چرایی ساز ناکوک فرانسه در مذاکرات هسته ای
پاریس بازی را به واشنگتن واگذار نخواهد کرد
دیپلماسی ایرانی: الجزیره گزارش داد که فرانسه نسبت به عواقب مذاکرات هسته ای با ایران هشدار داده و خواستار لحاظ نگرانی های اسرائیل شده است. در همین حال وزیر خارجه فرانسه: هنوز جزییات زیادی وجود دارد که باید درباره آن به توافق رسید لوران فابیوس در جمع خبرنگاران گفته:" ما هنوز به توافقی نرسیده ایم. جزییات مهمی وجود دارد که باید درباره آن به توافق رسید. پرونده هسته یی ایران برای دنیا و منطقه اهمیت ویژه ای دارد. گفت وگوها هنوز ادامه دارد و امیدواریم به نتیجه ای برسیم." در حالی فرانسه نسبت به آینده مذاکرات خود را دچار تردید نشان می دهد که دیگر همتایانش یعنی آلمان و انگلیس از روند کلی گفت وگوها حمایت کردند. در همین نیز گزارشی های منتشر شده از رسانه های عربی حکایت از سکوت مسئولان این دولت ها از روند مذاکرات دارد. به گونه ای که دیپلمات های حاضر در منطقه ادعا می کنند که سیاستمداران ریاض در گفتگوهای خصوصی تاکید کرده اند که به نظر آنها این توافقنامه می رود تا به نفع ایران تمام شود. به گفته این دیپلمات ها که نامشان فاش نشده است ، امارات ، قطر و کویت از جمله کشورهایی هستند که در بیان این نگرانی در محافل خصوصی پیشقدم شده اند. اما اینکه چرا همچنان فرانسه بر مواضع خود مبنی بر عدم توافق بر مذاکرات هسته ای تاکید دارد، پرسشی است که برای پاسخ دادن به آن با عبدالرضا فرجی راد کارشناس مسایل بین المللی گفت وگویی کرده ایم که در ادامه می آید:
چرا فرانسه مخالف فرایند رسیدن به توافق هسته ای است و چرا از یک عنصر مثبت در سال های گذشته تبدیل به عنصر منفی در مذاکرات شده است؟
نمی توانیم بگوییم که فرانسوی ها از یک عنصر مثبت به عنصر منفی تبدیل شده اند. فرانسوی ها از اتبدا با مساله هسته ای ایران موضع منفی داشتند؛ تا زمانی که وزاری خارجی اروپایی به ایران می آمدند طبیعی بود که فرانسه مثل دیگر وزرای خارجی برخورد می کرد. بعد از روی کار آمدن دولت آقای سارکوزی و تغییر دولت در ایران یعنی حدود 8 سال پیش موضع فرانسه سخت تر هم شد. معولا ما با سوسیالیست های بیشتر مشکل داشتیم و با آمدن آقای اولاند شاید این مشکل بیشتر شد. اما چرا موضع فرانسوی ها در داخل اعضای گروه 5+1 موضع سختی است؟ شاید بتوان به دو دلیل این مساله را مطرح کرد. نخستین نگرانی فرانسه از حضور آمریکا به عنوان سردرمدار مذاکرت بوده که بر این باروند بین ایرانی و آمریکایی در سطح وزیران خارجه مذاکراتی انجام و در نهایت منجر به توافقاتی شود که در درجه اول آمریکا بتواند نفوذ اقتصادی در ایران داشته باشد که جای شرکت های فرانسوی را تنگ کند و در درجه دوم نفوذ اروپا در ایران کم شود.
در این صورت آلمان هم باید از این موضوع نگران باشد اما می بینیم که آلمان اعلام حمایت می کند....
اگر ما به تاریخ نگاه کنیم متوجه می شویم که آلمانی ها با ایران کمتر مساله داشتند. ایران و آلمان به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از نظر اقتصادی همکاری های خوبی داشتند؛ از طرفی آلمان و ایالات متحده با یکدیگر متحد هستند اما ایالات متحده و فرانسه رقیب هستند. البته در زمان آقای سارکوزی همکاری نسبتا مثبت تری میان فرانسه و آمریکا برقرار شد، اما در بقیه دورها میان فرانسه و آمریکا رقابت وجود داشته است. موضوع دوم مخالفت فرانسه مربوط به حوزه نفوذ فرانسه است. فرانسوی ها نفوذ زیادی به خاطر استعمارشان در منطقه شامات _ لبنان و سوریه _ داشتند، اما با توجه به نفوذ ایران چه در لبنان و چه در سوریه در حال از دست دادن نفوذشان هستند. بنابراین ایران را در این منطقه رقیب خودشان برآورد می کنند و واقعا هم از این منظر در منطقه به ویژه در سوریه و لبنان تقریبا میدان را باخته اند. به همین دلیل فرانسوی ها می خواهند مساله ایران همواره زنده و حساسیت ها میان غرب و ایران پابرجا باشد تا بتوانند امتیازی بزرگی که از دست داده اند در این منطقه با تضعیف ایران _ یعنی با گرفتن امتیازهای بیشتر_ به دست آورند و حوزه نفوذشان _ حداقل بخشی از آن _ را بازگردانند.
