آیا دوستی با ایران شاه راه ورود قاهره به منطقه است؟
نیاز دو طرفه قاهره - تهران به گسترش روابط
دیپلماسی ایرانی: در حالی که روابط مصر و امارات متحده عربی بیشترین دوران تنش را می گذراند و در حالتی از رکود و وخامت روابط دو جانبه به سر می برد و روز به روز نیز بر این تنش افزوده می شود، از آن طرف روابط ایران و مصر شاهد صعودی بی نظیر است. رئیس جمهوری ایران محمود احمدی نژاد همین چند روز پیش بود که در قاهره قدیم قدم می زد و صحبت های دوستانه با محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر بیان می کرد، اتفاقی که نشان می دهد که نفرت چندین ساله دو طرف پایان یافته و شبهات قدیم از روابط دو طرف رخت بر بسته است. مرسی رسما شکافی عمیق بر ساختار سیاست خارجی مصر ایجاد کرده است، نباید گمان کنیم که این رویکرد جدید برخواسته از سیاست خارجی کلان مصر است، بلکه منعکس کننده امیال دو طرف به ویژه مزاج اخوان المسلمین و رویکرد آشتی جویانه آنان است. اخوان المسلمین از دریچه خود به فکر مصالح مصر و سرنوشت آن است. برای همین طرح دوستی با ایران ریخته است.
نباید به هیچ عنوان این حقیقت را نادیده گرفت که گفت وگو با ایران ضرورتی غیر قابل کتمان است. ایران کشور اسلامی بزرگی است و اگر نیت واقعی اش را درک کنیم، می توانیم به آن به عنوان پشتیبانی مستحکم و غیر قابل شکست تکیه کنیم و آن را جزئی از استراتژید دنیای اسلام متمدن بدانیم. ایرانی که می تواند همچون دیواری مستحکم در برابر هجوم صهیونیستی – امریکایی به منطقه بایستد، همان هجومی که در دوره اخیر در جنگ امریکا علیه عراق، تهدید نظامی سوریه و جنگ اسرائیل علیه لبنان و غزه دیدیم.
در این نیز شکی نیست که برنامه هسته ای ایران به هیچ وجه مقاصد نظامی ندارد و هیچ احتمالی وجود ندارد که ایران اگر به سلاح هسته ای دست یابد که نمی یابد و قصد دستیابی به آن را قطعا ندارد، به هیچ وجه به هیچ کشوری به ویژه کشورهای عربی و اسلامی نمی خواهد حمله کند، حتی اگر اختلاف های ایران و اعراب به بیشترین حد اختلافات برسد؛ چرا که دشمن حقیقی، کامل و مطلق اسرائیل است نه ایران مسلمان همسایه مان که شریک تمدن جامعه عربی و اسلامی محسوب می شود و در منطقه جغرافیایی مشترک ما واقع شده است و در بسیاری از مشکلات حقیقی و درگیری های منطقه ای شریک مصالح ما محسوب می شود، علاوه بر آن تا کنون علیه هیچ کشور عربی نیز حتی برای یک بار هم دشمنی نکرده است. در حالی که برای همه روشن است که حفظ سلاح هسته ای در دست اسرائیل تا چه اندازه می تواند ویرانی حقیقی به دنبال داشته باشد و حتی اگر بتواند کل منطقه را پاکسازی می کند. در صورت درگیری میان ایران و اسرائیل قطعا اعراب باید کنار ایران بایستند چرا که هیچ شکی نیست که اسرائیل برای رسیدن به اهداف سیاسی و دیپلماسی اش به فکر استفاده از سلاح هسته ای در هر نقطه ای از خاورمیانه خواهد بود.
همچنین کاملا روشن است که مصر دستورالعملی کاملا موازی دستور العمل ایران دنبال می کند، به ویژه که می خواهد هم زمان برای خروج از بحران جاری اش رهبری گفت وگوهای عربی – ایرانی را نیز بر عهده بگیرد. نمی توان منکر این واقعیت شد که مصر برای رسیدن به این هدف همه گونه تلاشی می کند. از این رو در خوشبینانه ترین حالت می توان گفت که رقابت استراتژیکی میان ایران و مصر وجود دارد و هر دو کشور می خواهند نقش موازنه ای در منطقه داشته باشند. برای همین است که ایران همه تلاش خود را می کند که به هر قیمتی شده وارد منظومه عربی شود و مرزهای نفوذش را بیش از پیش گسترش دهد. بر خلاف تصور ایرانی ها به هیچ وجه درصدد بستن مرزهایشان نیستند بلکه بر عکس به فکر گسترش مرزهای نفوذی شان در هر نقطه از منطقه عربی خاورمیانه هستند.
ایران سال ها از دور بودن مصر از عرصه سیاسی منطقه استفاده کرد کما این که قطعی رابطه اش با مصر به آن کمک کرد تا بیش از پیش در جامعه عربی رخی نشان دهد و فصل الخطاب بسیاری از کشورهای عضو جامعه عربی باشد. از سوی دیگر ایران قدرت فعال منطقه در قلب تکاپوهای انفجار مشکلات عربی است. اما از سوی دیگر کاملا روشن است که چارچوبی جدا برای محاسبات منطقه ای اش تعریف کرده است و به هیچ وجه نمی خواهد که جایگاهش را از دست بدهد. ایران قدرتی بلامنازع در دنیای امروز خاورمیانه است که در هیچ حالتی امکان کنار گذاشتنش نیست. مصر به دو دلیل به ایران نیاز مبرم دارد: اول مصر جدید می خواهد از دوران نظام گذشته اش فاصله بگیرد، این فاصله گرفتن باعث خواهد شد تا بسیاری از کشورهایی که از دوستان قدیم مصر محسوب می شدند از آن فاصله بگیرند به همین دلیل مجبور است که به دنبال دوستانی جدید باشد، در چنین فضایی ایران بهترین کشور برای مصر انقلابی محسوب می شود که حاضر است با معیارهای انقلابی – اسلامی آن طرح دوستی بریزد. نظام جدید بیشترین توجه را به ایران خواهد داشت و قطعا از ایران اسلامی کمک خواهد گرفت تا خود را از دوران سابق دور کند. برای همین است که به روشنی می بینیم که مصر تلاش دارد خود را به سرعت به ایران نزدیک کند و در این راه حتی حاضر است از بسیاری از امکانات اقتصادی و معنوی اش نیز بگذرد. البته پیش بینی می شود که به جای کشورهای عربی بسیاری از نیازهای اقتصادی اش را از طریق ایران تامین کند.
دیگر این که، مصر قصد نفوذ بر منطقه خلیج فارس را دارد. مصر صرف نظر از موضوع تشیع به فکر تشکیل محوری با ایران است که به آن اهمیت بسیاری می دهد. چرا که به کمک این محور به بهترین شکل ممکن می تواند استیلای خود را بر منطقه عربی خلیج فارس گسترش دهد.
امارات متحده عربی می تواند نخستین محور مقصد نفوذ مصر در منطقه خلیج فارس باشد. امارات اگر می خواهد از رویاپردازی های مصر در امان باشد چاره ای ندارد جز این که با ایران به تفاهم برسد، برای مساله جزایر سه گانه راه حلی با ایران بیابد و به فکر حل سیاسی و قانونی همه مشکلات خود با ایران باشد. در غیر این صورت چاره ای نخواهد داشت جز این که با طوفان عظیم سیاسی محور ایران – مصر مواجه شود که پشت سر خود محور مقاومت را نیز دارد. محوری که به زیاده خواهی های امریکا و غرب اعتنایی نمی کند و قدرت منطقه ای را مقدم بر هر قدرتی می داند.
منبع: الحیات/ تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :