نگاهی به روابط ایران - امریکا پس از باراک اوباما
مذاکرات هسته ای،آسان ترین بخش کار بود
دیپلماسی ایرانی : 5 عضو دایم شورای امنیت در کنار المان سند برنامه اقدام مشترکی را با تهران امضا کردند که از 20 ژانویه وارد فاز اجرایی شد. بر اساس برنامه اقدام مشترک ، ایران ذخیره اورانیوم غنی سازی شده خود تا 20 درصد را از بین برده و برخی فعالیت های هسته ای خود را هم به حالت تعلیق در می آورد. البته این کشور با بازرسی های بیشتر هم موافقت کرده و وعده داده است که از نصب سانتریفیوپژهای جدید هم خودداری کند. در مقابل ، ایران با تعدیل برخی تحریم ها روبه رو خواهد شد. با اینهمه با توجه به تاریخ نه چندان خوش سابقه مذاکرات میان ایران و کشورهای غربی چه به شکل روابط همه جانبه و چه در قالب روابط دوجانبه، به نظر می رسد که تعامل ایران با دیگر کشورها در سایر حوزه های مورد دغدغه امنیتی و سیاسی به چندین سال زمان بیشتر نیاز داشته باشد. به باور من تعامل جدی و فعال با ایران می تواند به بازاحیای رابطه میان ایران و غرب منتهی شود.امریکا و متحدان غربی این کشور می توانند با لغو پاره ای دیگر از تحریم ها و البته حذف تدریجی مابقی آنها ، سرمایه گذاری مستقیم در بخش نفت و گاز ایران و انتقال تکنولوژی از کشورهایی مانند ژاپن به ایران به این هدف دست یابند. اما چنین همکاری و همراهی به زمان نیاز دارد. معامله با ایران نه تنها به موفقیت توافقنامه هسته ای اولیه بستگی دارد که به موفقیت هرگونه همکاری های در دست احیا نیز وابسته است. به عنوان مثال آیا باید ایران را به شکل رسمی و یا حتی غیررسمی وارد مذاکرات بازیگران منطقه ای و یا فرامنطقه ای در خصوص سوریه یا افغانستان کرد یا خیر؟ پاسخ به این پرسش می تواند به اعتمادسازی و ثبات همکاری های دیپلماتیک هسته ای آتی میان ایران و سایر کشورها منتهی شود.
سوریه
پیش بینی آینده سوریه در یک دهه آتی با توجه به شرایطی که این کشور امروز با آن دست و پنجه نرم می کند چندان آسان نیست. شرایط به وضعیت میدانی ارتش سوریه و گروه های مخالف در این کشور بستگی دارد. مهم نیست که انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران در اخرین انتخابات این کشور چقدر تعجب آور بود بلکه مهم این است که ایران و سوریه به دلیل حس ترس از ناامنی و میل به مقاومت در برابر هژمونی امریکا و اسرائیل ، همچنان در حوزه های نظامی ؛ مالی و سیاسی متحد یکدیگر باقی خواهند ماند. بنابراین به نظر می رسد که پس از این توافق هسته ای مقدماتی ، امریکا و ایران با برخی موانع جدی ایدئولوژیک و ژئواستراتژیک در مسیر تنش زدایی و تعامل با هم ربه رو شوند که بسیار مشکل تر از تفاهم بر سر مسائل فنی پرونده هسته ای باشد که روحانی بارها به صراحت گفته است در داکترین نظامی امنیتی جمهوری اسلامی ایران جایی ندارد. با توجه به شرایط فعلی به نظر می رسد که رابطه ایران با غرب در چندسال آتی شاهد تحولات جدی چندانی نباشد. در بهترین حالت شاید بتوان از همکاری های اقتصادی بخصوص در انعقاد قرار دادهای جدید نفتی و گازی و پرداختن به بدهی های سابق ایران نام برد.
رابطه میان ایران و امریکا به شدت توسط اسرائیلی ها و کنگره امریکا تحت نظر قرار دارد. کنگره ای که به هرگونه اصلاحات در حوزه سیاست خارجی ایالات متحده با شک و تردید نگاه می کند و البته که نگاهی بسیار بدبینانه و رویکردی محافظه کارانه در قبال هرگونه تعدیل تحریم ها دارد. البته که جریان های رادیکال و محافظه کاری هم درداخل ایران هستند که منافع خود را در هرگونه مخالفت با غرب می بینند یا نهادهای سیاسی که به هیچ وجه راضی به نزدیکی بیشتر ایران به غرب حتی برای همکاری درحوزه دغدغه های امنیتی نیستند.
مدیریت مسیر دیپلماسی
این احتمال وجود دارد که در سایه محدودیت های قانون اساسی دولت باراک اوباما تمام کاری را که می تواند در خصوص بهبود رابطه با ایران پیش ببرد انجام داده اما در حقیقت ما شاهد هیچ گونه بازسازی سیاسی در روابط دوجانبه نباشیم. عدم عادی سازی رابطه میان ایران و امریکا می تواند تاثیر منفی خود را بر روی رابطه میان ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس هم بگذارد چرا که در این شرایط امریکایی ها نمی توانند از رابطه مناسب و با ثبات با ایران برای ایجاد یک استراتژی منطقه ای برد – برد استفاده کنند. با جود انکه رقابت استراتژیک میان عربستان و ایران برای تسلط بر جهان اسلام و اتهام زنی به تهران در خصوص دخالت در امور داخلی کشورهای همسایه اش همچنان ادامه پیدا خواهد کرد اما بر اساس شواهد و قرائن به نظر می رسد که امارات متحد عربی در حال تعدیل رابطه خود با ایران است . درکنار خبرهایی مبنی بر اینکه گفتگوهای مخفی میان ایران و امارات در خصوص سرنوشت جزایر سه گانه در جریان است که می رود تا به نتیجه ای مثبت منتهی شود ، حاکم ابوظبی و نخست وزیر امارات به صراحت از لغو تحریم ها علیه ایران حمایت کرده اند. در حالی که این قبیل مذاکرات و ژست های سیاسی می تواند به بهبود روابط دوجانبه میان ایران و امارات منتهی شود اما به نظر نمی رسد که بتواند به اعمال تغییرات بنیادین در منطقه هم بینجامد.کنگره امریکا در حال حاضر در برابر عقب نشینی از طرح تشدید تحریم های ایران در کنگره مقاومت از خود نشان می دهد. با وجود انکه دموکرات ها اکثریت ضعیفی را در سنا به خود اختصاص داده اند اما نیمی از سناتورها از طرحی دال بر تشدید تحریم ها بر ایران که توسط سناتور دموکرات رابرت منندز تهیه شده است، حمایت می کنند. مشخص نیست که آیا این طرح در صورت مطرح شدن رسمی ، دوسوم ارای مثبت سناتورها را به دست خواهد اورد یا خیر اما بارک اباما با مخرب خواندن این حرکت در مسیر دیپلماسی با ایران تهدید کرده که در صورت تصویب این طرح در سنا ان را وتو خواهدکرد. در شرایطی که این طرح به تصویب برسد در حقیقت به منزله حرکت یک جانبه است است بدون برخورداری از حمایت متحدان غربی امریکا و می توان کل ساختار تحریم ها را زیر سوال ببرد.
رابرت گیتس اخیرا در سخنانی اعلام کرد بود که هیچ مشکلی بدون حضور امریکا در بخشی از معادله آن، قابل حل و فصل نیست. با اینهمه امریکا از سه دهه پیش تا به امروز در حل گره پرونده هسته ای ایران ناکام مانده است. این در حالی بود که پس از 11 سپتامبر سال 2001 میلادی ایران برای کمک به امریکا مهیا بود.
کمبود سیاست خارجی امریکا در منطقه را می توان در نبود بلندپروازی های دیپلماتیک خلاصه کرد. در حالی که میلیون ها دلار در چند دهه گذشته خرج مبارزه با ترور شده است ، تلاش های اندکی در تبیین حوزه های سیاسی که می تواند در از میان بردن شکاف های کهنه ایدئولوژیک و قومی و فرقه ای که خود را به خاورمیانه جدید الصاق کرده اند،مفید واقع شود انجام شده است . نبود پیشرفت های بنیادین در پروسه صلح خاورمیانه نه تنها نگاهی مملو از شک و تردید را مهمان تحلیل های کسانی کرده است که این پرونده را پیگیری می کنند بلکه حتی برخی سیاستمداران اسرائیلی هم اکنون نسبت به توانایی امریکا در حکمیت در این پرونده ابراز شک وتردید می کنند. با اینهمه شاید به نتیجه رساندن پیشنهاد تشکیل دو کشور مستقل در کنار هم بتواند به روند خوش بینی به حل و فصل مابقی اختلاف ها کمکی بکند.
در حالی که دولت اوباما تمام تلاش خود را به کار گرفت تا از گرفتار شدن در موج های بهار عربی اجتناب ورزد، اما نتوانست بحران در یمن ، بحرین ، عراق ، لبنان و سوریه را حل و فصل کند. شاید معامله میان ایران و امریکا بتواند آغاز احیای سیاست ورزی های امریکا در منطقه حساس خاورمیانه باشد .
روابط ایران و امریکا پس از اوباما
در زمان رئیس جمهور آتی ایالات متحده ، امریکا باید سیاست های خود را جایی حد واسط ماجراجویی های نظامی جورج بوش جمهوری خواه و منفعلانه رفتار کردن اوباما در قبال بهار عربی و دیگر تحولات این منطقه ، تعریف کند. در این میان امریکا می تواند از منابع گسترده خود برای اعمال پیش شرط هایی که به منظور بازاحیای معاهده های امنیتی و سیاسی لازم است ، استفاده کند. مساله استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه مردم ایران در جریان جنگ هشت ساله با عراق و امروز در جریان ناآرامی ها در سوریه و همچنین پرونده هسته ای ایران از جمله مسائلی است که لزوم تعریف استراتژی منطقه ای جدید را که در آن منافع تمامی اعضای منطقه ای در نظر گرفته شده باشد ، یاد آوری می کند. دولت امریکا باید برای تحقق این هدف ، معاهده منع تکثیر را به امضای کشورهای دیگر در منطقه خلیج فارس و البته کل منطقه از جمله هندوستان ، پاکستان و اسرائیل برساند. امریکا می تواند از نفوذ خود بر این دولت ها برای تقویب توافقنامه پادمان و پروتکل های الحاقی استفاده کند. این گام ها می تواند بستر مقدماتی برای شکل گیری خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتار جمعی را فراهم کند.
منبع: دیپلمات/ نویسنده روبرت میسن / ترجمه : تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :