تلاش زنان افغان برای پارلمان نشینی
عصر ایران - بدون شک سال ۲۰۰۲ میلادی برای زنان افغانستان سال پرشکوهی بود؛ سالی که در آن دولت موقت شکل یافت. سالی که نگاه های بین المللی به این کشور جنگ زده دوخته شد.
من شخصا این "سال تغییر" را دوست دارم و در حقیقت می خواهم با نام بردن از این سال، پیام همبستگی و آزادی را به زنان افغان هدیه کنم. در فوریه سال ۲۰۰۲ بود که نخستین نسخه از هفته نامه "آیینه زنان" در کابل و چهار استان دیگر منتشر شد؛ هفته نامه ای که بیشتر از تصورات ما مورد استقبال قرار گرفت و هر چه کشور آرام تر می شود، این هفته نامه که برای زنان افغان است، خوانندگان بیشتری به خود جلب می کند و اکنون پس از گذشت سال ها، ما به هدف اصلی خود یعنی همان پیشرفت زنان افغان رسیده ایم.
افغانستان برای دهه های متمادی از برادرکشی، تروریسم و خون ریزی رنج برده است. ما در این سال ها مدارس، بیمارستان ها، جاده ها و افراد تحصیلکرده زیادی را از دست داده ایم. اما زنده ماندن دموکراسی در کشوری جنگ زده به شهروندانی که هنوز از فقر و بی سوادی رنج می برند و دیگر قربانیان خشونت در سراسر جهان، این امید را می دهد که مردم افغانستان خودشان به تنهایی قدرت آن را دارند که برای آزادی گام بردارند.
اگرچه موسسات و سازمان های زیادی در طول این جنگ ها از بین رفته اند اما رسانه های آزاد، نمادی از آزادی و اعتبار هستند. رسانه ها در زمان انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۴ میلادی، نقش مهمی ایفا کردند. وجود ۱۸ کاندیدای ریاست جمهوری با بیش از ۱۰ میلیون رای دهنده نشان دهنده اشتیاق شهروندان برای حضور در مشارکت های سیاسی بود. همچنین مناظرات سیاسی و برگزاری کنفرانس ها در زمان انتخابات پارلمانی نیز دلیل دیگری بر این مدعا است.
از سوی دیگر، اهدافی که توسط "حامد کرزی" رئیس جمهوری افغانستان، دنبال می شود، خود مسئله مهمی است. خلع سلاح، استقرار مجدد نیروهای شبه نظامی، گسترش نفوذ قدرت مرکزی به ۳۴ استان، مبارزه و ریشه کن کردن کاشت و قاچاق مواد مخدر و خصوصی سازی اقتصادی از مهم ترین موضوعاتی است که باید در عرصه سیاسی به آن پرداخته شود.
طبق آخرین گزارش منتشر شده توسط دفتر سازمان ملل برای مبارزه با مواد مخدر و جنایت، افغانستان ۷۵ درصد تریاک جهان را تولید می کند. کاشت و قاچاق موادمخدر در بطن جامعه ریشه دوانده است و زنان اغلب قربانی تجارت موادمخدر می شوند؛ آنان یا باید به ازدواج های زودهنگام و اجباری تن دهند و یا در نقل و انتقال موادمخدر به مردان کمک کنند.
از سوی دیگر، زیرساخت ضعیف یکی از موانع اصلی برای گسترش بحث آموزش و تحصیل است. اکنون در اکثر استان ها، اکثر مردم به آب تصفیه شده، برق و امکانات بهداشتی دسترسی ندارند و در چنین شرایطی مدرسه رفتن در افغانستان، امری لوکس و تشریفاتی به شمار می آید.
با این وجود بسیاری از افغان ها می خواهند که دختران شان را به مدارس بفرستند اما فقر، سنت های قدیمی، نبود وسیله مناسب، نگرانی های امنیتی و کمبود مدرسه نمی گذارد دختران مانند پسران ادامه تحصیل بدهند. هر چند که به رغم تمامی این موانع، افغانستان به حدود پنج میلیون دختر و پسر حاضر در مدارس افتخار می کند.
در گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد درباره افغانستان آمده است که ثبت نام کودکان در افغانستان در قیاس با همسایه این کشور پاکستان، بسیار بیشتر است. این خبر بسیار خوبی است اما هنوز کارهای بیشتری باید انجام شود.
همچنین فساد مالی و اداری بی شک یکی از واقعیات انکارناپذیر کشور است و این واقعیت حاصل رفتار و تصمیم گیری های غلط دولت و سیاست گذاران است. در حقیقت فساد مالی _اداری حاصل قوانین کهنه و فرسوده است که کشور همچنان با آن اداره می شود و در برخی موارد نیز سازمان های بین المللی در گسترش و عمق این فساد تاثیرگذار بودند. مشکل فساد مالی _اداری تنها یک مشکل افغانی نیست، هر چند افراد متضرر در فسادهای مالی مردم هستند.
نقش امروزی زن افغان
امروزه مهم ترین چالشی که در برابر زنان در افغانستان وجود دارد، شرکت در بازسازی موسسات و جامعه مدرن مدنی است. آنان همچنین باید حضور بیشتری در مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشته باشند. مبارزه با خرافات و سنت ها، پایان دادن به بی سودای و ناآگاهی، سفر به خارج از مرز ها و فهمیدن اصول حقوق بشر از دیگر راه های پیش روی آنان است.
بعلاوه زنان باید برای افزایش تعدادشان در پارلمان بجگند و صدای آنان برای به ثمر رسیدن اصلاحات باید به گوش همگان برسد. خشونت ها در گذشته به حدی بوده است که اکنون هر تغییر کوچکی، پیروزی بزرگی به شمار می آید اما به خوبی می توان فهمید که نقش زنان در سه سال گذشته به سرعت تغییر کرده است.
ما نمی توانیم اجازه دهیم که گروهی ۱۰ سال عوام فریبی و خشونت اخیر را مصداق پیشرفت و ویژگی زنان امروز افغان بداند. کشور در حال حرکت است و ما در هر نقطه جامعه مان، زنان قدرتمندی داریم؛ زنانی که در طول تاریخ نقش های مهمی را عهده دار بودند.
همچنین غیرمنطقی است که بگویم هر مشکلی که از جامعه رخت بر می بندد، به این معناست که تمامی غم های زنان از بین رفته است. هنوز راه طولانی و دشواری وجود دارد تا افغان ها ارزش های آزادی را بفهمند و از آنان حمایت کنند.
زنان افغان دستاوردهای قابل ملاحظه ای بعد از سقوط طالبان داشته اند. تلاش خود زنان برای بهتر شدن وضیعت آموزشی، اقتصادی، درمانی و مبارزه مادری بی سواد که قربانی سنت های غیراسلامی شده برای دخترش، نمادی از نگاه جدید زن امروز به زندگی است. در این سال ها رسانه ها در مبارزه با حذف خشونت علیه زنان، اعاده جایگاه انسانی و جایگاه زن در اسلام بسیار موثر بودند. به عبارتی دیگر تمامی عوامل دست به دست هم دادند و ما را به آینده زنان افغان امیدوار کرده اند، یعنی بدون شک فردای بهتر از امروز را مژده می دهد.
البته باید گفت که مبارزه برای احیایی حقوق زنان به عنوان قشر آسیب پذیر جامعه تنها به افغانستان محدود نمی شود. این خشونت ها در سرتاسر جهان دیده می شود اما شاید کابل راه طولانی تری را پیش رو دارد چرا که هنوز گوش و بینی بریدن ها، خرید و فروش زن ها، ربودن و قاچاق و وادار کردن زنان به ازدواج با افراد مسن و تجاوز به کودکان خردسال، امری رایج است.
بخشی از زنان در برابر این مسائل تسلیم می شوند و بخشی دیگر از یاس و ناامیدی دست به خودکشی و خودسوزی می زنند. زن افغان به عنوان موجودی سرکوب شده در قرن 21میلادی، همچنان شهروندان درجه دو محسوب می شوند و هنوز باید برای قرارگرفتن در بطن جامعه بجنگد و دولت کابل نیز آنچنان که باید از حقوق آنان دفاع نمی کند.
زنان در پارلمان نیز به سه دسته تقسیم می شوند؛ گروه نخست بانوانی هستند که تابع مردان هستند و در حقیقت به دلیل حمایت های مالی، افکار مستقل سیاسی ندارند. برای گروه دوم، "زن" تجارت و شعار است و در نهایت تنها تعداد معدودی زن در پارلمان وجود دارد که سیاست را می شناسد و نگاه و افکاری مستقل دارد و متاسفانه تعداد آنان بسیار کم است. اگر به دیگر پارلمان ها نگاه کنید متوجه می شوید که زنان با یکدیگر هم صدا هستند اما در کابل حسادت های بی مورد، نمایندگان زن را از همدیگر دور کرده است.
با تاسف باید بگویم که آنچه در قانون اساسی افغانستان از آن به عنوان حقوق برابر زن و مرد یاد می شود، سرابی بیش نیست. این برابری بیشتر توسط آنان که به شکل سمبولیک از آن بهره کشی می کنند، مورد استفاده قرار می گیرد و افرادی که به آن اعتقاد دارند، اجازه مشارکت را نمی یابند.
این مسئولیت زنان و حامیان قانون است که برای عملی شدن این قانون تلاش و طرح های را تهیه کنند تا در درازمدت زنان افغان شاهد تغییرات بنیادی در عرصه های مختلف زندگی خود باشند. در غیر این صورت آنچه در سفیدی کاغذ و سیاهی قلم و در لابلای کلمات باقی می ماند، آن است که "تنها چیزی که زن افغان در مدتی کوتاه به دست آورده، نقش سیاسی است."
* نویسنده: شکریه بارکزی، عضو کمیسیون امور دفاعی مجلس نمایندگان افغانستان و سردبیر بین المللی سال ۲۰۰۵
نظر شما :