کاخ سفید پرونده کابل را نمی بندد

نقشه 50 ساله آمریکا برای افغانستان

۰۳ دی ۱۳۹۲ | ۱۵:۰۱ کد : ۱۹۲۶۱۸۳ گفتگو
پیرمحمد ملازهی تحلیل گر مسائل آسیای میانه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که نیروهای نظامی آمریکا برای کنترل منطقه در افغانستان خواهند ماند و چنانچه حامد کرزی حاضر به امضای پیمان نامه نشود، فرد دیگری را برای امضای آن تشویق خواهند کرد.
نقشه 50 ساله آمریکا برای افغانستان

دیپلماسی ایرانی: دیوید کامرون نخست وزیر انگلستان در جریان بازدید از پایگاه نظامی نیروهای بریتانیایی در هلمند افغانستان گفت که ماموریت نیروهای این کشور در افغانستان "با موفقیت انجام شده" و اکنون، زمان بازگشتن آنها به خانه است. در همین حال نیز نگرانی های نسبت به عدم امضای پیمان نامه نظامی میان افغانستان و آمریکا وجود دارد مبنی بر  اینکه طالبان با کمک پاکستان در صدد سرنگونی حکومت بر خواهد آمد و دوباره قدرت را در دست بگیرد. از طرفی عدم حضور نیروهای نظامی تاثیرات منفی بر اقتصاد، اشتغال، و امنیت افغانستان خواهد گذاشت. هرچند که حامد کرزی رییس جمهور افغانستان اعلام کرده امضای این پیمان نامه را به بعد از انتخابات موکول کرده است اما پیرمحمد ملازهی کارشناس مسایل پاکستان در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی آن را نوعی امتیاز گیری کرزی از آمریکایی ها مبنی بر حمایت از نامزد مورد نظر او در  انتخابات فروردین ماه سال آینده می داند.  او تاکید می کند که مسایل افغانستان آن چیزی نیست که به ظاهر دیده می شود. نیروهای نظامی آمریکا برای کنترل منطقه در افغانستان خواهند ماند و چنانچه حامد کرزی حاضر به امضای پیمان نامه نشود، فرد دیگری را برای امضای آن تشویق خواهند کرد.متن گفتگو دیپلماسی ایرانی با پیرمحمد ملازهی تحلیل گر مسائل آسیای میانه را در زیر می خوانید:

نخست  وزیر انگلستان از خروج نیروهای این کشور از افغانستان خبر داده و البته نیروهای استرالیایی نیز از این کشور خارج شدند. در همین حال امضای پیمان نامه نظامی میان افغانستان و آمریکا در انتظار امضای حامد کرزی است، با توجه به این مسایل آینده امنیت افغانستان چگونه بود؟

در ابتدا این پرسش مطرح می شود که آیا نیروهای آمریکا به عنوان نیروهای اصلی در افغانستان از این کشور خارج می شود؟ پاسخ این پرسش بستگی به امضای پیمان نامه توسط آقای کرزی وهمچنین نوع برخورد با این قرار داد دارد. به نظر می رسد که آمریکایی ها بر این تصمیم هستند که چنانچه آقای کرزی آن را امضا نکرد، مقام دیگری را برای امضای آن تشویق کنند. در همین حال خروج نیروهای آمریکایی و ناتو با در نظر گرفتن مساله عراق امکان پذیر نیست. هم  در داخل افغانستان که خواهان ادامه حضور نیروهای آمریکایی هستند و هم خود آمریکایی ها با توجه هزینه های سنگینی که کرده اند و اهداف استراتژیکی که در منطقه دارند، و همچنین تجربه عراق، تمایلی به خروج از این کشور بعد از سال 2014 را ندارند.  به طور حتم نزدیک به 15 هزار نیروی نظامی در 9 پایگاهی که پیش بینی شده حضور خواهند داشت. اما پیامدهای این حضور چه خواهد بود؟ اول اینکه طالبان نمی تواند امیدوار به تصاحب قدرت و استقرار حکومت خود در افغانستان باشد. دوم اینکه پاکستان نیز که خواهان ایجاد حکومت هماهنگ با آنها بود، دیگر به این مهم دست نخواهد یافت. از این رو  با تشویق طالبان برای نشست بر سر میز مذاکره سعی در حل مساله از طریق سیاسی خواهد داشت. در این صورت طرح ژنرال پترائوس مطرح می شود که بر اساس آن مناطق جنوب و شرق افغانستان در اختیار طالبان خواهد بود.

با توجه به گفته شما مبنی بر اینکه امکان دارد آمریکا به دنبال فرد دیگری برای امضای پیمان نامه باشد، آیا به غیر از رییس جمهوری فرد دیگری هم می تواند امضا کند؟

بر اساس قانون رییس جمهور باید آن را امضا کند. می دانید که انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در فروردین سال آینده برگزار خواهد شد و آقای کرزی هم نگفته امضا نمی کند، بلکه آن را به بعد از انتخابات موکول کرده است. هدف از این کار هم قرار دادن آمریکایی ها در شرایطی است که از نامزد مورد نظرش حمایت کنند. البته رییس جمهور می تواند اختیاراتش را مثلا به معاونش واگذار کند. اما باید از این دید به قضیه نگاه کرد.

شما گفتید که با امضای توافق نامه، طالبان به هدف اصلی خود که برقراری امارت_ حکومت_ اسلامی است نخواهد رسید. اما پیش تر از سوی مسولان آمریکایی مطرح شده بود که باید با طالبان مذاکره کرده و آنها را در قدرت سهیم کرد. اگر با طالبان مذاکره صورت و به توافق برسند دیگر توجیهی برای حضور نیروهای نظامی در افغانستان برای مقابله با تروریسم وجود نخواهد داشت.

اگر تصور بر این باشد که آمریکایی ها صرفا برای مبارزه با تروریسم به منطقه آمده و در نهایت نیز با طالبان به صلح برسند، آنگاه حرف شما درست است. ولی حضور آمریکا تنها به این منظور نیست. آمریکا به منظور موقعیت استراتژیک افغانستان که در همسایگی ایران، آسیای مرکزی، چین، هند و پاکستان قرار دارد، به این کشور لشگرکشی کرد.  درعین حال که طی سال های آینده رقابت میان چین و روسیه از یک طرف و آمریکا و اروپا از طرف دیگر در منطقه شدت خواهد گرفت. پیش بینی می شود که چین طی 30 الی 40 سال آینده تبدیل به قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی شده و آمریکا را پشت سر بگذارد و بر این اساس  آمریکا نیاز دارد که زیاده خواهی چین را کنترل کند. در عین حال روسیه، هند و ایران نیز از نظر آمریکا باید کنترل شوند. حضور آمریکا بر اساس اهداف راهبردی است. از طرفی موضوع طالبان مطرح نیست. موضوع سازمان القاعده است که بیشترین مشکل را نسبت به طالبان برای آمریکا و اروپا ایجاد می کند. طالبان یک گروه محلی بوده که اهداف محلی را دنبال می کند که می تواند در چارچوب مسایل افغانستان و پاکستان کنترل شود؛ اما سازمان القاعده یک سازمان جهانی بوده و از این ظرفیت برخوردار بوده که در داخل آمریکا و اروپا عملیات نظامی انجام دهد. آمریکا به دنبال راه حلی است که تضاد پیش آمده و ظرفیت سازمان القاعده را مثلا به سمت ایالت سین کیانگ چین، علیه این کشور، یا داغستان و چچن علیه روسیه، یا در سوریه برای مهار نفوذ ایران و روسیه منتقل کند. مساله پیچیده تر از آن است که در ظاهر امر به نظر می رسد. آمریکا از منطقه بیرون نمی رود اما بحران ها را به سود خود مدیریت می کند.

آیا بعد از امضای پیمان نامه نظامی شاهد تحرکاتی از سوی پاکستان و طالبان و برای ایجاد هزینه_ مادی یا نیروی انسانی _ به صورت عملیات های انتحاری یا درگیری های محلی خواهیم بود؟

این احتمال وجود دارد. برای اینکه طالبان خواهان ورود به مذاکره از موضع قدرت برای گرفتن حداکثر امتیازها است. از این رو عملیات ها را تا آنجا که در توانش است، تشدید خواهد کرد. اگر طرح ژنرال پترائوس پذیرفته شود، حدسم این است که طالبان به طور موقت عملیات های را صورت دهد اما در نهایت فعلا به بخشی از قدرت در کابل و همچنین مناطق پشتون نشین در جنوب و شرق  افغانستان رضایت داده به این امید که در آینده شرایطی به وجود آید که بتوانند با حمایت پشتون ها و حتی با سازو کارهای انتخاباتی قدرت را در دست بگیرند. اگر پیمان نظامی به امضا برسد، طالبان به حداکثر امتیازها دست نخواهد یافت.  البته اگر طالبان بخواهد مناطق پشتون نشین را در اختیار داشته باشد، لازمه آن تغییر قانون اساسی خواهد بود، زیرا باید بر اساس نظام فدرالی چنین تقسیمی صورت گیرد. اگر چنین نظامی شکل نگیرد، آنگاه تاجیک ها و ازبک ها نیز خواهان خودمختاری خودشان خواهند بود که در نظام کنونی و تمرکز یافته قابل وصول نیست. اما اگر قانون اساسی تغییر و نظام ریاستی تبدیل به نظام نخست وزیر و پارلمانی شود، در این صورت افغانستان به شکل فدرالی در خواهد آمد که در نتیجه طرح ژنرال پترائوس مطرح می شود که به نظر می آید آمریکایی ها هم به دنبال اجرای این طرح هستند.

آقای کرزی با طرح ژنرال پترائوس مخالفت کرده زیرا معتقد هستند که چنین طرحی بیش از پیش افغانستان را به سمت جنگ سالاری و شبه نظامی کردن بخش هایی از افغانستان پیش می برد. حال اگر در دوره بعدی انتخابات افغانستان نامزد مورد نظر آقای کرزی سکان ریاست جهوری را در دست بگیرد، چنین طرحی منتفی شود.

آقای کرزی دنبال امتیاز است. مناسبات کرزی با طالبان به مراتب بهتر از مناسبات شمالی ها با طالبان است. موضوع اصلی این است که آقای کرزی به دنبال حفظ قدرت در همین تیم کنونی است. تیمی که توسط آمریکایی ها بر سر کار آمد و قدرت را در دست گرفت. از این رو تلاش می کند که از آمریکایی ها امتیاز بگیرند. اما حقیقت این است که در دوره بعد، نیروهای شمال شانس بیشتری در انتخابات داشته باشند. افرادی مانند عبدالله عبدلله یا فرد دیگری از منطقه شمال. برداشتم این است که هماهنگی میان طالبان و آقای کرزی پشت پرده حفظ قدرت که در دست پشتون ها باشد، وجود دارد. به نظر می آید هر آنچه آقای کرزی می گوید از ته دل به آن اعتقاد داشته باشد. او یک معامله گر و بازیگر سیاسی است و می داند چه کاری باید انجام دهد که بتواند قدرت را حفظ کند. اما باید در نظر داشت که اعتبار آقای کرزی با توجه به فسادی که رشد کرده و اعتبارات بین المللی که به هدر رفته و هیچ تاثیری نیز بر زندگی مردم نداشته و همچنین امنیت نیز برقرار نشده، لطمه دیده است. البته عبدالله عبدلله که نامزد ریاست جهوری شده نیز هم معتقد است که باید نظام ریاستی تغییر و به نظام پارلمانی و فدرالی تبدیل شود. گزینه دیگری هم وجود ندارد. مگر اینکه نظر افراطی ها مبنی بر تجزیه قومی پذیرفته شود. یعنی تقسیم افغانستان میان دو قومیت غیرپشتون و پشتون که خطرات جدی برای افغانستان و منطقه دارد.

با وجود درخواست های جدی و مکرر ناتو از کشورها جهان برای تامین منابع مالی نیروهای نظامی افغانستان اما جز معدود کشورهایی که تعهد رسمی داده اند، هنوز پاسخ حتمی و مثبتی از دیگر کشورها دریافت نشده است. از این رو به نظر می رسد که ناتو و آمریکا برای کاهش هزینه ها، نیروهای خود را تعدیل کنند. آیا ممکن است آمریکا برای تامین هزینه ها و عدم تعدیل نیروها از کشورهایی که افغانستان خارج شده اند، درخواست کمک مجدد برای حضور نیروی آنها کند؟

فکر نمی کنم. کشورهایی که از نظر مالی بیشترین هزینه ها را در افغانستان تامین کردند، انگلستان، آلمان و آمریکا بوده اند. بقیه نیروی چندانی نداشتند. درثانی بقیه کشورها نیز به لحاظ مالی در موقعیتی نبودند که کمک های موثری کنند. به نظر می آید ممکن است آلمان کمی خودش را عقب بکشد ولی انگلستان و آمریکا هزینه مالی را تامین خواهند کرد.

حتی با وجود اینکه انگلستان نیرویی در افغانستان نداشته باشد، کمک های مالی را ارایه می دهد؟

اینگونه به نظر می رسد. اگر آمریکا از انگلستان بخواهد بخشی از هزینه های مالی را متقبل شود، آنها با آمریکایی ها هماهنگ خواهند بود. از طرفی آمریکایی ها سالیانه 10 میلیارد دلار در افغانستان هزینه می کنند و این رقم در بودجه آمریکا با توجه به امکانات مالی که اختیار دارد، رقم بالایی نیست. ممکن است کنگره نوعی واکنش های منفی نسبت به هزینه هایی که در افغانستان می شود، نشان دهد.

در حال حاضر آمریکا نیز با چالش های اقتصادی در درون خودش مواجه است

درست است ولی بر اساس آنچه که آمریکا می خواهد تا 50 سال آینده در افغانستان بمانند و منطقه را کنترل کنند، 10 میلیارد  دلار رقمی نیست. آمریکا مشکلات مالی داشته و بدهی های دولت سر به تریلیون می زند ولی با تمام این اوصاف به نظر نمی رسد که برای این رقم تقاضای کمک کنند.

تأخیر در امضای پیمان امنیتی میان افغانستان و ایالات متحده امریکا چه تاثیراتی بر روی اقتصاد، شغل و سرمایه گذاری در افغانستان می گذارد و اساسا اثرگذار هست یا نه؟

در حال حاضر افغانستان کاملا به لحاظ مالی وابسته به کمک های بین المللی است و حتی ارتش و پلیس این کشور نیز وابسته به دلارهایی است که آمریکا به آن ها می دهد و آنها آن را به افغانی تبدیل می کنند. اگر آمریکا به طور کامل خارج و کمک های نظامی قطع شود، افغانستان منابع مالی برای جبران میزان درآمدهایی که از کانال های بین المللی دریافت می شد، را ندارد. مگر اینکه تصور کنیم کشورهای اسلامی و همسایگان به این جمع بندی برسند هزینه ها را تامین کرده و در این صورت آمریکا نیز از خارج شود. آنقدر خوش بین نیستم که کشورهای همسایه و اسلامی حاضر به تامین پولی شوند که آمریکا و انگلستان هزینه می کنند.

به اعتقاد شما پیمان امنیتی چه وقت امضا خواهد شد؟

برداشتم این است که این پیمان ظرف 3 – 4 ماه آینده به امضا خواهد رسید. پیش از انتخابات.

دلیل خاصی دارید؟

آمریکا می خواهد در بودجه سال آینده خود هزینه های افغانستان را بگنجاند. زیرا در این صورت ممکن است اگر بخواهد به صورت جداگانه در بودجه عمومی مطرح کند در کنگره با مشکل رو به رو شود.

اما گفته شده که لایحه بودجه دو ساله آمریکا به کنگره داده شده است

باید این مساله در حساب و کتابهایشان روشن شود که میزان کمک ها به افغانستان چه مقدار است. موضوع دیگر نگرانی نیروهای شمالی و نیروهای ازبک، تاجیک و شعیه مذهبی های هزار نسبت به دگرگونی شرایط افغانستان بوده که طالبان با کمک های پاکستان وارد جنگ سخت شود که در این صورت ارتش نیز نتواند مقاومت کند و قدرت از دست برود شرایط مانند گذشته شود. در این صورت جغرافیای جنگ نیز عوض خواهد شد.

آیا برگزاری انتخابات نیز می تواند بر تسریع امضای پیمان نامه اثرگذار باشد؟ با توجه به اینکه مسایل امنتی انتخابات تحت شعاع قرار گرفته و برگزار نشود؟

بله چرا که رقابت ها بسیار شدید است. پشتون ها می خواهند صد درصد قدرت را حفظ کنند. از طرف دیگر قومیت ها نیز سعی می کنند رییس جمهوری بر سر کار بیاید که انحصار قدرت در دست پشتون ها نباشد و آن را بشکنند. واقعیت این است که مسائل به  این سادگی نیست که ما فکر کنیم اگر آمریکایی ها بیرون بروند همه چیز قابل حل و فصل است.

انتشار اولیه: جمعه 29 آذر 1392/ باز انتشار: سه شنبه 3 دی 1392

کلید واژه ها: پیرمحمد ملازهی افغانستان


( ۱ )

نظر شما :