبه گرایی هر جا امکان دارد مورد قبول است و هرجا امکان نداشته‌باشد آمریکا به تنهایی عمل می‌کند. 

جمله معروف دونالد رامسفلد، وزیر دفاع کابینه جرارد فورد و کابینه جورج واکر بوش (بوش پسر) در این زمینه قابل توجه است که یک جانبه گرایی هرجا لازم، چند جانبه گرایی هرجا ممکن، اما اکنون دونالد ترامپ رادیکال تر عمل کرده و عملا چند جانبه گرایی را ذیل یکجانبه گرایی آمریکا تصور می‌کند. متحدین سنتی آمریکا هم باید قرائت او را بپذیرند تا چند جانبه گرایی معنی پیدا کند (ازدیدگاه او) در واقع برای او یکجانبه گرایی معنی و مفهوم دارد.

کلید واژه ها: امریکا ایالات متحده امریکا یکجانبه گرایی چند جانبه گرایی دولت آمریکا سازمان نهادهای بین المللی حزب جمهوری خواه حزب دموکرات


( ۴ )

نظر شما :