گرفتن امتیازات بیشتر آیا متاثر از لابی های صهیونیستی نیست؟
دقیقا همینگونه است. شما نگاه کنید به اظهارات نخست وزیر رژیم صهیونیستی؛ گرچه فرانسوی ها در ظاهر اظهارات نتانیاهو را بیان نمی کنند اما در باطن هماهنگی هایی بین اسرائیلی ها و فرانسوی ها و حتی معتقدم با جناح تندرو در داخل ایالات متحده وجود دارد. دولت آمریکا _ منظور کابینه است بدون در نظر گرفتن مجلس سنا و کنگره _ دنبال توافق با ایران است. به این خاطر که معتقدند باید ثبات به خاورمیانه باز گردد زیرا در غیر این صورت به منافع ایالت متحده ضربه می خورد. دولت آمریکا بر این باور است که متحدانشان در منطقه به خوبی نتوانستند از عهده وظایفشان بر بیانند. نمونه اش این فضایی بود که ایالات متحده برای ترکیه بعد از شروع شدن مساله جنبش های اسلامی ایجاد کرد. و همچنین در سوریه برای عربستان و قطر. اما احساسشان این است که ایران با توجه به تنها بودن در منطقه توانسته تا حدود زیادی منافع خودش را تامین کند. پس ایران یک قدرت منطقه ای است و باید با آن کنار آمد. اما در مقابل جناح های دیگر در آمریکا، کنگره و بعضا سنا ولابی ها معتقند ایران هنوز خطرناک است و باید با ایران برخورد کرد؛ حداقل این است که ایران باید غنی سازی را تعلیق کند که هم اسرائیل تا حدودی راضی شود و هم خودشان اطمینان حاصل کنند. فرانسه نیز در این میان با این دو گروه کار می کند. یعنی حلقه ای میان فرانسه، انگلستان و جناح تندرو شکل گرفته است؛ البته بعضی مواقع انگلیس بازی می کند.
البته انگلستان هم اعلام حمایت کرده است
قبلا انگستان هم بازی می کرد. بار به سمت دولت آمریکا بود یک روز هم فرانسه همراهی می کرد . اما انگلستان در حال حاضر موضعش را به دولت آمریکا نزدیک می کند. بنابراین طبیعی است که فرانسوی ها چنین رفتاری نشان بدهند. اما معقتدم زمانی که فرانسوی ها مشاهده کنند کفه ترازو به سمت دیگر اعضا سنگینی می کند مجبور و ناچار می شوند که هماهنگی بیشتری داشته باشند.
چه ضررهایی متوجه فرانسه به خصوص در وابطش با کشورهایی مانند آلمان و انگلستان خواهد بود اگر بخواهد چنین روشی را ادامه دهد؟
به طور حتم ضرر می کند. وقتی که ایران بتواند در مورد مساله هسته ای به توافق برسد، طبیعتا قدرت منطقه ای ایران افزایش می یابد. یعنی بازیگری ایران در رابطه با عراق، سوریه، و حتی افغانستان و حتی برخی مناطق خلیج فارس مانند بحرین افزایش پیدا می کند. شاید فرانسوی های چندان نسبت به عراق و افغانستان حساس نباشد، اما نسبت به منطقه شامات بسیار حساس هستند. بازی کردن ایران به عنوان قدرت منطقه ای و تایید غرب بر اینکه ایران یک بازیگر مهم و کاربردی در منطقه است، جای فرانسه را تنگ می کند. ضمن اینکه فرانسوی ها رقبای مهمی را در زمینه اقتصادی در ایران خواهند دید که فضایی که برای فرانسه باز بوده _ حضور شرکت هایی مانند توتال، پژو و .._ این فضا مجددا بازنخواهد گشت. شرکت های آمریکایی در اولویت هستند و کالاهای بهتری می توانند صادر کنند، بعد از آن آلمان ها، ایتالیایی ها و انگلیسی ها هستند. پیش از این محدودیت هایی که این کشورها در صادرات محصولات به ایران داشتند، فرانسوی ها نداشتند، بنابراین فرانسوی ها از نظر اقتصادی و هم ژئوپلیتیکی نگران هستند. یعنی قدرتشان در منطقه خاورمیانه به ویژه شامات تضعیف می شود.
انتشار اولیه: شنبه 18 آبان 1392/ باز انتشار: چهارشنبه 22 ابان 1392
نظر شما :