خبرسازی دوباره علیه سردار سلیمانی
روزنامه واشنگتن تایمز (washingtontimes) روز گذشته با انتشار سخنان مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم از نگرانی جدی مقامات آمریکایی از توانایی های سپاه قدس ایران در گسترش عملیات های خود در کل جهان پرده برداشت. به نوشته این روزنامه «مقامات آمریکایی اذعان کرده اند که سپاه قدس تهدیدی جدی برای آمریکاست.»
این روزنامه از زبان کارشناسان نظامی و امنیتی متذکر می شود که نیروهای ویژه سپاه قدس ایران، با برنامه ریزی های ویژه خود، در تمامی حملات علیه اسرائیل در سرتاسر جهان حضور دارند.
متیو.جی.اولسن، مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم، با ادعای اینکه ایران همچنان مهمترین دولت حامی تروریسم در جهان است، می گوید: «وقتی این نیروها دارای این قدرت هستند پس توانایی حمله به آمریکا را هم دارند.»
وی بدون ارائه سند و مدرک و با تکرار ادعاهای همیشگی علیه ایران به واشنگتن تایمز گفت: «سپاه قدس ایران در سال های اخیر عملیات های زیادی علیه آمریکا انجام داده است.»
«اولسن» با اشاره به ادعای «اریک هولدر» دادستان کل آمریکا در طرح ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا توسط ایران، این ادعای مضحک را نمونه ای از فعالیت خرابکارانه سپاه قدس در آمریکا قلمداد می کند. «اریک هولدر» دادستان کل آمریکا، سال گذشته با ادعای اینکه دستگاه های امنیتی و قضایی آمریکا توطئه عده ای از عوامل جمهوری اسلامی ایران را خنثی کرده اند، باعث تعجب تحلیلگران بین المللی شد.
ظاهرا طبق این طرح قرار بوده است که سفیر عربستان در آمریکا از طریق بمب گذاری و احتمالا در شهر واشنگتن به قتل برسد. در همان سال بسیاری از تحلیلگران منطقه ای و بین المللی این ادعای دادستان کل آمریکا را عجیب و مضحک دانستند و بر بی پایه و اساس بودن آن تاکید کردند. حتی مراکز تحلیلی و مطالعاتی و نشریات مهم بین المللی که با ایران خصومت داشتند این ادعا را به باد انتقاد گرفتند. به عنوان نمونه مجله معتبر «آتلانتیک» با انتشار تحلیلی مفصل، و با طرح سوالاتی مهم والبته بی پاسخ، هرگونه دخالت نیروهای ایرانی را در این اقدام رد کرد و غیرممکن خواند.
آقای اولسن در معرفی سپاه قدس با تکرار ادعاهای خود به «واشنگتن تایمز» می گوید: «سپاه قدس، متشکل از نیروهای نخبه و زبده سپاه ایران است که برای عملیات های خارج از ایران تربیت شده اند و در بسیاری از حملات علیه دیپلمات های اسرائیلی حتی در نقاط دوردست جهان مانند هند و گرجستان دست دارند. این نیروهای نخبه با توجه به این توانایی ها، حتما برای درون آمریکا نیز برنامه دارند.»
مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم آمریکا در اثبات اقدامات نیروهای ایرانی، به تحریم «قاسم سلیمانی» به عنوان فرمانده سپاه قدس از سوی وزارت خزانه داری آمریکا اشاره می کند که این تحریم در راستای جلوگیری از عملیات های این نیرو صورت گرفته است.
تحریم «سردار قاسم سلیمانی» و یکی دیگر از فرماندهان سپاه قدس سال گذشته توسط وزارت خزانه داری آمریکا صورت گرفت. در همان ایام کارشناسان با طرح سؤالی ابتدایی، سناریو و جوسازی علیه فرمانده سپاه قدس را زیر سؤال بردند: «اگر قاسم سلیمانی و فرماندهان سپاه ایران دشمن شماره یک اسرائیل و آمریکا محسوب می شوند، چرا دارایی های آن ها در بانک های آمریکایی است؟! وزارت خزانه داری آمریکا با این کار جنگ روانی توخالی را اجرا کرده است.»
