پکن رفیق روزهای سهل و سخت تهران
چین در ایران به دنبال چیست؟
دیپلماسی ایرانی: روز های نوید بخش فرا رسید و تدبیر و امید جای خود را دل مردم باز کرد. اولین نشانه های این حضور که با تائیدات رهبر معظم انقلاب همراه شد افقی جدید در مسیر روابط دیپلماتیک ایران قرار داده است. اما بهتر است این موضوع را از منظر بزرگترین شریک تجاری سالهای اخیر ایران نیز بررسی کنیم .در سالهای اخیر همانطور که می دانیم دامنه تحریم ها بر علیه مواضع انقلابی کشور عزیزمان به سرعت بر تمام ابعاد سیاسی و اقتصادی کشور سایه سنگینی انداخت که سنگینی آن مستقیما بر دوش مردم بود. اما چند کشور بودند که همزمان با دنبال نمودن منافع خود، سعی در ارائه چهره جدید از خود در دنیای دیپلماسی دنیا داشتند. از آنجمله می توان به جمهوری خلق چین اشاره کرد. در اینجا با نیم نگاهی به روند تحولات این کشور در سده اخیر، از منظری جدید به موضوع روابط ایران و چین در زمان تحریم نگاه می کنیم.
مائو ، پایه گذار چین جدید در سال 1966 دستور انقلاب فرهنگی چین را صادر کرد. او با تشکیل ارتشی به نام گاردهای سرخ سعی در حمایت از مائو، همسرش به عنوان رهبران چین و جامعه دانش آموزی و دانشجوئی چین نمود. از سال 1956 حزب تازه تاسیس کمونیست چین به دلیل فقدان تجربه لازم در امورات اجرائی و مملکت داری و عدم بهره از نخبگان و اقتصاد دانان مرتکب اشتباهات بزرگ و غیر قابل برگشتی شد. در جریان قحطی سالهای 1958 تا 1961 که به دوران جهش بزرگ به جلو نامیده می شود، بیش از سی و هشت میلیون انسان بی گناه تلف شدند. رژیم مائو در آن سال ها محصولات زراعی کشور را مصادره کرده و آنها را به اروپای شرقی که زیر کنترل کمونیست ها بود در برابر دریافت جنگ افزار و حمایت سیاسی صادر می کرد. مواد غذایی و پول همچنین برای حمایت از نهضت های ضد استعماری و کمونیستی به آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین ارسال می شد. قتل عام توده وار در مقیاس «جهش بزرگ به جلو» چیزی بود که مائو خود را برای آن آماده کرده بود.
در واقع انقلاب فرهنگی بهانه برای تصفیه مخالفان شده بود و هر روز جوخه های اعدام با این بهانه سیلی از مخالفان حکومت را به مسلخ مرگ می کشاند. در همین زمان نیز گاردهای سرخ به منظور از بین بردن نحله های فکری مانده از دوران آزاد اندیشی با بی رحمی تمام شروع به پاکسازی ایشان نمود و حتی از تخریب هزاران بنای تاریخی از تمام ادیان و اقلیتها درنگ نکردند . با مرگ مائو در سپتامبر 1976 بانیان انقلاب فرهنگی نیز دستگیر و روانه زندان شدند و حتی تنی چند از ایشان با جوخه های مرگ زمان انقلاب فرهنگی آشنا شدند و بدین ترتیب پرونده انقلاب فرهنگی چین که ثمری جز خشونت ، کشتار و تخریب اقتصادی نداشت بسته شد و حزب کمونیست با چرخش صد و هشتاد درجه ای در سال 1981 رسما از انقلاب فرهنگی مائو تبری جست و به اشتباهات پایه گذار حزب کمونیست چین اعتراف کرد .
اما این اعتراف تنها بخشی از سناریوی بود و خاطره تلخ ایام جهش بزرگ به جلو در ذهن دنیا ماند و مردم چین نیز آن را از یاد نبردند . این بذر نفرین شده در ذهنیت مردمان ماند تا یکبار دیگر در چهارم ژوئن 1989 سر از اعتراضات مردمی در آورد و میدان بزرگ تیان آن من در شهر پکن شاهد مرگ هزاران داشنجوی آزاد اندیشی شد که به سیاستهای اقتصادی چین و سرکوب گری های حزب کمونیست و همچنین فساد موجود در دولت اعتراض داشتند . این اعتراضات با سرکوب شدید ارتش مواجه شد و در نهایت با قتل حدود سه هزار دانشجو به پایان رسید . این اعتراضات به سرعت جهانی شد و تصویری خشن و غیر دمکراتیک از چین به عالم مخابره کرد .
تصویر مرد تانکی ، چهره آشنای مخاطبین شبکه های اطلاع رسانی دنیا شد . اما این اعتراضات باعث شد تا رهبران چین به دنبال ترسیم چهره جدیدی از چین باشند . سیاست دربهای باز اقتصادی ، ایجاد روابط گرم با اروپا و آمریکا ، دوری جستن ظاهری از مرام و منش کمونیست و کشورهای جا مانده از دوران بلوک شرق مانند کره شمالی ، اصلاح قوانین و رفرمهای سیاسی در جهت اصلاحات اجتماعی ، گامهای بزرگی بود که دولت چین در راستای ترمیم چهره خشونت طلب خود برمی داشت اما در این رهگذار نیز از هر موقعیتی استفاده می کرد تا تصویر روزهای خون و آتش میدان تیا آن من از اذهان مردم جهان پاک شود .
