اکراه تل آویو، مخالفت غزه و اصرار کاخ سفید
واشنگتن به ژست مذاکره نیاز دارد
دیپلماسی ایرانی: مذاکرات صلح بین فلسطینی ها و اسرائیلی ها در بیت المقدس در سکوت کامل و بدون حضور خبرنگاران و رسانه ها و اظهارات علنی مذاکره کنندگان دو طرف آغاز شد. تلاش دو طرف در زمینه پایان دادن به رایزنی ها در زمینه چارچوب و برای پرداختن به مسائل اصلی در جلسه آینده ای که در اریحا واقع در کرانه باختری طی دو هفته آینده خواهد بود، می باشد.موشه یعالون، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفت ما خود را برای هدفی 9 ساله آماده کرده و طی این مدت برای دستیابی به حداقل ها تلاش خواهیم کرد.
از زمان آغاز مذاکرات شاهد گسترش بی سابقه شهرک سازی ها بودیم که حتی با تهدید به ترک مذاکره از سوی فلسطینی ها مواجه اما متوقف نشد. در حالی که واکنش ها به ادامه شهرک سازی ها ادامه دارد دفتر نخست وزیری رژیم صهیونیستی اعلام کرده است تمامی طرح های ساخت و سازها که جدیدا مورد تصویب دولت قرار گرفته تحت نظارت اسرائیل تحت هر شرایطی ادامه خواهد یافت و این طرح ها هرگز بر طرح نقشه صلح نهایی تاثیر نخواهد گذاشت.دلایل ادامه شهرک سازی های اسرائیل ، سکوت ابومازن در این خصوص با وجود علم به آن ، وضعیت شکاف میان فتح و حماس بر سر مذاکرات و چرایی اصرارهای امریکا بر ادامه مذاکرات بی ثمر را با دکتر مسعود اسداللهی، تحلیلگر و کارشناس مسائل خاورمیانه در میان گذاشتیم:
دور دوم مذاکرات سازش میان فلسطین و اسرائیل در حالی آغاز شد که اسرائیلی ها از احداث واحدهای مسکونی جدید در مناطق مورد مناقشه خبر داده اند. چرا در فضایی که دو طرف مذاکرات کاملا شکننده را پیش می برند اسرائیل دست به چنین حرکت تحریک کننده ای زده است ؟
اصولا روند جدید مذاکراتی که با وساطت و پافشاری و اصرار امریکایی ها میان طرف های فلسطینی و اسرائیلی برگزار شده بیشتر نیاز داخلی امریکاست تا اینکه روند حقیقی مذاکرات باشد. علت آن است با توجه به مسائلی که در منطقه خاورمیانه پیش آمده انتقادهای زیادی در داخل امریکا متوجه سیاست خارجی اوباما شده است و رئیس جمهور امریکا متهم است که نتوانسته با بحران هایی که در دوسال اخیر در منطقه به وجود آمده برخورد مناسب و قاطعی داشته باشد. از بحران سوریه گرفته تا آنچه که در مصر، تونس،لیبی و یمن شاهد هستیم. در حقیقت شاهد موج ناکامی های سیاست خارجی امریکا در طول دو سال اخیر بودیم و وضعیت عراق و افغانستان نیز از گذشته مشخص بود. بنابراین در حال حاضر اوباما تلاش می کند تا به یک موفقیت در سیاست خارجی خود دست پیدا کند و از این طریق بتواند مخالفان داخلی خود را که بیشتر جمهوری خواهان هستند، ساکت کند.
بر همین اساس جان کری وزیر امورخارجه امریکا در ماه های اخیر بارها به منطقه و به ویژه به فلسطین اشغالی سفر کرده و اصرار دارد تا به نحوی مذاکرات صلح و سازش میان اسرائیل و فلسطین دوباره آغاز شود بدون آنکه هیچ گونه افق خاصی هم وجود داشته باشد که این مذاکرات حول چه محورهایی است و آیا امیدی به توافق وجود دارد یا خیر؟
همگان می دانند که در جریان روند اوسلو که چندین سال مذاکرات به طول انجامید و پیمان های مختلفی نیز پیوسته امضاء شد همواره طرف اسرائیلی اصرار داشت مسائل مهم و سرنوشت سازی همانند سرنوشت بیت المقدس، سرنوشت آوارگان، بحث ماهیت دولت فلسطینی و حقوق سیاسی و دفاعی و مسائلی از این قبیل به مذاکرات نهایی موکول شود و اسرائیلی ها همواره از پرداختن به این مباحث مهم طفره رفته اند و دائما مذاکرات را بر مسائل جزئی متمرکز کردند. زمانی که مسائل جزئی به نحوی مطرح شد و در خصوص آنها تصمیم گیری شد نوبت به مسائل نهایی رسید، آنها مذاکرات را متوقف کردند چراکه به هیچ عنوان نمی خواستند در خصوص این موارد به ویژه مساله شهرک ها امتیازی دهند.
در حال حاضر هم که مذاکرات آغاز شده است اصولا موضوعی برای گفتگو وجود ندارد مگر همان چند موضوع اصلی که به آن اشاره شد. بنابراین اسرائیلی به هیچ عنوان حاضر نیستند هیچ امتیازی در خصوص این مسائل مهم به طرف فلسطینی دهند، به ویژه مساله برچیده شدن شهرک سازی در کرانه باختری چرا که این موضوع را نه تنها استراتژیک بلکه مقدس می دانند و تمامی احزاب اسرائیلی بر این موضوع متفق القول هستند که نه تنها امکان برچیده شدن این شهرک ها وجود ندارد بلکه باید گسترش هم داده شود. با این اوصاف جایی برای مذاکره باقی نمی ماند اما با فشار امریکایی ها دو طرف را به پای میز مذاکره آوردند و شاهد هستیم تلاویونشین ها درست همان زمانی که این مذاکرات آغاز می شود بحث گسترش شهرک های صهیونیست نشین و ساختار واحدهای مسکونی جدید را مطرح می کنند که این حرکت تیر خلاص زدن به هر نوع مذاکره ای است.
فلسطینی ها با اعلام خبر ادامه شهرک سازی های اسرائیل تهدید به تحریم مذاکرات کردند اما این تهدید عملی نشد. چرا فلسطین اینچنین در روند مذاکرات جدید از مواضع خود عقب نشینی کرده است؟
بله در مقابل طرف فلسطینی به دلیل آنکه تحت فشار امریکایی هاست این تهدید را عملی نکرد. به طور قطع این مذاکرات به هیج نتیجه ای نخواهد رسید، استراتژی که رژیم صهیونیستی در مقابل فشار دولت امریکا در سال های اخیر داشته این بوده که هیچ گاه مستقیما به امریکا نه نگفته است اما سعی کرده با طولانی کردن مذاکرات و پیدا کردن بهانه های مختلف و متوسل شدن به بهانه های بسیار پیش پا افتاده موضوع را طولانی کند تا رئیس جمهور وقت امریکا دوران ریاست جمهوری اش پایان یابد و نوبت فرد بعدی فرا رسد که در آن زمان باز هم سیاست تغییر می کند. در مذاکرات اخیر نیز همین روند را شاهد خواهیم بود که اسرائیلی ها با بهانه جویی مذاکرات را به اندازه ای طولانی می کنند تا دوران ریاست جمهوری اوباما هم پایان یابد.
آغاز مذاکرات جدید با شکاف جدی میان فتح و حماس بر سر مذاکره با اسرائیل همراه بود. آیا می توان به نتیجه رسیدن این مذاکرات در سایه شکاف های داخلی در فلسطین امیدوار بود؟ ریشه های اختلاف میان فتح و حماس در حال حاضر چیست؟
این اختلاف بر سر میز مذاکره همیشه وجود داشته است، بدین معنا که گروه های مقاومت هیچ گاه بحث مذاکره را قبول نداشتند از زمان اوسلو و یا در حال حاضر. یعنی همواره یکی از موارد جدی اختلاف میان گروه های مقاومت و حکومت خودگردان بحث مذاکره و نتیجه نداشتن آن بوده است.
بنابراین طبیعی است که در این دور از مذاکرات نیز حماسی ها مخالفت خود را اعلام کنند که البته تنها آنها نیستند بلکه سایر گروه های مقاومت نیز مخالف این مذاکرات هستند و این مساله نشان می دهد که بازهم مانند دوره های قبل طرف فلسطینی بدون آنکه چیزی عایدش شود امتیازی را به طرف اسرائیلی دهد و دست خالی از مذاکرات بیرون آید و این ملت فلسطین باشد که باید بهای اینگونه مذاکرات را پرداخت کند. به طور قطع این اختلاف به سایر اختلاف هایی که میان حماس و فتح وجود داشته همانند موضوعاتی چون غزه، کرانه باختری افزوده خواهد شد.
با وجود جنجال طرف فلسطینی جان کری اعلام کرده محمود عباس از اول در جریان شهرک سازی ها بوده است.دلایل سازش های مکرر عباس با تل آویو و واشنگتن چیست؟
رژیم صهیونیستی برای جوسازی تعدادی از اسراء را به عنوان بخشی از روند مذاکرات آزاد کردند که با ایجاد یک جو عاطفی و رسانه ای اصل مذاکرات را پوشش دهند. ابومازن پایگاه مردمی خود را مدت هاست که از دست داده و به طور قطع نیاز به چنین حرکت های تبلیغاتی دارد اما از سوی دیگر تحت فشار شدید امریکاست.
با توجه به موج انقلاب هایی که در دو سال اخیر در کشورهای عربی رخ داده متاسفانه این انقلاب ها به جای آنکه به داد مردم فلسطین رسند به فراموش شدن مساله فلسطین منجر شدند. شاهد بودیم که در دوسال اخیر و یا حتی در رابطه با دولت مرسی که دولتی اخوانی بود هم هیچ نوع حرکتی به نفع فلسطینی ها انجام نشد بلکه حتی در برخی موارد عملکرد آنها نسبت به فلسطینی ها و نوار غزه بدتر از دولت مبارک بود.
