شکست نشست سه جانبه بروکسل

پاکستان به دنبال صلح در افغانستان نیست

۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ | ۲۱:۳۰ کد : ۱۹۱۵۴۱۰ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
محمد امین فروتن،‌ از رهبران جهادی افغانستان و کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به نشست سه جانبه افغانستان، پاکستان و آمریکا در بروکسل معتقد است تا وقتی که توازن قوا بین افغانستان و پاکستان برقرار نشود چنین نشست هایی فاقد دستاورد جدی خواهند بود.
پاکستان به دنبال صلح در افغانستان نیست

دیپلماسی ایرانی: افغانستان در جریان نشست سه جانبه افغانستان، پاکستان و آمریکا در بروکسل پایتخت بلژیک، از پاکستان خواسته است تا شماری از اعضای مشخص طالبان را برای گفتگو با دولت افغانستان پشت میز مذاکره حاضر کند. گفته شده که هیات افغانستان این بار با "لحن بسیار جدی" به پاکستان گفته است که اگر تا یک زمان معین درخواست های آنها از سوی پاکستان پذیرفته نشود، افغانستان دیگر با پاکستان نشست مشترک برگزار نخواهد کرد. در مورد این نشست و نتایج آن با محمد امین فروتن، از رهبران جهادی افغانستان و کارشناس مسائل منطقه گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

ارزیابی شما از نشست سه جانبه افغانستان، پاکستان و آمریکا در بروکسل چیست؟

چنانچه مطلع هستید این نشست اولین نشستی نیست که افغانستان و پاکستان با طرف سومی برگزار می کنند. پیش از این نیز افغانستان و پاکستان با آمریکا در کابل و نیویورک نشست های مشابهی برگزار کرده اند. علاوه بر این، چنین نشست هایی با طرف سومی چون بریتانیا و ترکیه نیز برگزار شده است. اما به نظر نمی رسد که نشست اخیر در بروکسل نیز همانند نشست های قبلی دستاوری به دنبال داشته باشد.

در نشست بروکسل چه مسائلی مطرح بوده است؟

در نشست بروکسل که با حضور جان کری، وزیر خارجه آمریکا، حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان و ژنرال اشفاق کیانی، فرمانده کل ارتش پاکستان برگزار شده مسائل و مشکلات فی مابین پاکستان و افغانستان مطرح شده است. چنانچه ایمل فیضی، سخنگوی رئیس جمهوری افغانستان اشاره کرده افغانستان معتقد است که عدم همکاری پاکستان با روند صلح در ده سال گذشته باعث شده که تلاش های صلح افغانستان با گروه های مخالف مسلح، به نتیجه ای نرسد. او گفته است که اگر پاکستان به تعهدات خود عمل نکند افغانستان دیگر در نشست های سه جانبه با حضور پاکستان شرکت نمی کند. علاوه بر این مشکلات اخیر در نواحی مرزی پاکستان و افغانستان نیز از مسائل مطرح بوده است.

منظور از مشکلات مرزی اخیر چیست؟

منظور راکت پراکنی پاکستان به افغانستان و همچنین تاسیس دروازه مرزی توسط ارتش پاکستان در امتداد خط دیورند در ولسوالی «گوشته» ولایت ننگرهار است که مورد اعتراض افغانستان بوده است. چند روز پیش وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد که نیروهای پاکستانی اخیرا علاوه بر اینکه وارد قلمرو افغانستان شده اند، در خاک این کشور «دروازه مرزی» تاسیس کرده اند، به انتقال و جابجایی سلاح و نیرو در امتداد مرز نیز پرداخته اند.با توجه به اظهارات کلی و مبهم طرفین شرکت کننده در کنفرانس به نظر نمی رسد که توافقی حاصل شده باشد.

مسئله این است که در این نزاع، در یک طرف پاکستان است که به انواع و اقسام سلاح ها مجهز است و در طرف دیگر افغانستان است که هیچ سلاحی در دست ندارد. فقط دل افغانی ها را خوش کرده اند که در مذاکرات شرکت کنند و حرف بزنند و شعارهای غیرعملی سر دهند

 شما به موشک پرانی به خاک افغانستان اشاره کردید آیا علت اصلی اختلافات همین موشک پراکنی هایی است که از پاکستان صورت می گیرد؟

نه اصلا این بحث موشک پراکنی ها یک جنگ زرگری و مسئله انحرافی است. حتی خط دیورند هم مسئله اصلی نیست.  مهم ترین مشکل این است که استرات‍ژی پاکستان ایجاد امنیت و آ رامش در افغانستان نیست. آنها به دنبال توسعه نفوذ خود در منطقه و گرفتن امتیاز از غربی ها هستند و راهی جز ناامنی در افغانستان و امتیاز گیری در مورد نیروهای مسلح تندرو ندارند.

چرا نشست های سه جانبه به نتیجه ای نمی رسد؟

البته بخشی از مشکل هم به ناتوانی و ضعف افغانستان باز می گردد. تا زمانی که افغانی ها اراده «نه» گفتن را پیدا نکند مشکل است که بتوانند توانمندی مذاکره را داشته باشند. مسئله اصلی این است که افغانستان خود اراده بازیگری در مسائل را ندارد. بلکه از هر کنفرانس به کنفرانس دیگر آورده می شود. آمریکاییها در نیویورک آصف زرداری و کرزی را کنار هم نشاندند که اختلافاتشان را کم کنند، بعدا در کنفرانس لندن هم پیرو مذاکرات نیویورک  همین مسائل مطرح شد. اما مسئله این است که رئیس جمهور افغانستان فقط به عنوان یک فرد در کنفرانس مطرح می شود و از توان کافی برای فشار بر پاکستان برای پیشبرد منافع ملی افغانستان بهره مند نیست. آمریکا نیز در این راستا منافع خود را دنبال می کند و به دنبال منافع ملی افغانستان نیست. این که بین انگلستان و آمریکا چه مراوداتی هست و این مناسبات چه مسائلی را در افغانستان رقم می زند، تعیین کننده شرایطی است که باید از سوی طراحان دکترین امنیتی و نظامی افغانستان قویأ در نظر گرفته شود. همچنین مسئله این است که در این نزاع، در یک طرف پاکستان است که به انواع و اقسام سلاح ها مجهز است و در طرف دیگر افغانستان است که هیچ سلاحی در دست ندارد. فقط دل افغانی ها را خوش کرده اند که در مذاکرات شرکت کنند و حرف بزنند و شعارهای مفت سر دهند.

بنابراین آمریکا خواهان صلح در افغانستان نیست؟

مسئله آمریکا فعلا مطرح نیست. امروز استراتژی منطقه ای ساختن بحران در افغانستان با جدیت و شدت ادامه دارد و بدون تردید از نظر کارشناسان آزاد اندیش و تحلیل گران منصف منطقه و جهان، این استراتژی فعال ترین ودرعین حال کارآمدترین پروژه ابرقدرت ها و عموم جامعه جهانی نسبت به افغانستان محسوب می شود که سخت شگفت انگیز و درعین حال دردناک است که قلمرو تاریخی و جغرافیایی به نام افغانستان در آیینه این استراتژی آرام ، آرام  به دوران گذشته یعنی سالهای 1992  بازمی گردد.

شما به مشکلات امروز افغانستان نگاه کنید و ببینید آیا این شرایط به کشوری که در حال رشد و توسعه است می ماند؟ آیا مشکلاتی که افغانستان برای دهه ها از آنها رنج می برده اند حل شده است؟ مشکل این است که روح و روان مردم افغانستان آلوده شده است. صدها میلیارد پولی که طی این سالها به جامعه افغانستان تزریق شده نوعی از آلودگی در این جامعه را به وجود آورده است  و بدون شک این بخش بزرگ و ناشناخته فاجعه امروزی مملکت ما است .

هرگروهی در پاکستان به قدرت برسد مؤظف است تا پیش از هرچیز حافظ و نگهدار قانونی باشد که حافظ منافع پاکستان و دکترین نظامی وعمق استراتژیک این کشوراست و با تأسف باید گفت که استراتژی نظامیان پاکستان داشتن یک همسایه آرام، صلح طلب و رو به رشد نیست.

بنابراین در این کنفرانس ها اتفاقی رخ نمی دهد؟

اصلا. در این کنفرانس ها هیچ چیز وجود ندارد. این کنفرانس ها فقط موجب می شوند که افکار عمومی مردم از اصلاحات ساختاری که باید در جامعه افغانی صورت گیرد منحرف شود. مشخص است که در چند ماه آینده هم افکار عمومی را متوجه انتخابات ریاست جمهوری می کنند.

یعنی به نظر شما انتخابات ریاست جمهوری هم نمی تواند مشکل را حل کند؟  

نه هرگز. وقتی اصل ساختار در افغانستان فاقد مشروعیت است انتخابات ریاست جمهوری هم نامشروع می شود. مشکل این است که روند دولت- ملت سازی در افغانستان ناقص مانده و با دخالت های خارجی تلاش شده است پوسته ای از دولت و انتخابات و دیگر ابزارهای  حکومت داری مدرن شکل گیرد. ولی آیا این مدرنیزاسیون در یک بستر مناسب اجتماعی شکل گرفته است؟ با تأسف باید گفت که چنین به نظر نمی رسد. آنگاه است که رئیس جمهور بیش از آن که بیانگر اراده مردم باشد محصول توافق لابی های نفوذ و قدرت خارجی و داخلی می شود.

قبل از انتخابات افغانستان، شاهد انتخابات در پاکستان هستیم. آیا می توان امیدار بود که دولت حاصل از انتخابات پاکستان به تغییر رویه در قبال افغانستان روی بیاورد؟

نه به هیچ وجه. این انتخابات در رویکرد پاکستان در قبال افغانستان تاثیر گذار نخواهد بود. تجربه من از چند سال زندگی در پاکستان به من می گوید که در پاکستان همه مردم تابع قانون اساسی ای هستند که بر اساس منافع مشترک انگلیس و یک بخشی از خورده  بورژواهای پنجابی بر بستر تمامیت ارضی ناقص در خطه ای بنام پاکستان به زور نیروی ارتش عملی می گردد. بدون تردید هرگروه با داشتن هرفکر و اندیشه ای اعم از مذهبی و سکولار که به هرنحو و اسلوبی بر بسترقانون اساسی پاکستان به قدرت دست یابد، مؤظف است تا پیش از هرچیز حافظ و نگهدار قانونی باشد که حافظ منافع پاکستان و دکترین نظامی وعمق استراتیژیک این کشوراست. با تأسف باید گفت که  استراتژی پاکستان در منطقه در راستای صلح در افغانستان نیست. چنانچه مطالعه تاریخ سیاسی پاکستان گویای واقیعت دردناک استقرار حاکمیت استبداد نظامی است که دموکراسی، مذهب و سایر مؤلفه های از جامعه مدنی را به گروگان گرفته اند و دیکتاتوران نظامی یکی پی دیگری به نام «جمهوری اسلامی پاکستان !!» یعنی با آمیزش دموکراسی با اسلام به قدرت می رسند .

بنابراین هر دولتی که در پاکستان بر سر کار بیاید این استراتژی تغییری نمی کند؟

امکان ندارد تغییری در دولت پاکستان شکل بگیرد که در جهت صلح در افغانستان گام های جدی بردارد. چنانچه قبلأ گفتم در پاکستان نظامیان هستند که استراتژی های کلان سیاسی و منطقه ای را تعیین می کنند. استراتژی نظامیان پاکستان داشتن یک همسایه آرام، صلح طلب  و رو به رشد نیست.

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/16

کلید واژه ها: افغانستان پاکستان آمریکا محمد امين فروتن


نظر شما :