حسن روحانی: جلوگیری از حمله امریکا دستاورد مذاکرات ما بود
خبرآنلاین نوشت:
راضی کردنش به مصاحبه پروسه دشوار چندین ماههای است که اگر قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را نمیکرد، بیش از اینها به طول می انجامید. اما خوش استقبال و خوش بدرقه است. گرچه پس از تحویل ردای دبیری شورای عالی امنیت ملی، اندک اظهارنظرهایش درباره روند مذاکرات هستهای و در حوزه دیپلماسی بوده اما گرم و صبور به سوالات مختلف پاسخ میدهد. لبخندها، مطایبهها و گاه اخمهای کوتاهش موید برازندگی عنوان «شیخ دیپلمات» برای اوست؛ هرچند برخی به خاطر خندههایش با جک استروا بر او خرده میگیرند.
او در طول مصاحبه یکساعتهای که در دفترکارش در طبقه نهم مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با خبرآنلاین داشت، به انتقاداتی که به مذاکرات دوران وی شده است پاسخ داد و گفت «دولت برای پوشش مشکلاتش، به مذاکرات تیم ما تهمت میزند». غیبتش در جلسات جامعه روحانیت مبارز، وجوه اشتراکش با آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطقنوری، دیدگاهش درباره کاندیداتوری احتمالی هاشمی و خاتمی، تعدد زیاد کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آتی که ناشی از اعتماد به نفس بعد از دولتهای نهم و دهم است، نگاهش به هدفمندی یارانهها و برقراری رابطه با آمریکا، بخشهای مختلف این مصاحبه را شامل میشود. اگر دیدارهای انتخاباتی پیاپی امان میداد، بیش از این هم میشد دیدگاههایش را جویا شد. اما وعده داد تا با حضورش در کافه خبر، به باقی سوالات پاسخ دهد.
نامزد بالقوه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شعار انتخاباتیاش را در این مصاحبه اعلام نکرد و آن را به نشست روز پنجشنبه و اعلام نامزدی رسمیاش موکول نمود. مشروح این گفت و گو را در ادامه بخوانید:
دو سخنرانی ماندگار و تاریخی از شما در اذهان عمومی وجود دارد. یکی سخنرانی در مراسم ترحیم حاج آقا مصطفی خمینی که برای اولین بار در آنجا شما آیت الله خمینی را «امام» خطاب کردید و دیگری در 23 تیر سال 78. چرا با وجود چنین خطابه های تاثیر گذاری، در حالی که انتقادات متعددی به مذاکرات هسته ای در دوران شما مطرح است، پاسخ تاثیرگذاری از سوی شما ندیده ایم؟ چرا به فضاهای رسانه ای که در این زمینه ایجاد شده پاسخ نداده اید؟ برخی این سکوت را به منزله این می دانند که پاسخی ندارید.
در مورد مباحث هسته ای، دولت جدید نیاز داشت که فضای نادرستی را علیه تیم قبلی بوجود بیاورد. به دلیل اینکه مشکلات فراوانی در مقام عمل داشت و برای پوشش مشکلات خودش، مرتب حملاتی را به اقدامات قبل وارد می کرد و گاهی هم تهمت های ناروایی می زد. در فضایی که دولت ایجاد کرده بود؛ بسیاری از رسانه ها حتی رسانه ملی را نیز در اختیار داشت. هربار که کسی ایرادی به من می گرفت، من پاسخ می دادم اما اجازه نمی دادند که پاسخ های من در آن سطح که باید، منتشر شود. گاهی هم حتی با برخی سایت ها و مطبوعاتی که قصد اعلام مواضع من را داشتند، برخورد می کردند. در مجموع فضای باز و عادلانه ای وجود نداشت که ما بتوانیم مسائل واقعی را برای مردم بگوییم.
اما مردم امروز در مقام عمل درک و لمس می کنند که مسیر قبلی مسیر درستی بوده و راه مخالف آن مثمر ثمر نبوده و به نتیجه نمی رسد. گذشت زمان خیلی از تهمتها و دروغ ها را به طور طبیعی پاسخ داده است. شرایط کنونی جامعه به گونهای است که مردم توان مقایسه بین دوره های مختلف را دارند.
در کنار انتقاداتی که به مذاکرات هستهای شما وارد شده است؛ انتقاداتی هم به مذاکره کنندگان کنونی مطرح میشود. از جمله اینکه بیش از محتوای مذاکره، محل مذاکره مورد بحث است و نتایج به شکل شفاف بیان نمیشود. ارزیابی شخصی شما که زمانی سرپرستی تیم مذاکره کننده را بر عهده داشتید، از مذاکرات کنونی چیست؟ دستاوردهای مذاکرات شما با مذاکرات کنونی را چطور مقایسه میکنید؟
{با خنده} برخی هم میگویند مگر چیزی هم هست که مقایسه کنیم؟! دستاوردهای ما در آن دوره روشن است. اولین دستاورد ما این بود که کشور را از جنگ دور کردیم. زمانی به صورت تحلیلی گفته میشد که آمریکا و متحدانش به دنبال حمله نظامی علیه ایران بودند، اما الان که تاریخ نوشته شده و بسیاری از مقامات مسئول آن زمان خاطراتشان را نوشتهاند، صراحتاً آوردهاند که آمریکا مصمم به حمله علیه ایران بوده است. پس دستاورد اول مذاکرات این بود که کشور را از جنگ دور کردیم.
ما نگذاشتیم پرونده هسته ای کشور وارد شورای امنیت شود و در نتیجه نگذاشتیم قطعنامه ای از سوی شورای امنیت علیه ما تصویب شود و تحریمی علیه ما شکل بگیرد. صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای امان را در بالاترین سطح در آن زمان به اثبات رساندیم و اگر میگفتند قصوری رخ داده؛ اقداماتی انجام دادیم که آنها قبول کردند اقدامات جبرانی یا اصلاحی انجام گرفته است. ما پرونده را از وضعیت اضطراری در شورای حکام خارج کردیم و فرصتی فراهم آوردیم که فناوری هستهای ایران کامل شود.
از سوی دیگر فضایی بوجود آوردیم که جمهوری اسلامی ایران در سطح جهانی بتواند فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگیاش را به بهترین وجه انجام دهد. اینها دستاوردهای مذاکرات ما بود. البته اصل مذاکره، راه درستی است که جمهوری اسلامی ایران با 1+5 در پیش گرفته است. آنها که امروز مسئول مذاکره هستند بی تردید همه تلاششان را انجام می دهند تا به نتایج مطلوبی دست یابند. اما مجموعه شرایط بین المللی و شرایط داخلی کشور و وضعیتی که امروز پرونده ما دارد؛ دست به دست هم داده تا مسیر را با دشواری های فراوانی توام کند. به همین دلیل دستاوردها در حد انتظار مردم نیست.
پس از پایان دوره مسئولیت شما، چقدر از شما به عنوان کسی که سکاندار پرونده هستهای کشور طی هشت سال بودید، مشورت خواسته شد؟
خیلی کم. گاهی مشورت خواستهاند، این را نفی نمیکنم ولی خیلی کم بوده است.
همین مقدار هم در دوره تصدی آقای لاریجانی بود یا در دوره آقای جلیلی؟
فرقی نمیکند. در هر دو دوره مشورتهایی دادهام. البته در زمان آقای لاریجانی به خاطر روابط دوستانه و نزدیکی که بین من و آقای لاریجانی بود، این مشورتخواهیها بیشتر بود اما الان کمتر است. البته در کل، خیلی زیاد از من مشورت گرفته نشده و بر اساس تشخیص خودشان عمل کرده اند.
در مورد نگاه مقام معظم رهبری نسبت به مذاکرات در دوران شما اظهارنظرهای انتقادی بسیاری مطرح می شود. برخی مذاکرات شما را منفعلانه و از موضعی می خوانند که مورد تأیید مقامات ارشد نظام نبوده است.
هیچ وقت مقام معظم رهبری چنین سخنی را درباره مذاکرات ما نزدند. شما اگر به سایت مقام معظم رهبری هم مراجعه کنید میتوانید مجموعه سخنان ایشان را درباره مذاکرات دوره ما ببینید. ایشان هرگز مواردی را که در سؤال شما بود، مطرح نکردهاند و برخلاف برخی که این حرفها را میزنند، نگاه ایشان عکس اینها بوده است.
12 روز پس از مذاکرات تهران که در 29 مهر سال 82 انجام شد، مقام معظم رهبری در 11 آبان در جلسهای که با کارگزاران نظام داشتند، صراحتا اعلام کردند که مذاکرات در مسیر درست و با نظارت ایشان بوده است. با مراجعه به سایت مقام معظم رهبری میتوانید آن سخنان را ببینید.
پس از پایان دوره ما هم ایشان در 24 مرداد ماه سال 84 که روز پایان دوره ما بود و آقای لاریجانی پرونده را از ما تحویل گرفتند؛ بار دیگر مقام معظم رهبری طی سخنانی سیاستهای ما را عاقلانه دانسته و از ما تشکر کردند. ایشان گفتند که تیم هستهای در خط مقدم بود. ایشان در مهر ماه همان سال – حدود دو ماه پس از پایان دوره ما- در نماز جمعه تهران به صراحت گفتند که برنامه هستهای و فعالیتهای سیاسیای که انجام گرفته در چارچوب تصمیم جمعی ما بوده است. بنابراین ما یک تصمیم جمعی در مورد مذاکرات هسته ای داشتیم که هنوز هم بر همین مبنا پیش میرود. مواضع ایشان در مورد مذاکرات دوره ما بسیار واضح و روشن است و ابهامی ندارد.
اگر اجازه بدهید برویم سراغ مسائل انتخاباتی. اگرچه در ادوار اولیه انتخابات ریاست جمهوری، جامعه روحانیت مبارز نامزد مشخصی پیشنهاد میکرد اما از سال 76 تا کنون این تشکل روحانی اثرگذار، نامزد اختصاصی نداشته است. در حال حاضر از میان اعضای این تشکل، علاوه بر شما، آقایان پورمحمدی و ابوترابیفرد هم اعلام نامزدی کردهاند؛ که البته هیچ یک از آقایان نامزد جامعه روحانیت نیستند. اگر امسال جامعه روحانیت مبارز بخواهد نامزدی معرفی کند، چقدر احتمال دارد که شما این نامزد باشید؟
جامعه روحانیت مبارز مدتهاست که به تنهایی در انتخابات وارد عمل نمیشود. اوایل انقلاب و در انتخابات مجلس دوم و سوم شرایط متفاوت بود و جامعه روحانیت مبارز افرادی را در مجلس یا ریاست جمهوری کاندیدا می کرد. اما چند دوره است که جامعه روحانیت مبارز با جمعی دیگر تصمیم می گیرد. جمعی که اصطلاحاً با اسامی اصولگرا یا اصطلاحات دیگر خوانده میشود. از این رو رأی جامعه روحانیت مبارز، یک رأی در میان چندین رأی از سوی گروه های مختلف است که نظرات متفاوتی دارند و به جمع بندی می رسند.
چون مکانیزم جمع حاکم میشود، دیگر این جامعه روحانیت مبارز نیست که به تنهایی نامزدی را معرفی کند. اگر جامعه روحانیت مبارز به تنهایی تصمیم میگرفت شاید خروجی کار چیز دیگری بود.
و اگر قرار باشد جامعه روحانیت تصمیم انفرادی بگیرد، نظر این جامعه به شما نزدیکتر است یا به آقایان پورمحمدی و ابوترابیفرد؟
معلوم نیست هیچ یک از این آقایان در خروجی نهایی باشند. متأسفانه چون جامعه روحانیت، یک رأی در میان آرای دیگر دارد که آنها اکثریت آرا را تشکیل میدهند؛ نقشش مثل سابق پررنگ نیست. چون تصمیماتش مستقل نیست و به تنهایی تصمیم نمی گیرد.
پس از انتخابات 88، عنوان شد که آقایان هاشمی و ناطق نوری در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت نمیکنند. شما در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت میکنید؟
مدتی است که در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمیکنم. آقای هاشمی در گذشته هم زیاد در جلسات شرکت نمیکردند. معمولا زمانی که جلسات در دفتر خود ایشان بود، به طور طبیعی حضور داشتند. اما مدتی است که علاوه بر ایشان، آقایان ناطقنوری، امامی کاشانی و من در جلساتشان شرکت نکردهایم. البته این به معنای عدم عضویتمان نیست یا اینکه نخواستهایم در جلسات شرکت کنیم. بلکه شرایط خاصی بوده است. به طور طبیعی در پایان این دولت قاعدتاً از آن شرایط عبور می کنیم و این افراد علی القاعده در شرایط جدید در جلسات شرکت خواهند کرد.
دلیل شخص شما برای عدم شرکت در جلسات جامعه روحانیت چیست؟
دلایل همه ما در این زمینه مشابه است و من دلیل خاص به تنهایی ندارم. همانطور که گفتم به دلایلی، کمتر در جلسات شرکت کردیم و در آینده این مسئله قاعدتاً مرتفع میشود. شرایط سیاسی دلیل آن بوده است که معتقدم از آن عبور میکنیم و در دولت بعد، شرایط حتماً متفاوت خواهد بود.
شما به عنوان چهرهای معتدل و میانه رو در فضای سیاسی و رسانهای کشور شناخته میشوید. فکر میکنید نامزدی شما در عرصه انتخابات ریاست جمهوری مورد حمایت کدام یک از گروههای سیاسی قرار بگیرد؟
فکر می کنم شرایط امروز جامعه با قبل متفاوت است. بسیای از مردم می خواهند جناح اصولگرا و اصلاح طلب با شکل جدیدی ظهور و بروز پیدا کنند. حرکتهای خشن و تند و رقابتهایی که از قواعد بازی خارج است و گاهی شکل انتقام جویی می یابد امروز دیگر مورد پسند مردم نیست. مردم در طول این مدت آثار افراطی گری را مشاهده کرده اند. به شخصه فکر می کنم اکثریت قاطع مردم طالب میانه روی و عقلانیت و اعتدال هستند.
در طول زندگی سیاسیام همیشه با معتدل های دو جناح رابطه خیلی خوب و نزدیکی داشتم. چه میانه روهای اصولگرا و چه میانه روهای اصلاح طلب. به اعتقاد من همین میانه روها که اکثریت جامعه ما را تشکیل می دهند، از نامزدی چهره های میانه رو استقبال می کنند و نامزدشان کاندیدایی خواهد بود که مشی اعتدال در دهه های گذشته داشته است.
نفرمودید مشخصا چه احزاب و گروههایی از میان اصلاح طلبان و اصولگراها ممکن است از نامزدی شما حمایت کنند؟
گذشت زمان این را روشن میکند که کدام گروهها از نامزدی من حمایت میکنند. بعد از اعلام نامزدی رسمی بنده، شخصیتها و تشکلها و احزابی که مایل باشند، از من حمایت می کنند. حزب اصولگرای وفاق ملی؛ و حزب اعتدال و توسعه که میانه رو است در اواخر سال گذشته، طی بیانیه ای خواسته بودند که من کاندیدا شوم. پس از اعلام نامزدی رسمی هم احتمالا تشکلهای دیگری خواهند بود که حمایتشان را اعلام کنند. آن موقع شما میتوانید مقایسه کنید که تشکلهای میانه رو در جناح اصلاحطلب و اصولگرا که به دنبال یک نامزد میانه رو هستند، چه گروه هایی را شامل میشوند.
شما، آقای هاشمی و آقای ناطق نوری؛ سه چهرهای هستید که به عنوان چهرههای میانه رو بین دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا شناخته میشوید. با این وجود چه وجه تفاوتی با یکدیگر دارید؟
{با خنده} اگر تفاوت هم نداشته باشیم غصهای نیست! آقای هاشمی ویژگیهای خودش را دارد که از چهرههای تأثیرگذار در پیروزی و تثبیت انقلاب و شکل گیری نظام بودهاند. ایشان امروز هم نقش تأثیرگذاری در نظام دارند و پیشکسوت در انقلاب و مدیریت روزهای سخت کشور هستند که رئیس مجلس، فرمانده جنگ، رئیس قوه مجریه پس از جنگ برای بازسازی کشور بودهاند و همواره به عنوان فردی صاحب نظر در جامعه مطرح و مورد احترام داخل کشور و حتی سیاسیون خارج از کشور بوده اند.
آقای ناطق نوری هم از چهره های انقلابی کشور هستند که دو دوره رئیس مجلس بودند. از قبل از انقلاب ما با هم رفاقت نزدیکی داشتیم. سوابق من هم که مشخص است.
بی تردید هیچ دو نفری مثل هم نمی اندیشند و یک سلیقه ندارند. در مدیریت و تصمیم گیری کاملاً مثل هم نیستند؛ ولی نظراتشان ممکن است به هم نزدیک باشد. ما سه نفر در مسائل سیاست داخلی، اقتصاد و فرهنگ نظرات مشترک فراوانی داریم.
گمانههایی درمورد احتمال نامزدی آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی مطرح است. شما این گمانهها را چقدر نزدیک به واقعیت میدانید؟
بعید میدانم که این آقایان نامزد شوند. البته شایعاتی هست، ولی به شخصه فکر نمی کنم.
اگر این آقایان نامزد نشوند، ممکن است از نامزدی شما حمایت کنند؟
{باخنده} از خودشان بپرسید! طبیعی است فردی که کاندیدا می شود، اگر شخصیتهای مورد احترام جامعه از او حمایت کنند، دلگرمتر خواهد شد و این حمایت کارش را آسان می کند. شخصیتهای بزرگ و مورد اقبال مردم اگر از نامزدی من حمایت کنند، خوشحال میشوم اما اینکه چه کسانی از من حمایت کنند؛ در هفته های بعد روشن می شود. تنها دو ماه تا انتخابات زمان باقی است ودر هفته های بعد میتوانید پاسخ سؤالتان را بیابید.
و اگر این آقایان نامزد شدند، شما باز هم در عرصه رقابت باقی خواهید ماند؟
{باخنده} سؤالتان بر اساس احتمالات است! این نوع سؤالات برای خبرنگاران روتین شده است! همانطور که گفتم چون این آقایان نامزد نمیشوند، جواب سؤالتان روشن است. اگر احتمال میدادم که نامزد شوند، این سؤال جا داشت ولی احتمال نمیدهم که هیچ یک از این دو نفر کاندیدا شوند.
مرسوم است که از نامزدها میپرسند رقیبتان را چه کسی میدانید؟ شما فکر میکنید رقیبتان از جناح اصولگرا است، اصلاح طلب است یا از نامزدهای احتمالی دولت؟
هنوز صحنه انتخابات خیلی روشن نیست و بسیاری از چهرهها داخل ائتلاف وارد عرصه شده و مدعی هستند که از جمع ائتلافشان یک نفر خارج خواهد شد. تا یکی دو هفته دیگر و نزدیکی به زمان ثبت نام انتخابات در اردیبهشت ماه، شرایط روشنتر میشود. وقتی نامزدها کاملا معرفی شدند میتوان به سوال شما پاسخ داد که چه کسانی نامزد جدیتری خواهند بود. زیبایی انتخابات به همین رقایتهای جدی است. اگر رقابتهای خوبی شکل نگیرد، انتخابات زیبایی ندارد. شور و هیجان انتخابات به رقابتهای جدی است که باید شکل بگیرد. با مشخص شدن نامزدها این رقابت خود به خود شکل میگیرد.
پیش از این گفته بودید که 10-15 رجل سیاسی بیشتر نداریم. با این حال قریب به 30 نفر اعلام نامزدی کردهاند یا از آنها دعوت شده است که در انتخابات نامزد شوند. این همه نامزد را ناشی از احساس تکلیف آنان می دانید یا افزایش سطح اعتماد به نفس عمومی و یا اینکه طی سه دهه گذشته در تربیت و ارتقای مدیران کلان اجرایی چنان خوب عمل شده که اینقدر نامزد داریم؟
{با خنده} خوب است که این همه افراد احساس تکلیف میکنند! من گفته بودم اگر بپرسند، رجل سیاسی، معمولاً 15-10 نفر بیشتر را معرفی نمی کنند. فکر می کنم تعبیر شما ممکن است درست باشد، پس از دولت نهم و دهم اعتماد به نفسها زیاد شده است. از این رو خیلی از افراد وقتی خودشان را با مسئولین فعلی اجرایی مقایسه میکنند، چنین اعتماد به نفسی مییابند و از خودشان میپرسند «من چرا نه؟»
البته برخی هم احساس تکلیف میکنند. چون شرایط کشور، شرایط خاصی است و کشور با مشکلات فراوانی روبرو است، افرادی احساس میکنند که در این شرایط خاص با برنامههایشان می توانند کشور را متحول کنند. البته به نظرم تا زمان ثبت نام، برخی از کسانی که تا امروز اعلام نامزدی کردهاند، از صحنه کنار می روند. فکر نمیکنم همه کسانی که ابراز تمایل کردهاند تا نامزد انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شوند، نهایتا ثبت نام هم بکنند. البته در کل تعداد نامزدها به قول شما خبرنگاران «با ترافیک سنگینی» روبرو است.
این همه تعدد نامزد انتخاب مردم را سخت نمیکند؟
ممکن است اگر تعداد نامزدها از حد معمول بیشتر باشد، انتخاب را سختتر بکند. از طرفی هم ممکن است که اگر نامزدهایی از سلیقههای مختلف حضور داشته باشند؛ انتخاب آسان تر شود. یعنی شرایطی بوجود بیاید که هر گروه و دستهای فرد مورد نظرشان را در میان کاندیداها ببیند.
اگر خود شما نامزد نبودید دوست داشتید چه کسی نامزد میشد تا به او رأی بدهید؟
{باخنده} خب من که خودم نامزدم! البته اگر خودم تصمیم نداشتم که نامزد شوم، حتما یک فرد میانه رو را انتخاب میکردم. کسی که سوابقش نشان دهد که توان اداره کشور را در این شرایط سخت و ویژه دارد و امتحانش را در روزهای سخت و بحرانی پس داده باشد و در روزهای بحرانی کشور را اداره کرده باشد.
موضوع اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها از مسائل مهم برای مردم است که اغلب نامزدها درباره آن اظهار نظر کردهاند. برخی نمایندگان مجلس به نقل از مردم حوزههای انتخابیهاشان میگویند که مردم حاضرند یارانه نگیرند ولی شرایط به شکل قبل بازگردد. با این حال برخی نامزدها از افزایش قیمت یارانهها در دولتشان سخن می گویند. شما در دولتتان در مورد یارانهها چه خواهید کرد؟
قانون هدفمندی یارانهها، قانون خوبی است. بحث هدفمندی یارانهها از زمان دولت آقای هاشمی مطرح بود. ایشان در مجلس چهارم مصمم بود که هدفمندی را اجرا کند اما مجلس مخالفت کرد. در جلسه مشترک دولت و مجلس، اکثریت نمایندگان مخالفت کردند و ایشان که دیدند مجلس همراهی نمی کند و زمینه پذیرش آن نیست؛ طرح را کنار گذاشتند. کارشناسان آقای خاتمی هم مدتی در پی تدوین لایحه هدفمند کردن یارانهها بودند.
پس اصل هدفمند کردن یارانهها مورد اتفاق همه صاحب نظران و دولتهای گذشته و فعلی است. یارانهها نمی توانست به شکل قبل، ادامه بیابد. قانون هدفمندی یارانهها شکل پرداخت یارانه را تغییر داده است. به گونهای که به جای پرداخت یارانه در قالب قیمت کالا، بخشی از آن را به شکل نقدی به مردم پرداخت کنند. اما اینکه به قول شما تورم و گرانی، اثر یارانه نقدی را کم کرده است؛ از مسائلی است که جای بحث دارد. اصل هدفمندی یارانهها باید دنبال شود و مراحل بعدی آن نیز اجرا شود. منتها باید برنامه ریزی شود که از آثار سوء جانبی آن جلوگیری شود. یکی از این آثار سوء جانبی این است که مردم یارانه نقدی دریافت میکنند ولی با گرانی اجناس هم مواجه می شوند. باید این مسائل را در کنار هم حل کرد.
در مورد رابطه با آمریکا هم نامزدهای مختلف اعلام موضع کردهاند. به نظرتان پس از اظهارات نوروزی رهبر معظم انقلاب، شما میتوانید در دولتتان با امریکا وارد مذاکره شوید؟
آمریکا یک واقعیت در دنیای امروز است که نمی توانیم آن را انکار کنیم. چون یک ابر قدرت است. قدرت اول اقتصادی و علمی و نظامی را در دنیا دارد و در مجامع بین المللی تأثیرگذار است. جمهوری اسلامی ایران هم یک قدرت بزرگ و تأثیر گذار در منطقه و جهان است. دلایل اینکه ما به این شرایط با آمریکا رسیدهایم به خاطر اقداماتی بوده که آمریکا پس از پیروزی انقلاب آغاز کرده و اقداماتش منجر به روابطی پرتنش بین دو کشور شده است و بعد هم به روابط تخاصم آمیز رسیده است. اینکه با آمریکا حرف بزنیم یا نزنیم و رابطه داشته باشیم یا نداشته باشیم، اصل نیست. اصل منافع و امنیت ملی ما است که باید ببینیم اهداف ما چگونه تأمین میشود. مقام معظم رهبری هم در سخنرانی مشهد فرمودند که خیلی خوشبین و امیدوار نیستند ولی فرمودند که مخالف هم نیستند. اما چارچوب ها و خط قرمزهایی وجود دارد و هر کس که میخواهد مذاکره کند باید این خط قرمزها را مراعات کند.
باید ببینیم شرایطی که در آن بهتر میتوانیم به اهدافمان برسیم، کجاست و در چه مقطعی است. شاید دولت آینده فرصتی بیابد که طی آن بتواند حداقل روابط ایران و آمریکا را که امروز تخاصم آمیز است، را به یک رابطه توام با تنش تبدیل کند. یک زمانی دولتها دنبال کاهش تنش بودند، حتی در رابطه با آمریکا. اما امروز سطح روابط دو کشور از تنش بالاتر است و رابطه ما با آمریکا در حد تخاصم است. در قدم اول دولت بعد باید تخاصم در رابطه با آمریکا را به تنش تبدیل کند و در مرحله دوم بکوشد تنش را کاهش دهد و حتی اگر توانست به تنش پایان دهد. پس از طی این سه مرحله، می توان به مراحل بعدی رابطه هم فکر کرد
نظر شما :