بیست و یکمین بخش از سلسله یادداشت‌های جدید سرکیس نعوم

اوباما به ایران هسته‌ای حمله نمی‌کند

۳۰ شهریور ۱۳۹۲ | ۱۲:۳۰ کد : ۱۹۲۱۵۸۳ اخبار اصلی خاورمیانه
اعتقاد ندارم که اوباما تصمیمی برای حمله نظامی به ایران بگیرد حتی اگر ایران موفق شد و بتواند دستاوردهای هسته‌ای بالایی را که مدت‌ها است برای رسیدن به آنها تلاش می‌کند، به دست آورد.
اوباما به ایران هسته‌ای حمله نمی‌کند

دیپلماسی ایرانی: امسال سومین سالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم، نویسنده و روزنامه نگار مشهور لبنانی را که ماحصل سفر هر ساله وی به امریکا است، با هماهنگی او ترجمه و منتشر می کند. یادداشت هایی که در پی دیدارهای او با مقام های امریکایی در واشنگتن و نمایندگی های جامعه جهانی در نیویورک نوشته شده اند و به دلیل به روز بودن آنها اهمیت خاصی دارند. همانند همیشه نعوم نامی از مصاحبه کننده نمی آورد اگر چه سمت او را ذکر می کند، و به رویه همیشگی اش مصاحبه اش بیش از آن که مصاحبه باشد، گفت وگو و بحثی خواندنی است.

نعوم در مقدمه امسال یادداشت های خود آورده است: در طول 15 سال شاید هم بیشتری که هر سال در ماه مارس به واشنگتن سفر می کنم و نزدیک به پنج هفته ای را که هر سال در آن جا می گذرانم، به اداره های مختلف امریکایی و مراکز پژوهشی متنوع و صاحب نامی که ارتباطات بسیاری با سیاست خارجی و داخلی امریکا دارند، سر زده ام. امسال نیز به عادت هر ساله نزد همه آنها رفتم و به نیویورک که بعضی ها به آن لقب جهان داده اند، نیز سر زدم. با مقام های عالی رتبه نهادهای بین المللی چه اعضای سازمان ملل، چه دیپلمات های کشورهای مختلف و چه پژوهشگران مشهور مراکز پژوهشی فعال در ایالات متحده نیز دیدار کردم و همانند همیشه با برخی از چهره های ذی نفوذ در نهادهای امریکایی و حتی صهیونیستی هم دیدار کردم و به گفت وگو نشستم. در سلسله جدید از یادداشت هایم درباره شرق و غرب جهان عرب و همچنین تحولات خاورمیانه و کشورهای حوزه خلیج فارس، همچنین ایران اسلامی و ترکیه به طور مفصل خواهید خواند. البته افغانستان و پاکستان و کشوری که به تازگی تهدیدی برای امنیت ملی امریکا شده، یعنی کره شمالی نیز از قلم نینداخته ام. درگیری های فلسطینی – اسرائیلی را نیز فراموش نکرده ام.

در زیر بیست و یکمین بخش از سلسله نوشته های جدید سرکیس نعوم را می خوانید:

در ابتدای دیدارم با مقام مهم در یکی از مراکز واقعا جدی در واشنگتن درباره ایران پرسیدم، گفت: «اعتقاد ندارم که اوباما تصمیمی برای حمله نظامی به ایران بگیرد حتی اگر ایران موفق شد و بتواند دستاوردهای هسته ای بالایی را که مدت ها است برای رسیدن به آنها تلاش می کند، به دست آورد. این صحیح است که در ایام تبلیغات دور دوم انتخابات ریاست جمهوری اش و همچنین در طول سفر اولش به اسرائیل خود را ملزم با اتخاذ تصمیم در برابر ایران کرد. اما نمی خواهد امریکا را از لحاظ نظامی درگیر ایران کند. او هنوز باور نکرده است که نیروها و ارتش خود را از عراق خارج کرده است. کما این که همچنان اصرار دارد که ارتش امریکا را از افغانستان خارج کند. و معتقد نیستم که ایران بخواهد بدون دستاورد هسته ای یا رسیدن به این حق با امریکا به توافق برسد چرا که در غیر این صورت مشروعیت خود را از دست می دهد.»

نظر دادم: «درباره حمله نظامی به ایران من شخصا چیزی نمی دانم، نمی دانم واقعا چنین اتفاقی خواهد افتاد یا نه؟ تو دومین یا شاید سومین نفری در واشنگتن هستی که از زبان او می شنوم که اوباما نیتی برای حمله به ایران حتی اگر به دستاورد هسته ای برسد، ندارد. با افراد دیگری که دیدار داشتم، بسیاری از آنها بر این اعتقادند که اگر ایران به این دستاورد برسد حمله خواهد شد.» جواب داد: «مگر این که خوب، طبیعتا ایران به امریکا تعدی کند مثلا نیروهای موجود آن در خلیج فارس یا خارج از آن را هدف قرار دهد. در این حالت حمله نظامی گریزناپذیر است.»

نظر دادم: «در ایدئولوژی ایرانی امریکا شیطان بزرگ است. و حتی موسس نظام اسلامی در ایران آیت الله العظمی امام خمینی این موضع را گرفت: هیچ کس نباید با امریکا حرف بزند. جانشین او آیت الله خامنه ای نیز همین مسیر را می رود. اما امریکا در زمان او اولا در جنگ افغانستان با امریکا همکاری کرد که از 11 سپتامبر 2001 تا کنون ادامه دارد. در آن جا ایرانی ها در برابر واحد نظامی امریکا به عنوان راهنما (Guides) وارد عمل شدند. کما این که میان دو طرف مصالحی در عراق پیش آمد که در چارچوبی مشخص و محدود با یکدیگر همکاری کنند.»

پرسیدم نظرت درباره مصر چیست؟ جواب داد: «اخوان المسلمین ثابت کردند که نمی توانند با دیگران کار کنند، اعتقادی به تساوی یا راه حل میانه ندارند، آنها نمی خواهند که مخالفان فعلی دموکرات و سکولار وجود داشته باشند. اخوانی ها اشتباه کردند که از همان ابتدا با سلفی ها وارد همکاری شدند، جریانی که بعدا تلاش کردند که در صفوف آنها شکاف ایجاد کنند. آنها آزاد بودند که با مخالفانشان با همه تنوعشان در مواجهه با سلفی هایی که بیش از همه تندرو هستند و بر روی به ارث بردن حکومت از آنها کار می کنند، همکاری کنند. به سلفی ها پول های عربستان می رسد و به اخوانی ها پول های قطر.» نظر دادم: «منطقه اساسا مسلمان است. الآن که بیشتر آن اسلامی است، در آن جا اسلام گرایان معتدلی وجود دارد و در جاهای دیگر جریان های تندرو. اخوان نشان دادند که تلاش می کنند خود را معتدل نشان دهند و آمادگی تعامل با شرکای داخلی و امریکا و جهان را دارند. امریکایی ها مجبور بودند با اسلام گرایان همکاری کنند. و اخوان هم انتخاب آنها بود. با علم بر این که به زودی ثابت می کنند که بسیار بدتر از تندروها هستند. این انتخاب امریکا اشتباه نبود برای این که برگرفته از این واقعیت و اعتقاد بود که اخوان ترکیه و اسلام گرایان آنها بر "برادرانشان" در مصر تاثیر می گذارند. کما این که تجربه نشان داده است که در برابر امریکا انتخابی جز اخوان نیست. اما بعدا نشان دادند که مصر را به سمت ورود به مرحله هرج و مرج (Chaos) پیش می برند. این دولت امروزه همه چیز را تعطیل کرده است. انتخابات قانون گذاری را لغو کردند یا آن را تا نوامبر آینده به تعویق انداختند که همه نشانه ها حاکی از آن بود که نمی خواهند آن را برگزار کنند. و اخوانی ها از طریق مجلس شورای قوانین می خواستند شدیدترین و سخت ترین قوانین را حتی سخت تر از قوانین حسنی مبارک اعمال کنند که بعضی از آنها حتی با سازمان های غیر دولتی که به دنبال موفقیت از راه های سلبی بودند، تعامل داشتند. هر کس با آنها صحبت می کرد می گفتند که این دموکراسی است. ما اکثریتیم. در مجلس ملی و ریاست جمهوری پیروز شدیم و می توانیم هر گونه که می خواهیم حکومت کنیم.»

تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: امریکا سركيس نعوم


نظر شما :