متیو جی. اولسن،همچنین با اشاره به آموزش نیروهای حزب الله لبنان توسط سپاه قدس ایران، با ادعای «تروریستی» بودن آن، تربیت نیروهای حزب الله توسط سپاه قدس را دلیلی برای تروریست بودن آن می داند. مقامات ایران و حزب الله لبنان، بارها بر روابط متقابل تاکید کرده اند و مسئولین سپاه ایران بر حضور خود در لبنان و ارتباط با حزب الله اذعان دارند.
البته «متیو جی. اولسن» نگرانی خود از دخالت حزب الله در صورت بروز درگیری نظامی آمریکا در سوریه را پنهان نمی کند و این نگرانی زمانی بیشتر نمایان می شود که «اولسن» می گوید: «این برای ایران و سوریه که سپاه قدس و حزب الله در سوریه پشتیبان هم باشند، پیروزی بزرگی محسوب خواهد شد.»
آنچه در ابتدا از سخنان «متیو. جی. اولسن» به عنوان مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم آمریکا می توان دریافت، ادامه حاشیه سازی سریالی مقامات و رسانه های آمریکایی علیه سپاه قدس ایران و شخص «قاسم سلیمانی» است؛ چراکه سخنان اولسن مطلب تازه ای برای شنیدن و خواندن ندارد و تکرار ادعاهای بی پایه و اساس ماه ها و سال های اخیر رسانه های آمریکایی است.
در سال های گذشته حاشیه سازی معنادار رسانه های آمریکایی و غربی که حکایت از نگرانی عمیق آن ها از نفوذ ایران در قلب دشمن دارد، اسم سپاه قدس ایران و شخص «ژنرال قاسم سلیمانی» را بر سر زبان ها انداخته است؛ اسمی که حتی در ایران هم در ابتدا برای عده قابل توجهی ناآشنا بود.
روزنامه «واشنگتن تایمز» در سال 2009 با انتشار گزارشی از زبان «ژنرال دیوید پترائوس» نوشت: «قدرت حقیقی در ایران در دست فرمانده نیروی قدس، یک سازمان ویژه شبهنظامی که همچنین با برنامه هستهای ایران مرتبط است، میباشد.»
«ژنرال پترائوس» در جریان سخنرانی خود در انستیتو مطالعات جنگ در روز (25ژانویه) گفته بود: در اوج درگیری ها در عراق برای پس گرفتن شهر بصره از شبهنظامیان تحت الحمایه رژیم ایران، فرمانده نیروی قدس با من از طریق طرف های عراقی تماس گرفت. او گفت: ژنرال پترائوس! شما باید بدانید که من، «قاسم سلیمانی» سیاست ایران را در رابطه با عراق، لبنان، غزه و افغانستان کنترل میکنم.
ژنرال پترائوس در ادامه گفته بود: «در حقیقت سفیر ایران در بغداد یک عضو سپاه قدس است. فردی که قرار است جای او بیاید هم یک عضو قدس است.»
روزنامه «وال استریت ژورنال» نیز فروردین ماه امسال با انتشار گزارشی در خصوص «قاسم سلیمانی» نوشت: «در دود و آتش رابطه میان آمریکا و ایران، این «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران است که به عنوان هدایتگر تلاش های ایران برای گسترش نفوذ در خارج از کشور و آزار غرب پدیدار شده است.»
«وال استریت ژورنال» در ادامه با استناد به گفته های مقامات آمریکا و اعراب مدعی می شود که فرمانده نیروهای سپاه قدس ایران در ماه ژانویه سال جاری میلادی (2011) به طور مخفیانه برای دیدار با رئیس جمهور سوریه به دمشق سفر کرده و بر دوستی بسیار نزدیک ایران با سوریه تأکید کرده است.
این روزنامه آمریکایی با چهره سازی معنادار از قاسم سلیمانی، از زبان کارشناسان امنیتی آمریکایی می نویسد: «به گفته افرادی که با سلیمانی دیدار داشته اند، این فرمانده سپاه ۵۵ ساله، فرد خونسرد و آرامی است. مقامات اطلاعاتی آمریکا و انگلیس زندگی واقعی این ژنرال ایرانی را با شخصیت افسانه ای «کارلا» مأمور اطلاعاتی شوروی در رمان های دوران جنگ سرد «ژان لو کار» مقایسه می کنند؛ در حالی که هردو استاد شطرنج جهانی هستند. هدف آن ها کند کردن پیشرفت های امریکا و در عین حال هم تراز شدن با رقبای واشنگتن است.»
این روزنامه همچنین به نقل از «موفق الربیعی» مشاور سابق امنیت ملی عراق که در سال های اخیر سه مرتبه با سلیمانی در تهران دیدار داشته است، می نویسد: «وی یک متفکر عمیق استراتژیک است و معتقد است که باید برای انقلاب اسلامی ایران شهید شود.»
وال استریت ژورنال در ادامه به جایگاه وی در زمینه سیاست خارجی ایران اشاره کرده و می نویسد: «در دست داشتن فرماندهی نیروهای قدس، سهم ویژه ای از وظایف را به سلیمانی داده است. مقامات آمریکا و خاورمیانه وی را واجد خصایص زیر می دانند: نافذ اطلاعاتی، استراتژیست سیاست خارجی، دیپلمات، فرمانده نیروهای رزم و برنامه ریز عملیات ها.»
بر اساس این گزارش، «ریچارد کلارک» سزار مبارزه با تروریسم «بیل کلینتون» و «جرج بوش» نیز می گوید: «من «سلیمانی» را یک «نخبه شرور» می دانم که پشت تمام فعالیت هایی است که سپاه قدس انجام داده است و در پشت تمامی عملیات های گسترش نفوذ ایران نیز قرار دارد.»
وال استریت ژورنال در آن ایام نوشت: «با پایان جنگ عراق، نزاع آمریکا با سلیمانی و سپاه قدس به قلمرو جدیدی گسترش یافت. آمریکا به طور آشکار اعلام کرد که ایران تلاش می کند تا همپیمانان آمریکا در یمن، لبنان و بحرین را سرنگون کند. تهران نیز واشنگتن را متهم کرد که به منظور حمایت از منافع انرژی و امنیتی آمریکا، به پشتیبانی از پادشاهان و حاکمان مستبد عربی در خلیج فارس می پردازد. مرکز این نزاع هم اکنون سوریه است و در این نزاع، برای آمریکا هدفِ «پایان دادن به رژیم اسد» در وهله اول فرصتی برای تضعیف کردن ایران است. یکی از مقامات ارشد آمریکا که در خصوص مسأله سوریه فعالیت می کند، می گوید: سلیمانی به عنوان دشمن آشکار شماره یک در «بهار عربی» پدیدار شد.»
روزنامه «واشنگتن تایمز» در میان سال های 2008 تا 2011 چندین گزارش از سوی پنتاگون و مقامات نظامی و امنیتی آمریکا مبنی بر نفوذ ایران در خاورمیانه و شمال آفریقا منتشر کرد که در تمام این گزارش ها نقش سپاه قدس و «قاسم سلیمانی» برجسته است.
واشنگتن تایمز در گزارشی در آوریل 2011 به نقل از گزارش پنتاگون می نویسد: «سپاه قدس ایران حتی در ونزوئلا و آمریکای لاتین نیز نفوذ دارد و در حال تقویت نیروهای قدس در این مناطق است تا در صورت بروز درگیری بر سر پرونده هسته ای ایران ، آن ها به عنوان بازوی عملیاتی وارد عمل شوند.»