از زمان وضع تحریم ها علیه ایران، کشور چین که از یک سو به دنبال بسط نفوذ خود در منطقه خاور میانه بود و از سوئی دیگر جهت پیشبرد اهداف اقتصادی خود و ایجاد زیر ساختهای لازم به نفت و گاز ارزان و سهل الوصول احتیاج داشت و همچنین به عنوان نیروی سوم که نه به بلوک شرق وابستگی داشت و نه وامدار بلوک غرب بود ، بازار ایران را دارای مزیت های فراوان دید و از این منظر سعی در برقراری ارتباط با ایران نمود. دوست روزهای سخت ایران ، کمی اخم دنیا را به جان خرید تا هم به ایران کمک نموده باشد و هم از منافع تحریم بهره مند شود . لذا با ایجاد روابط چند جانبه هم باری از تحریم را از دوش ما برداشت و هم با رایزنی های فراوان با دنیا به عنوان یک چهره اثر گذار توانست جای خود را در مناسبات جهانی بیش از پیش باز کرده و همچنین از شرایط تحریم به نفت و گاز ارزان تر و سپرده های حاصل از فروش نفت ایران دست یابد . و از سوئی دیگر از خلاء موجود ناشی از تحریم ها ، در احداث زیر ساختهای نفتی و غیر نفتی ایران و یا احداث صنایع ، جاده سازی و حتی بازسازی اماکن و ابنیه نیز دخالت نمود و از این طریق علاوه بر کسب اعتبار و منفعت بیشتر برای خود ، کمک های شایانی به ایران نمود که در شرایط آن زمان که شاید گزینه دیگری برای کشور ما وجود نداشت ، کمکی فراموش نشدنی است .
انتخابات ریاست جمهوری در سال 1392 نوید از تغییر شرایط ایران و جهان داشت . و در این رهگذار ، چین با دقت فراوان آنچه در شرف انجام بود را رصد کرد. شاید هنوز ساعاتی از اعلام نتایج نگذشته بود که دولت چین با چالشی بزرگ روبرو شد و آن رفع تحریم ها از ایران و باز شدن اقتصاد ایران بر روی دیگر کشورها بود . لذا ایشان سعی در تعریف کردن نوعی دیگر از مناسبات برآمدند و با گرم کردن تنور روابط و همچنین گسیل داشتن سفیران بخش خصوصی به عنوان پیشقراولان دولت ، از مردان جدید سیاست ایران استقبال شایان کردند .
حضور فعال نمایندگان بخش خصوصی چین در ایران ، سفر های رسمی و نیمه رسمی دولتمردان و سیاست مداران کهنه کار و همچنین اعضاء بلند مرتبه حزب کمونیست به کشور ما و رفت و آمد های گاه ساکت و خاموش بزرگان اقتصاد چین همه و همه حاکی از دو مطلب است . رفع نگرانی از اخم ایران و از دست دادن فرصتهای سرمایه گذاری در ایران در رقابت با کشورهای اروپائی. دعوت از مقامات بلند پایه کشور مان و دراز کردن دست دوستی به سمت مهد تمدن پارسی حاکی از روزهای درخشان پیش رو است . وقتی رئیس جمهور خلق چین بر خلاف پروتکل های تشریفاتی سخت و خشک کشورش برای استقبال از رئیس مجلس ایران تا خارج از اتاق خود در ساختمان ریاست جمهوری می آید ، یعنی این دوستی قرار بر ادامه دارد .
یعنی باید با وضع سیاستهای جدید به کشوری نگاه کنیم که هم در روزگار قهر دنیا و هم در ایام رفع تحریم ها در کنار ایران بوده و از این منظر به چین جدید نگاهی ویژه بیاندازیم و بدانیم که اگر از ابزارهای موجود بتوانیم به خوبی استفاده کنیم ، چین به عنوان اهرم فشاری برای ما خواهد بود تا با کمک آن بر سطح و نوع روابطمان با دیگر کشورها بیافزائیم . وقتی بزرگترین اقتصاد دنیا در کنار ما باشد و معنی این حقیقت را بدانیم می توانیم امیدوار باشیم که از نیروئی بزرگ برای پیش بردن اهداف متعالی نظام می توانیم بهره ببریم و همه اینها در گرو اندیشه ای پویا ، فعال و زیرک است . اما اگر از این فرصت پیش رو نتوانیم استفاده کنیم بازهم باید شاهد این باشیم تا اقتصاد ایران به حیاط خلوت دورریختنی های چین بدل شود .
و بدانیم که
إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ
خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش به دست خویش بنوشت
به آن ملت سر و کاری ندارد که دهقانش برای دیگری کشت
انتشار اولیه: دوشنبه 11 آذر 1392 / باز انتشار: جمعه 15 اذر 1392
نظر شما :