در شرایط کنونی ابومازن احساس می کند حتی همان حمایت بسیار اندکی که در گذشته از سوی برخی از کشورهای عربی بوده، دیگر وجود ندارد و فلسطینی ها از سوی جهان عرب و اسلام به حال خود رها شدند، بنابراین خود این فرد که سازشکار بود این وضعیت نیز مزید بر علت شده و شاهد هستیم که نمی تواند در برابر فشار امریکا هیچ نوع مقاومتی از خود نشان دهد و کاملا تسلیم فشارها شده است اما سعی می کند با ایجاد جوی عاطفی و آزادی تعداد اندکی از اسراء آن را پوشش دهد.
به نظر می رسد که هیچ کس نه در امریکا و نه در منطقه به ثمر نشستن این مذاکرات را جدی نمی گیرد. چرا امریکایی ها در حالی که در مصر گرفتار بحران هستند و سوریه روزهای سختی را می گذراند به سراغ پرونده قطور مذاکرات صلح رفته اند؟
در ابتدای سخن به این مساله اشاره شد که به دلیل شکست سیاست خارجی امریکا در بحران های منطقه ای این حرکت را به عنوان تنها مساله ای که ممکن است در آن موفقیتی بدست آورند مطرح کردند، اما یک نکته را نباید فراموش کرد که پس از دوره دوم ریاست جمهوری دولت اوباما و تعیین جان کری به عنوان وزیر امورخارجه یکی از اولویت های آنان این بود که تحولی را در بحث سازش در فلسطین ایجاد کنند. در اینجا بحث این است که اوباما و جان کری بر این امر واقف بودند که چنین امیدی وجود ندارد اما اینکه چرا چنین اصراری دارند یک مساله همان موضوع نیاز به یک موفقیت در منطقه است و موضوع دیگری که از مدت ها پیش استراتژیست های امریکایی مطرح می کنند این است که چالش اصلی امریکا در سال های آینده قدرت روزافزون چین است و در نتیجه آنها توصیه می کنند به جای آنکه امریکا سرگرم مسائل خاورمیانه باشد باید متوجه خطر چین باشد و ثقل توجه استراتژیک امریکا باید از خاورمیانه به شرق آسیا منتقل شود. بر همین اساس عده ای بر این باورند که این حرکت اخیر جان کری و اوباما در راستای این استراتژی است که نوعی توافق هرچند نیم بند در بحث فلسطین ایجاد کنند و به این بهانه پس از آن بر موضوع چین تمرکز کنند.
امریکا در عراق مجبور به عقب نشینی شد، در افغانستان وضعیت خوبی ندارند و تحت فشار شدید است، در سوریه کار مهمی از پیش نمی برد چرا که می دانند وضعیت در آن کشور به سمت قدرت گرفتن نیروهای تروریستی و القاعده است، در لیبی نیز ناتو وارد عمل شد و دولت قذافی را سرنگون کرد و شاهد بودیم که سفیر امریکا در این کشور کشته شد و عملا هرج و مرج در کشور لیبی حاکم است، در تونس دولت با چالش جدی روبروست، مصر نیز در شرایط بسیار وخیمی است که بر کشورهای دیگر عربی تاثیر بدی خواهد داشت، از مدت ها پیش فعالیت های القاعده ای در کشور یمن افزایش پیدا کرده است. تمامی این مسائل نشان دهنده شکست سیاست خارجی امریکاست، بنابراین در حال حاضر به دنبال موفقیتی هرچند صوری و ظاهری در فلسطین است.
آیا شهرک سازی ها ادامه دارد و به جز آزادی اسرا طرف اسرائیلی چه امتیازهایی به فلسطینی ها خواهد داد؟
شهرک سازی که به طور قطع ادامه خواهد داشت چراکه امری مقدس برای صهیونیست هاست و به هیچ عنوان از آن عقب نشینی نخواهند کرد. امتیازی به طرف فلسطینی نخواهند داد. نتانیاهو بر این باور است که عرب ها و فلسطینی ها در ضعیف ترین وضعیت تاریخی خود هستند و بنابراین ضرورتی نمی بینند که به طرف فلسطینی امتیاز دهند، از سوی دیگر نتانیاهو بحث پرونده هسته ای ایران را خطر برای اسرائیل می داند و نه کشورهای عربی و یا گروه های فلسطینی را. در نتیجه اصولا نیازی نمی بیند که با طرف خود وارد سازش و مذاکره شود.
رژیم صهیونیستی شروع به وقت کشی می کند و با بهانه های مختلف به میزانی این مذاکرات را طولانی خواهد کرد و در نهایت هیچ افقی برای این دور مذاکرات نیز وجود نخواهد داشت به ویژه در زمانی که فلسطینی ها به شدت دچار تفرقه و دو دستگی میان فتح و حماس هستند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :