ایتالیا در انتظار اصلاحات
مردی که با بغض رئیس جمهور شد
نویسنده: مهدی احمد بیگی
دیپلماسی ایرانی : بالاخره پس از ۸ هفته بی دولتی، ایتالیا هفته گذشته رسما صاحب رئیس جمهور جدید شد. البته یک رئیس جمهور جدید تکراری! آقای جورجیو ناپولیتانو که چند روز پیش با توافق رهبران احزاب اصلی ایتالیا در اقدامی بی سابقه در تاریخ سیاسی ایتالیای جدید برای دومین بار پیاپی بعنوان رئیس جمهور ایتالیا انتخاب شده بود؛ دیروز سوگند یاد کرد. سوگندی که به گفته بی بی سی، همراه با بغض و سرزنش و تندی های لفظی نسبت به نمایندگانی بود که سکان اداره کلان ایتالیا را به او سپرده اند. اما چرا این اقدام سیاسی بی سابقه در سیاست ایتالیا رخ داد؟ پاسخ به نتایج حیرت آور و گیج کننده انتخابات پارلمانی ایتالیا دردو ماه پیش بر می گردد که به هیچ گروه سیاسی در ایتالیا اجازه تشکیل دولت و یا حتی امکان ایجاد ائتلافی معقول را نداد. بنابراین ظاهرا پناه بردن به ریش سفیدی رئیس جمهور 87 ساله پیشین تنها راه شکستن بن بست کامل سیاسی در ایتالیا بود.
انتخابات پارلمانی
این بن بست سیاسی چرا و چگونه بوجود آمد؟ پاسخ این سوال ریشه در یک ابهام و یک شگفتی دارد. ابهام نظام انتخاباتی و قواعد بحث برانگیز آن در ایتالیا و شگفتی ظهور گروه هایی با گرایشات ساختار شکنانه، ضد یورو و ضد اتحادیه اروپایی(از راست افراطی که مجددا و همزمان با تشدید بحران مالی اروپا جان تازه ای گرفته است تا گروه هایی با گرایشات پست مدرن و انتقادی رادیکال) در سپهر سیاسی اجتماعی ملل اروپایی.
انتخابات پارلمانی فوریه ۲۰۱۳ در ایتالیا اساسا بواسطه استعفای ماریو مونتی، نخست وزیر سابق ایتالیا (در دسامبر ۲۰۱۲) برگزار شد. آقای مونتی، سناتور مادام العمر و استاد دانشگاهی بود که پس از استعفای برلوسکونی به خاطر وضع اسفبار اقتصادی ایتالیا سکان دولت را در دست گرفت. اما بخاطر طراحی و اجرای اقدامات ریاضتی مد نظر کمیسیون اروپا در اندک زمانی(کمتر از یک سال) محبوبیت ۶۰ درصدی او به ۳۰ درصد کاهش یافت. فشار اجتماعی افکار عمومی و فشار مضاعف سیاسی برلوسکونی و حزب متبوعش موسوم به مردم آزاد، باعث شد تا مونتی با شرط تصویب بودجه در مجلس، تن به استعفا دهد. او پس از تصویب بودجه ریاضتی مد نظرش، استعفای خود را تقدیم رئیس جمهور ناپولیتانو کرد.
نتایج انتخابات اما دو ماه بعد ناظران را گیج و شگفت زده کرد. اولا نظام پیچیده و قواعد ابهام برانگیز انتخاباتی ایتالیا در کنار فاصله بسیار اندک آرای ائتلاف چپ میانه به رهبری پیر لوئیجی برسانی و ائتلاف راست میانه به رهبری سیلویو برلوسکونی و آرای پایین میانه رو ها به رهبری ماریو مونتی،باعث شد تا نه تنها هیچ حزبی به تنهایی توان تشکیل دولت را نداشته باشد(که لازمه اش برخورداری از اکثریت مطلق در هردو مجلس است) بلکه عملا امکان شکل گیری هیچ ائتلافی هم وجود نداشته باشد. توضیح آنکه با وجود برتری بسیار شکننده ائتلاف چپ میانه در نتیجه آرای هر دو مجلس یعنی کسب ۲۹.۵ درصد آرا در انتخابات مجلس نمایندگان در مقابل ۲۹.۲ درصد آرای ائتلاف راست میانه و نیز کسب ۳۱.۶ درصد آرا در انتخابات سنا در مقابل ۳۰.۷ درصد آرای راست میانه بر اساس قواعد انتخاباتی ایتالیا، برسانی و ائتلافش تنها در مجلس نمایندگان اکثریت کرسی ها را بدست آوردند و نه در مجلس سنا. به این ترتیب که طبق قانون، انتخابات مجلس نمایندگان، وجهه منطقه ای دارد و هر گروهی در هریک از ۲۵ حوزه انتخابیه ایتالیا اکثریت نسبی را کسب کند؛ بطور اتوماتیک ۵۵ درصد کرسی های آن حوزه را از آن خود کرده است. بنابراین در مجموع چپ میانه توانست ۵۵ درصد مجموع کرسی های مجلس نمایندگان را از آن خود کند. اما در انتخابات سنا که جنبه منطقه ای ندارد و قاعده «اکثریت اتوماتیک» برقرار نیست؛ عملا هیچ حزبی به اکثریت مطلق دست نیافت.
نکته جالب توجه اینکه با وجود نزدیکی عمل گرایانه چپ میانه با ائتلاف میانه رو و اینکه برسانی قبلا اعلام کرده بود اصلاحات اقتصادی و نظام بودجه ای مونتی را در کنار توجه بیشتر به رشد اقتصادی و اشتغال، ادامه خواهد داد؛ اما در عمل ائتلاف با جناح مونتی نیز فایده ای برای او نداشت چرا که میزان آرای میانه روها به رهبری مونتی در سنا تنها ۹.۱ درصد(و در مجلس نمایندگان ۱۰.۶ درصد) بود که با یک حساب سرانگشتی مشخص بود که مشکل عدم کسب اکثریت مطلق در سنا را برای چپ میانه حل نمی کند.
اما این تنها بخشی از ماجرا بود و بن بست سیاسی ایتالیا توسط یک غریبه جنجالی، ساختار شکن و تازه وارد به عرصه قدرت، شکل کامل تری به خود گرفت و این هنگامی بود که بپه گریلو، رهبر «جنبش ۵ ستاره» علیرغم وجود نشانه ها و دریافت پالس های مثبت قابل توجه از سوی برسانی و ائتلاف چپ میانه، به شدت، حضور در هرکونه ائتلاف با سیاستمداران سنتی ایتالیا را رد کرد. به نقل از بی بی سی، او صراحتا طبقه سیاستمداران حاکم در ایتالیا را اعم از راست و چپ، مردگانی متحرک نامید که باید با جوانانی که دامنشان به رسوایی و فساد آلوده نیست؛ جایگزین شوند.
اما جنبش جدید«۵ ستاره» همراه با رهبر کمدین و وبلاگ نویس اش که آرای بسیار چشمگیری را در انتخابات از آن خود کردند.(۲۵.۵ درصد آرای مربوط به مجلس نمایندگان و ۲۳.۸ درصد از آرای سنا) تنها با تبلیغات خیابانی و سخنرانی های شخص گریلو در تجمعات کار خود را آغاز کرد و در ابتدا کسی گمان نمی برد که توان ایجاد موج و بسیج عمومی قابل توجهی داشته باشد؛ اما نتیجه خلاف این تصور را نشان داد. هرچند بیشتر برنامه ها و وعده های ارائه شده از سوی گریلو به زعم کارشناسان اروپایی عجیب و غریب اند اما از برنامه های شاخص او و جنبش ۵ ستاره اش می توان به مبارزه با فساد سیاسی و اقتصادی، اصلاح نظام انتخابات، توجه بیشتر به انرژی های تجدید پذیر و رفراندوم برای ترک یورو اشاره کرد.
به خاطر ملت آمدم
اما آقای ناپولیتانو در مراسم تحلیف خود چه گفت؟ او که با عصبانیت و صدایی لرزان نمایندگان را مورد خطاب قرار می داد؛ تنها علت پذیرش حضور مجددش را وظیفه ملی برای خروج کشور از وضعیت بحرانی دانست و از چیزی که نابود کردن و هدر دادن نتایج اقدامات اصلاحی نخست وزیر پیشین ماریو مونتی توسط آنها می خواند به شدت انتقاد نمود. ناپولیتانو خطاب به نمایندگان پارلمان تاکید کرد که خطاب صحبت من نه فقط با کسانی که مرتکب فساد شده اند بلکه با کسانی که جلوی اصلاحات می ایستند نیز هست. او جدای از اصلاحات اقتصادی به عدم اصلاح قانون انتخابات ایتالیا که در بن بست سیاسی امروز ایتالیا نقش اساسی داشته است؛ اشاره کرد و خطاب به حضار گفت که شما کر هستید و فریاد ایتالیا را برای اصلاح نمی شنوید! به نقل از یورونیوز او به این هم اکتفا نکرد و تهدید نمود که اگر رهبران احزاب پیروز راهی برای توافق و تشکیل دولتی کارآمد پیدا نکنند؛ استعفا خواهد داد و کار را به انتخاباتی جدید موکول خواهد کرد.
ابهام در چشم اندازسیاسی اقتصادی سومین اقتصاد اروپا
این در حالیست که هزاران شهروند ایتالیایی در پایتخت،(عمدتا هوادارن بپه گریلو) یک روز پیش از مراسم تحلیف رئیس جمهور، اقدام به راهپیمایی اعتراض آمیز علیه انتخاب مجدد ناپولیتانو کردند.به نقل از گاردین، گریلو که خود در این راهپیمایی حضور داشت در کنفرانسی مطبوعاتی اقدام پارلمان برای انتخاب مجدد ناپولیتانو به ریاست جمهوری را نوعی کودتا و تلاش مذبوحانه هیات حاکمه بی اعتبار شده برای بازیابی قدرت دانست.
با همه این اوصاف، بنظر می رسد انتظاری که افکار عمومی و نخبگان اروپایی از جورجیو ناپولیتانو دارند؛زمینه سازی موثر برای تشکیل یک دولت ائتلافی فراگیر به منظور فائق آمدن بر بحران مالی ایتالیا و برگرداندن آرامش نسبی به روابط این سومین غول اقتصادی اروپا با اتحادیه(که موقتا در زمان مونتی با اقدامات ریاضتی اش تا حدودی حاصل شد.) خواهد بود. هرچند که هم در مورد حصول توافق پایدار و تشکیل دولتی کارآمد در ایتالیا و هم در مورد اینکه اساسا تا چه اندازه اقدامات ریاضتی نسخه مناسبی برای کشورهای بحران زده اروپایی است؛ تردید های جدی وجود دارد که این خود مجال دیگری برای پرداختن می طلبد.
نظر شما :