در سایه اتهام زنی به حزب الله در سوریه
اعراب از نصرالله انتقام می گیرند
دیپلماسی ایرانی: اعراب علیه حزب الله لبنان بسیج می شوند. تغییر معادلات سیاسی در منطقه خاورمیانه و برداشته شدن نقاب از چهره اعرابی که کمر بر حذف یکدیگر بسته اند را می توان بدیهی ترین نتیجه تعمیق بحران در سوریه دانست. همانگونه که بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در سخنان خود بارها و بارها تاکید کرده آتش ناآرامی ها در دمشق اندک اندک همسایگان را هم خواهد سوزاند. لبنان تاکنون بیشترین تاثیر از ناآرامی ها در سوریه را گرفته است. شمال لبنان تبدیل به محل نزاع دایمی میان مخالفان و موافقان بشار اسد شده است.هر روز از طرابلس خبر مرگ و میر بیشتری به گوش می رسد. این در حالی است که ورود نظامی حزب الله لبنان به چندشهر مرزی با سوریه و دوشادوش ارتش بشار ایستادن در مقابل تکفیری ها خشم بسیاری از رهبران عربی را برانگیخته است. اگر یک مفتی عربستانی فتوای قتل نصرالله را صادر می کند، همزمان وزیر امور خارجه بحرین نیز به صراحت حزب الله را نهادی تروریستی می خواند که دستانش در سوریه درگیر است. در تازه ترین نشست اعضای شورای همکاری خلیج فارس که در جده عربستان سعودی برگزار شد، عملا اعراب برای حزب الله لبنان شاخ و شانه کشیدند. وزرای امور خارجه کشورهای عضو در بیانیه پایانی این نشست تاکید کردند که علیه منافع حزب الله در سوریه دست به اقداماتی خواهند زد. حزب الله لبنان در حالی به دخالت نظامی در سوریه متهم می شود که امروز شیخ نعیم قاسم معاون دبیر کل حزب الله لبنان در پاسخ به این اتهام ها تاکید می کند که حزب الله از جریان مقاومت و نه نظام اسد در نزاع های داخلی این کشور حمایت می کند. سید حسن نصرالله هم در آخرین اظهارنظرهای خود با تایید حضور نظامی در سوریه تاکید کرد که حزب الله در حقیقت با مقابله با تکفیری ها در سوریه پرداخته و تنها به دنبال دور نگاه داشتن جریان های افراطی از مرزهای لبنان است. با اینهمه اعرابی که خود مادر شکل گیری جریان های افراطی چون النصره در سوریه بودند ، بحران در این کشور را به بهانه ای برای انتقام گیری های کهن از حزب الله لبنان تبدیل کرده اند. ماجرای حضور نظامی حزب الله لبنان در سوریه، دلایل عیان سازی این حضور توسط نصرالله ، ریشه های موضع گیری های اخیر رهبران کشورهای عربی علیه سید حسن نصرالله ، تاثیر این موضع گیری ها بر جایگاه سیاسی حزب الله ، وضعیت این گروه سیاسی در لبنان، بحران قانون انتخابات در بیروت و تازه ترین تصمیم گیری های داخلی در این کشور را با محمدعلی مهتدی تحلیل گر ارشد مسائل خاورمیانه در میان گذاشتیم:
ماجرای حضور نظامی حزب الله لبنان در برخی شهرهای مرزی سوریه با این کشور چیست؟ چرا سید حسن نصرالله در آخرین سخنرانی خود به صراحت از حضور نظامی حزب الله در القصیر دفاع کرد؟
سخنرانی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان نقطه عطف و سخنرانی تاریخی محسوب می شود. البته باید در توضیح گفت که در خط مرزی میان لبنان و سوریه در بخش سوری آن چندین روستای شیعه نشین وجود دارد که وابسته به لبنان هستند و این مرز در زمان سایس پیکو و بعدها توسط فرانسوی ها به گونه ای کشیده شده که تعداد زیادی از روستاهای شیعی لبنان که قاعدتا باید بخشی از منطقه بقاء لبنان باشد، منطقه ای که عشایر شیعه در آنجا زندگی می کنند، در داخل خاک سوریه قرار گرفته است. طبیعتا میان این دو مرز خانواده ها و عشایر مشترکند و با یکدیگر در ارتباط هستند و عملا این مرز سیاسی نمی تواند ارتباطات اجتماعی، تاریخی و فرهنگی را از هم جدا کند. زمانی که تکفیری ها کشتار در سوریه را آغاز کردند ( همه بر این امر واقفند که ده ها هزار نفر از وهابی ها از لیبی،یمن، تونس و افغانستان و چچن به سوریه رفتند و در روستاهای شیعی دست به کشتار زدند، بر