چرا اشتون با سعید جلیلی دیدار کرد؟
قانون در یادداشتی به قلم داود هرمیداس باوند به بررسی سفر اشتون به تهران پرداخته و نوشته است: سفر کاترین اشتون به تهران دو منظوره است؛ او هم به عنوان نماینده سیاسی اتحادیه اروپا با هیأتی اقتصادی به ایران سفر کرده است و این سفر بیشتر ناظر به تعاملات بین اتحادیه اروپا و ایران است که در عرصه های مختلف این تعاملات صورت می گیرد. در موازات آن هم ما مذاکرات ایران و 1+5 را طی این مدت داشته ایم و این مذاکرات کماکان در جریان است و دور جدید این مذاکرات در پیش است که او به عنوان نماینده 1+5 نیز با مقامات ما دیدار کرد. نفس خود این مسافرت و گفت و گو و مذاکره حاکی از فضای مساعدی است که به وجود آمده است و این سفر موجب تقویت این فضای مثبت می شود. در واقع اشتون و هیأت همراه او سفر را در راستای پیشبرد تعاملاتی داشته اند که اتحادیه اروپا در عرصه های مختلف می خواهد با ایران داشته باشد؛ برای مثال ایران همکاری مشترک دارد در موضوع نفتی در دریای شمال و بریتیش پترولیوم مدعی بوده که به دلیل تحریم ها موفق به بهره برداری از پروژه نشده است و خواهان این است که تحریم ها حداقل در این زمینه تعلیق بشود تا بتواند پروژه را ادامه دهد. در موارد دیگر مانند داد و ستد های تجاری نیز اروپایی ها مایلند تا با ایران تعامل داشته باشند.
آمدن این هیأت انگیزه اتحادیه اروپا برای ایجاد فضایی مساعد جهت ارتباطات و تعاملات را نشان می دهد. از سوی دیگر این حضور نشان از این است که مذاکرات به نتایج مثبتی منتهی می شود و از همین لحاظ می تواند مخالفان مذاکرات و تندروها را ضعیف کرده و مجبور به عقب نشینی بکند. در واقع هر گام مثبتی که برداشته بشود مواضع تندروهای داخلی را کمرنگ می کند و بر عکس آن نیز صادق است و اگر مذاکرات در هر قدم موفقیت آمیز نباشد فضا را برای موضع گیری به مخالفین توافقات می دهد. در این بین می بینیم که خانم اشتون در کنار مقامات رسمی ایران با آقای جلیلی، که پیش از روی کار آمدن دولت جدید با ایشان مذاکره می کرده نیز دیدار داشته است. دلیل این دیدار می تواند قصد اشتون برای دریافت نظر و موضع اصولگرایان در فضای جدید باشد.
گفت و گو با نمایندگان نگرش های مختلف در ایران در دستور کار خانم اشتون بوده است و این نشان دهنده این است که غرب نسبت به نظرات اصولگرایان بی تفاوت نیست، البته اصولگرایان وحدت نظر ندارند، بنابراین اشتون با آقای لاریجانی که نظری بینابین دارد و نیز با آقای جلیلی که نماینده نگرش اصولگرایان تندرو در رابطه با پرونده انرژی هسته ای ست گفت وگو کرده است. این دریافت نظرات گروه های مختلف در ارزیابی نهایی غرب بی تأثیر نخواهد بود. درگیری اصلی دولت در این برهه نزدیک به عید نوروز اما مسأله اقتصادی است و مسأله اقتصادی ایران نیز با بحث تحریم ها گره خورده است. دولت وارث وضعیتی است که از لحاظ اقتصادی و بیکاری و تورم و نابسامانی به هیچ عنوان وضعیتی مطلوب نبوده است. دولت تمرکز خود را بر روی سیاست خارجی و مسأله پرونده هسته ای و جذب سرمایه خارجی به اشکال مختلف گذاشته است و آمدن این هیأت به ایران دال بر پاسخ به آقای روحانی برای رسیدن به توافقات اقتصادی و مالی و تجاری بوده است.
حشمت الله فلاحت پیشه نیز در تهران امروز، سفر اشتون را «سفری با دو مأموریت» دانسته و نوشته: سفر کاترین اشتون به تهران را می توان به عنوان یک مأموریت دو سویه در نظر گرفت؛ از یک سو اشتون به عنوان مسئول گروه 5+1 در مذاکرات هسته ای به ایران شناخته می شود که بر اساس این مسئولیت گفت وگوهایی درباره مذاکرات را با مسئولان ایرانی برگزار کرده است که آخرین دور از این گفت و گوها به توافق موقت هسته ای ژنو بین ایران و گروه 5+1 منجر شد و در حال حاضر هم گفت و گوها برای توافق جامع نهایی و بلندمدت هسته ای بین دوطرف درجریان است.
اما از سوی دیگر، اشتون به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران سفر کرده است که ظاهرا سفرش به ایران از این جنبه مورد توجه بیشتری از سوی رسانه ها قرار گرفته است، چرا که اتحادیه اروپا تا انتهای دهه 1990 میلادی در برابر سیاست های فرامرزی آمریکا مقاومت نشان داد اما سرانجام در شرایطی قرار گرفت که این قوانین را پذیرفت قوانینی که براساس آن آمریکا ایران را مورد تحریم های اقتصادی قرار داد و با توجه به شرایط ایران و موقعیت جغرافیایی آن اتحادیه اروپا بیش از هر کشور دیگری از تحریم های ایران ضرر کرد.در واقع آمریکا با صدور قطعنامه های تحریمی علیه ایران عملا بیشترین آسیب را به اتحادیه اروپا وارد کرد.که در نهایت اینگونه متضرر شدن اروپایی ها باعث ایجاد چالش هایی در روابط اروپا و آمریکا شد که اوج این چالش ها را درزمان توافق ژنو و برداشته شدن برخی از تحریم ها و استقبال شرکت های اروپایی برای تجارت با ایران شاهد بودیم.
در شرایط کنونی به نظر می رسد کاترین اشتون تحت فشارهایی از سوی اتحادیه اروپا قرار گرفته باشد که بر اساس آن وی باید تلاش کند روابط تجاری ایران و اروپا به دوران قبل از دهه نود برگردد.از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که در همان دهه نود نیز روابط تجاری ایران و اروپا با برخی چالش ها مواجه بود که به عنوان دخالت در امور داخلی ایران تعبیر می شد. این اقدامات اروپایی ها تحت عنوان گفت وگوهای انتقادی مطرح می شد.
اکنون اتحادیه اروپا تلاش می کند از شرایط به وجود آمده استفاده کند و از شرایط جدیدی که به وجود آمده است نهایت استفاده را ببرد و از رقبا عقب نماند؛ اما نکته ای که باید از سوی دولتمردان ایرانی مورد توجه قرار گیرد این است که با توجه به اینکه در این دور از تعاملات نیز بحث هایی مطرح شده که به امور داخلی ایران مربوط می شود و با توجه به اینکه اروپایی ها شرایط چندانی برای پیگیری چنین بحث هایی ندارند و منافع اقتصادی شان اهمیت بیشتری دارد،به همین دلیل سیاستمداران ما نباید اجازه بدهند شرایطی به وجود بیاید که آنها بخواهند چنین موضوعاتی را دنبال کنند.چرا که شکل گیری چنین شرایطی باعث می شود موانع تازه ای در روابط تجاری ایران و اروپا شکل بگیرد.
یوسف مولایی نیز در یادداشتی در شرق به غیرانسانی بودن تحریم ها علیه ایران پرداخته و از جمله نوشته: تحریم های اعمالی علیه ایران هرچند بعضا با پسوند هوشمندانه ای صورت گرفت ولی در عمل با نقض آشکار و فاحش حقوق بشر همراه شد. از جمله انسان های زیادی در سوانح هوایی و جاده ای جان خود را از دست دادند که یکی از دلایل عمده آن عدم رعایت استانداردهای ایمنی در ناوگان حمل ونقل هوایی و جاده ای بود که مسئولیت آن مستقیما متوجه دولت هایی است که با تحریم صنعت حمل ونقل ایران از نوسازی ناوگان حمل ونقل و ایمن نگهداری ناوگان موجود جلوگیری کردند. ای کاش خانم اشتون فرصت این را پیدا می کرد در برنامه بازدیدهای خود از ده ها فروند هواپیمای مسافربری ایران که به علت نداشتن قطعات یدکی زمینگیر شده اند، عکس یادگاری تهیه کند و برای نشان دادن احترام واقعی خود به حقوق بشر برای انسان هایی که خطر مسافرت با ناوگان هوایی فرسوده را به جان خریده و هرگز به مقصد نرسیده اند، قطره اشکی نثار کند.
خانم اشتون می تواند در مراکز درمانی و دارویی لحظه ای به انسان هایی بیندیشد که به علت عدم دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی، هر لحظه با مرگ دست وپنجه نرم می کنند. آیا ممکن است که خانم اشتون حین سفر به اصفهان فرصتی برای فکرکردن به دغدغه های واقعی حقوق بشر اختصاص داده و درحالی که با هواپیمای کاملا سرحال و ایمن مسافرت می کند از خود سؤال کند که آیا از نظر موازین حقوق بشر مسافرت با هواپیمایی ایمن و سالم حق هر انسانی نیست و آیا بین انسان ها از این جهت تبعیضی وجود دارد یا خیر؟ امیدوار خانم اشتون در رویکرد خود به گفتمان حقوق بشری، به یکپارچگی و غیرقابل تجزیه بودن حقوق بشر بهای لازم را داده و احترام به حقوق بنیادین بشر و به خصوص حق حیات انسان، همکاران خود در مجموعه 1+5 را برای رفع کلیه تحریم ها از صنعت حمل ونقل را تشویق و ترغیب کند. مسلما دستاورد خانم اشتون در این حرکت انسانی اعتبار زیادی برای او به همراه داشته و راه او را برای گفت وگو پیرامون ابعاد دیگر مسایل حقوق بشر و از جمله حقوق مدنی و سیاسی شهروندان ایرانی یاری خواهد کرد.
نظر شما :