مجله آمریکایی «نشنال اینترست» هم در مقاله ای با عنوان «سلاح مخفی ایران» درباره سردار سلیمانی می نویسد: «ایران قابلیت های نامتقارن فراوانی را در خود ایجاد کرده است که توسط بخش های مختلفی در این کشور از جمله سپاه پاسداران، وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات و... پیگیری و هماهنگی می شوند. یکی از این بخش ها که می توان از آن با عنوان «شناخته شده ناشناس» و محرک اصلی در تدبیرهای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران یاد کرد، واحد قدرتمندی به نام «سپاه قدس» است که تمرکز اصلی آن بر مسأله صدور انقلاب اسلامی، ایجاد بازدارندگی و مقولاتی از این دست است. در سال های اخیر، توجه محافل بین المللی به سمت سرلشکر «قاسم سلیمانی» فرمانده این نیرو به عنوان شخصیتی مرموز جلب شده است.»
نشنال اینترست با اشاره به ادعای ژنرال پترائوس مبنی بر دریافت یک پیامک از حاج قاسم سلیمانی در عراق و تأثیر فراوان جمهوری اسلامی ایران در کشور عراق می نویسد: «اما عراق تنها یک تکه از یک پازل حیاتی است و قسمت های دیگری شامل لبنان، افغانستان، سوریه و خلیج فارس نیز شامل این پازل می شوند.»
منابع خارجی و خصوصاً غربی، ادعاهای حیرت انگیزی را درباره نیروی قدس و فرمانده آن مطرح می کنند. تبلیغات غرب درباره فرمانده نیروی قدس بعد از اشغال عراق توسط آمریکا به اوج خود رسید و تا جایی پیش رفت که مقامات سیاسی و امنیتی صراحتاً نام قاسم سلیمانی را به زبان می آوردند. در آخرین مورد نیز «روئل مارک گرچت» کارشناس سابق بخش خاورمیانه سیا و عضو بنیاد دفاع از دموکراسی ها، می گوید: «سپاه پاسداران ایران را نمی توان مرعوب کرد مگر اینکه اعضای آن را بکشیم؛ «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس را باید بکشیم.»
از این دست سخنرانی مقامات، گزارش تحلیلگران نظامی، اسناد منابع اطلاعاتی، گفته های مراکز امنیتی و غیره در چند سال اخیر در خصوص اقدامات سپاه قدس و سردار قاسم سلیمانی فراوان است.
مورد دیگر از موضع گیری های خارجی درباره فرمانده نیروی قدس، مربوط به «شمعون پرز» رئیس جمهور فعلی رژیم صهیونیستی است. چند ماهی است که این جمله را به او منتسب می کنند: «خاورمیانه، روی انگشت اشاره قاسم سلیمانی می چرخد.»
به نظر می رسد این نحوه برجسته سازی و داستان پردازی هالیوودی از سوی رسانه های غربی و آمریکایی جای تأمل داشته باشد. آمریکا با نام «قاسم سلیمانی» همان گونه عمل می کند که پیش از این با نام «عماد مغنیه» می کرد. در سال 1366 وقتی ناوگان آمریکا در خلیج فارس، در مواجهه با نیروی دریایی سپاه به فرماندهی شهید «نادر مهدوی» عقب نشست، مقامات امنیتی آمریکا ادعا کردند: «عماد مغنیه» در قایق های تندروی سپاه در خلیج فارس دیده شده است.»
اکنون این سؤال مطرح است که سناریوپردازی نهادهای امنیتی آمریکا تا کجا ادامه خواهد یافت؟ قدم های بعدی رسانه های صهیونیستی در این رابطه چیست؟ و در نهایت چه سیمایی از «قاسم سلیمانی» خواهند ساخت؟
نام «ژنرال قاسم سلیمانی» سال هاست که مایه هراس و وحشت آمریکایی ها و صهیونیست هاست. تا آنجا که جمعی از نمایندگان کنگره آمریکا پیشنهاد ترور مسئولین سپاه قدس را مطرح کردند؛ خواسته گزافی که بسیاری از جوانان و نوجوانان ایرانی در واکنش به آن، در جریان راهپیمائی ۱۳ آبان 1390، با امضای توماری خواستار پیوستن به سپاه قدس ایران شدند و اعلام کردند که: «ایران سپاه قدس است و ما همه قاسم سلیمانی هستیم.»
نظر شما :