اساس همان اعتقادی که آنها شیعه را تکفیر می کنند و جان و مال و ناموس آنها راحلال می دانند، کشتار و تجاوز کردند و جنایات زیادی را انجام دادند) طبیعتا لازم بود شیعیان در این منطقه برای دفاع از خود مجهز شده تا در مقابل هجوم وهابی ها بتوانند با آنها مقابله کنند. در این شرایط وظیفه حزب الله بود که به آنها کمک کند تا مسلح شوند و برای دفاع از خود آموزش ببینند. عده ای از افراد حزب الله به این روستا برای کمک به سکنه مظلوم آنها رفتند. این روستا در نزدیکی مرز لبنان قرار داشت. پس از آنکه مساله القصیر پیش آمد و از آنجایی که این شهر از اهمیت بالای برخوردار است و در زیر سلطه بودن تکفیری ها مشکلات زیادی را برای لبنان پدید می آورد، طبیعتا حزب الله در این شهر به کمک ارتش سوریه شتافت تا به حضور تکفیری ها و وهابی ها در این شهر خاتمه داده شود. این مساله اعلام نشده بود اما از آنجایی که برخی از نیروهای حزب الله شهید می شدند کم کم آشکار شد که حزب الله در این شهر حضور دارد.
سخنرانی که سید حسن نصرالله کرد در وهله اول به توضیح این مساله پرداخت و در وهله بعد به نکته مهمی اشاره کرد که وجود وهابی ها و تکفیری ها نه تنها برای سوریه خطرناک است بلکه برای لبنان نیز خطرناک خواهد بود. به دلیل آنکه تکفیری ها تنها شیعیان را تکفیر نمی کنند بلکه مسیحیان، دورزی ها، علویان و حتی بسیاری از سنی ها را نیز سرکوب می کنند. استدلال حزب الله این است که حضور تکفیری ها در مرز لبنان و نفوذ آنها به داخل این کشور تهدیدکننده امنیت ملی است . حزب الله با دخالت در روستاها و شهر القصیر در آن سوی مرز قصد دارد تا از امنیت ملی لبنان دفاع کند. در نتیجه سید حسن نصرالله در سخنرانی خود توضیح داد که تکفیری ها دست به قتل عام سنی ها زده و به ویژه به چند کشور عربی با نام های عراق، سومالی و سوریه اشاره کرد که در آنها هزاران نفر از سنی ها و یا حتی بسیاری از علمای سنی را کشتند. یکی از مهم ترین جنایات آنها به شهادت رساندن عالم بزرگوار مرحوم دکتر رمضان البوتی بود که یکی از علمای معروف و بزرگ سنی در دمشق بوده که وی را در حین نماز ترور کردند. همچنین به بسیاری از نماز جمعه ها حمله کرده و با اینکه امام جمعه سنی بوده باز هم دست به کشتار آنها زدند. بنابراین سید حسن نصرالله در سخنان خود اینگونه استدلال کرد که اقدام حزب الله نیز برای دور کردن تکفیری ها از مرز لبنان و پایان دادن به سلطه آنها در روستاها و شهرهای نزدیک مرز لبنان به هیچ عنوان خاستگاه مذهبی شیعی ندارد بلکه نوعی دفاع است که به سود تمامی فرقه های مذهبی اعم از مسلمان و مسیحی است.
در چند هفته اخیر شاهد موضع گیری های تند و تیز برخی رهبران و مفتی های برجسته کشورهای عربی نظیر چهره هایی در عربستان و بحرین در مقابل سید حسن نصرالله بوده ایم. دلیل این رویکرد اعراب در قبال حزب الله لبنان چیست؟
کشورهایی که اعتراض کردند معمولا کشورهای حاشیه خلیج فارس و اخوان المسلمین هستند. برای مخالفت اخوانی ها با حزب الله لبنان می توان دو دلیل متصور شد:
نخست آنکه اخوان به دلیل تعصب های مذهبی و فرقه ای تصور می کند که حزب الله به عنوان قدرت شیعی وارد عمل شده و مقابل سنی هاست. در حالیکه این تصور غلطی است و سید حسن نصرالله در سخنرانی خود به طور مفصل توضیح داد که حزب الله در طول عمر خود هرگز فرقه ای عمل نکرده و نمونه های بسیاری زیادی را نام برد که حزب الله به هر نهاد یا فرد یا کشوری که در مقابل اسرائیل قد علم کرده و در این مقام به کمک های حزب الله نیاز داشته کمک کرده است. کمک به جنبش های فلسطینی، حماس و جهاد اسلامی و مخالفان مسیحی ، شیعه و سنی اسرائیل در داخل لبنان در زمره این موارد است. با اینهمه اخوانی ها بر این تصورند که اعمال حزب الله ریشه در وابستگی فرقه ای و شیعی دارد که این دیدگاه از پایه و اساس اشتباه است.
دومین دلیل این است که اخوانی ها در منطقه خاورمیانه با امریکا تفاهم داشته و از آنجایی که امریکا در صدد سرنگونی دولت سوریه است طبیعتا از نظر سیاسی هم اخوانی ها از دخالت حزب الله نگران هستند و علیه این دخالت موضع گرفتند.
اما شیخ نشین های خلیج فارس همانند عربستان سعودی و قطر هرگز با حزب الله میانه خوبی نداشتند، به ویژه که حزب الله پیروزی های قابل توجهی را مقابل اسرائیل به نام خود سند زده و در سال 2000 اسرائیل را از لبنان خارج و جنوب این کشور را آزاد کرد. همچنین در جنگ ژوئن و آگوست سال 2006 نیز پیروزی بر طرف اسرائیلی از سوی حزب الله تکرار شد. پیروزی های حزب الله خوشامد شیخ نیشین های عرب نیست چرا که رهبران عرب به جای آنکه سرمایه های هنگفت ، تجهیزات و ارتش خود را برای آزاد کردن فلسطین و مبارزه با اسرائیل مورد استفاده قرار دهند، تمامی این امکانات عظیم را در خدمت جنگ های داخلی در برخی کشورهای عربی مانند سوریه ، سرنگونی رژیم های مخالف خود ، کمک به تکفیری ها و تامین منافع امریکا در منطقه و حفظ امنیت اسرائیل صرف می کنند.
همانطور که در سال 2006 هم شاهد بودیم موضع رسمی عربستان سعودی نسبت به حزب الله این بود که حزب الله دست به ماجراجویی زده و در حقیقت این اقدام را ماجراجویانه توصیف کردند . حقیقت این است که آل سعود به هیچ عنوان از پیروزی های حزب الله خشنود نیست چرا که پیروزی حزب الله لبنان را مساوی با گسترش نفوذ ایران در منطقه داشته و در نتیجه از هر فرصتی و هر ابزاری برای کاهش این نفوذ استفاده می کند.
البته مواضع برخی از رهبران عربی بسیار غیر مترقبه بوده است. از جمله موضع وزیر امورخارجه بحرین که حزب الله را تروریست خواند. جهان عرب می داند حزب الله نیروی مقاومت بوده و تا به امروز دو بار اسرائیل را شکست داده و عملا حزب الله در مقابل رژیم صهیونیستی تمام قد ایستاده و این ایستادگی به ایجاد موازنه موازنه قدرت و تامین امنیت در منطقه منتهی شده است. بنابراین تروریست خواندن حزب الله لبنان از سوی وزیر امور خارجه بحرین برای این مقام و در سطح کلان تر برای این کشور گران تمام خواهد شد. تمامی ملت های عرب می دانند که موضع بحرین ناشی از مسائل داخلی این کشور بوده و به هیچ عنوان به اهمیت نقش حزب الله در منطقه و در مقابله با اسرائیل مربوط نمی شود. به باور من این مساله نوعی رسوایی سیاسی برای افرادی که چنین مواضعی دارند به همراه خواهد داشت.
شورای همکاری خلیج فارس در نظر دارد تا حزب الله را در لیست نیروهای تروریستی قرار دهد که همزمان اروپایی ها نیز به دنبال تروریست خواندن حزب الله است. این موضع گیری ها چه تاثیری بر جایگاه سیاسی حزب الله خواهد گذاشت؟
این مسائل هیچ تاثیری بر جایگاه سیاسی حزب الله ندارد. حزب الله هیچ نیازی به امریکا ، اروپا و شورای همکاری خلیج فارس ندارد. این کشورهای عربی هیچ گاه کمک مالی به حزب الله نکرده اند که اکنون قطع این کمک مالی برای این نهاد دردسر ساز شود و البته حزب الله هم حساب های بانکی در این کشورها ندارد که با مسدود شدن انها گرفتار شود. بنابراین این موضع گیری ها علیه حزب الله هیچ تاثیری در زمینه سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی ندارد. افکار عمومی در کشورهای منطقه به این عقلانیت رسیده که تلاش برای قرار دادن نام حزب الله در لیست نهادهای تروریستی در واقع تقلایی برای حرکت در مسیر منافع و خواست امریکا در منطقه است. در اروپا نیز اکثر کشورها مخالف در لیست سیاه قرار گرفتن نام حزب الله هستند. این نوع موضع گیری ها و تلاش شیخ نشین های خلیج فارس در راستای منافع اسرائیل و امریکاست و این قبیل رویکردها ازنظر افکارعمومی به نفع حزب الله و نه به ضرر آنهاست.
وضعیت حزب الله لبنان پس از حمایت تمام قد سید حسن نصرالله از بشار اسد در داخل لبنان چگونه است؟
در داخل لبنان نیزاین قبیل جوسازی ها هیچ تاثیری بر جایگاه حزب الله ندارد، به دلیل آنکه حزب الله بر قدرت و توانایی های سیاسی امنیتی خود استوار است . امروزه شاهد هستیم که در لبنان گروه 14 مارس و در راس آنها جریان آینده وابسته به رفیق حریری که با امریکا ،اروپا و عربستان رابطه آشکاری دارند عملا در مقابل حزب الله ایستاده اند و علیه آنها توطئه می کنند. بسیاری از نیروهای سیاسی در داخل لبنان حتی در جنگ سال 2006 که جنگ 33 روزه بود در همان حال که حزب الله با اسرائیل می جنگید، سرگرم توطئه علیه حزب الله بودند. بنابراین حزب الله به این روند خو گرفته و همچنان جایگاه خاص خود را در لبنان داشته و من تصور نمی کنم که این نوع موضع گیری ها هیچ آسیبی به موقعیت حزب الله چه در داخل و چه در خارج از آن بزند.
در چند روز اخیر شاهد موشک پراکنی هایی از داخل سوریه به خاک لبنان بودیم. عاملان این حملات را چه کسانی می دانید؟ آیا احتمال درگیری گسترده تر میان مخالفان بشار و حزب الله وجود دارد؟
اوضاع در داخل لبنان بسیار خطرناک است. ما هر روز شاهد هستیم که از داخل خاک سوریه و یا حتی از لبنان به سمت شهر شیعه نشین هرمل چند موشک پرتاب می شود. بسیاری از این موشک ها در مناطق غیرمسکونی و برخی نیز درمناطق مسکونی منفجر می شود که تا به حال حداقل یک شهید و چند زخمی داشته است. اخیرا واقعه ای که در روستای عرسال رخ داد چند تن از افراد مسلح تکفیری به پست بازرسی ارتش لبنان حمله کردند و سه نفر از افراد ارتش لبنان را کشتند. از سوی دیگر اخیرا شاهد بودیم که یک بار به حومه بیروت که محل استقرار دفاتر و مراکز حزب الله است چند موشک شلیک شد که البته چند زخمی داشت که تلفات مهمی به بار نیاورد، اما اخیرا معارضان مسلح سوریه که تحت عنوان ارتش آزاد عمل می کنند به حزب الله هشدار داده بودند که اگر ظرف 24 ساعت افراد خود را از شهر القصیر فرا نخواند آنها علیه حزب الله وارد عمل خواهد شد. قاعدتا حزب الله در موقعیتی نیست که افراد خود را فرابخواند و بنابراین این انتظار وجود دارد که تکفیری ها اقداماتی را در داخل لبنان و شهر بیروت علیه مقاومت انجام دهند. اطلاعاتی که وجود دارد نشان می دهد که تعداد زیادی از تکفیری ها از مناطق مختلف و از داخل سوریه به جنوب لبنان و به بیروت وارد شدند و هدف آنها نیز ایجاد جنگ میان شیعه- سنی و حمله به مناطق مسکونی شیعه نشین است.
در داخل لبنان این نگرانی وجود دارد که تکفیری ها با منفجر کردن اتومبیل، مدیریت عملیات انتحاری، و پرتاب موشک به ترویج ناامنی بپردازند.
در شمال لبنان و طرابلس نیز شاهد ناآرامی های فرقه ای بودیم . نقش ارتش در این ناآرامی ها چیست؟ آیا ارتش به سمت یکی از دو طرف دعوا تمایل سیاسی خاصی دارد؟
متاسفانه صحنه سیاسی لبنان به شدت دچار تفرقه و اختلاف نظر است . ارتش زمانی وارد عمل می شود که میان این نهاد نظامی و نیروهای سیاسی وحدت نظر وجود داشته و در نتیجه ارتش پوشش سیاسی کافی برای عملیات خود داشته باشد. در هفته گذشته درگیری های خونینی که در شمال لبنان و شهر طرابلس میان سنی نشینی ها و علوی ها موسوم به جبل محسن رخ داد، ارتش وارد عمل شد اما به دلیل نبودن وحدت نظر میان نیروهای سیاسی و به ویژه جریان حریری که خواهان چنین درگیری هایی بودند، ارتش نتوانست آرامش را برقرار کند. بر همین منوال در شهر عرسل به دنبال حمله تکفیری ها به پاسگاه ارتش، قاعدتا ارتش باید پاسخ شدیدی به تکفیری ها می داد اما باز هم به دلیل نبودن وحدت نظر میان نیروهای سیاسی و ارتش همچنان ارتش تا این لحظه نتوانسته اقدام موثری که به شناسایی این تروریست ها منجر شود، صورت دهد.
بحث بر سر زمان برگزاری انتخابات در لبنان به یکی از چالش های داخلی این کشور تبدیل شده است. تازه ترین اخبار از بحث ها در خصوص زمان برگزاری انتخابات در لبنان چیست؟
اختلاف های سیاسی که در بالا گفته شد سبب شده تا انتخاباتی که قرار است در ماه آینده در لبنان صورت گیرد،به تعویق بیفتد. در طول ماه های اخیر نیروهای سیاسی در لبنان با وجود برگزاری جلسات طولانی بحث و تبادل نظر نتوانستند در خصوص قانون جدید برای برگزاری انتخابات به تفاهم برسند . در این میان هر گروه سیاسی برای خود قانونی طبق منافع خود مطرح کرده که از سوی ساید احزاب سیاسی مطرود شده است. در نهایت در قالب آخرین تحولات ، نمایندگان تصمیم به تمدید فعالیت پارلمان فعلی به مدت 17 ماه گرفتند. فقدان قانون انتخابات و کشمکش های موجود میان نیروهای سیاسی ،گروه های مختلف در داخل لبنان را به حداقل تفاهم رسانده است.
آیا می توان ادعا کرد که بحران در سوریه اندک اندک بر لبنان و تحولات داخلی این کشور هم تاثیرگذار شده است؟
بله. طبیعتا لبنان به شدت از بحران سوریه متاثر است.گروه 8 مارس یعنی مقاومت از دولت سوریه حمایت می کند در حالیکه گروه 14 مارس که مخالف مقاومت است پشت تکفیری ها و مخالفان دولت سوریه ایستاده است. با این اوصاف تا زمانی که مساله سوریه مشخص نشده لبنانی ها قادر به تفاهم در هیچ زمینه ای نیستند. به همین دلیل بود که نبیل بری رئیس پارلمان در نهایت تصمیم گرفت تا جلسه پارلمان برای تمدید عمر پارلمان و خودداری از برگزاری انتخابات تشکیل شود. دشمنان سوریه در لبنان تصور می کنند که با سقوط بشار اسد در سوریه آنها در بیرون بر اریکه قدرت تکیه خواهند زد. همزمان گروه 8 مارس نیز با اعتقاد به اینکه سقوط رژیم بشاراسد غیرممکن و خط قرمز محسوب می شود، حاضر نیستند هیچ امتیازی به طرف مقابل دهند. در این شرایط لبنان در اوج اختلاف های فرقه ای و سیاسی قرار دارد و تا وضعیت سوریه مشخص نشود در لبنان وضعیت سیاسی ثابتی پدید نخواهد آمد.
با توجه به این شرایط اکثر جریان های سیاسی لبنان با تمدید عمر پارلمان کنونی موافق هستند و در این میان تنها جریان ملی آزاد به رهبری میشل عون با این تمدید مخالفت کرده است. البته طبق ماده 59 قانون اساسی رئیس حمهوری حق دارد به این قانون اعتراض کند و میشل سلیمان رئیس جمهوری لبنان از این حق استفاده کرده و اعتراض خود را رسما و کتبا به دادگاه قانون اساسی ارسال کرده است و اینک نوبت این دادگاه است که نظر خود را در مورد قانونی بودن تمدید پارلمان کنونی لبنان اعلام کند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه: دوشنبه 13 خرداد 1392 / باز انتشار : شنبه 18 خرداد 1392
نظر شما :