مرسی اساسنامه عدم تعهد را نقض کرد؟!
سخنان رئیس جمهور مصر در نشست سران عدم تعهد، با همه فراز و نشیب هایی که داشت بیانگر نوع تفکرات وی است، او هر چه که باشد از جریانی بنام اخوان المسلمون به قدرت رسیده و جزئی از جریان جهانی آن است.
به گزارش «ایران آباد»، محمد مرسی در سخنان خود به مسایل مهمی اشاره کرد که شاید مهمترین آن بحث سوریه بود، مرسی شک و تردید حامی جریان اخوان المسلمون در سوریه است که خود را شاخه ای از این جریان در دنیای عرب می داند و به دلیل همین وابستگی ها نمی تواند در مساله سوریه بی طرف باشد.
مرسی پیش از این در نشست سران سازمان همکاری اسلامی در مکه از طرحی مصری برای پایان بحران سوریه خبر داده بود.
مرسی در جایگاه یک کشوری که به گفته خودش در همین نشست، کشوری انقلابی با تمام معنا، ابعاد و مقیاس است، نتوانست روح انقلابی گری، انسانی و بی طرفی خود را به نمایش بگذارد و سیاست دوگانگی را در پیش گرفت.
او در حالی که به شدت از نظام سوریه به دلیل آنچه که سرکوب حرکت مردمی می خواند، انتقاد شدید کرد و خواستار برکناری این نظام سرکوب گر شد، یادش رفت که خود اولین سفر خارجی اش را به یکی از همین کشورهای سرکوب گر انجام داده، سخنی از انتفاضه مردم بحرین نزد و مردم یمن را هم کنار گذاشت.
این سوال مطرح است که آیا به باور رئیس جمهور انقلابی! مصر مردم بحرین که نه حرکت خونینی نداشته اند و نه اعتراضی مسلحانه باید اینگونه سرکوب شوند و چون حامیان مالی مصر در این کشور سرگرم سرکوب هستند و بیشتر معترضان شیعه، آیا باید از کنار آن به سادگی گذشت؟
در یمن چه؟ آیا آقای مرسی ندید که چگونه اعتراض مردم این کشور سرکوب شد و انقلاب آنها توسط سعودی، قطر، آمریکا و دیگر متحدان صالح دزدیده شد و با تغییر ویترین نظام چه بلایی سر این کشور درآورند؟ آیا صرفاً با یک کلمه از بحرین و یمن گفتن همه به او آفرین خواهند گفت؟
مرسی در این نشست حتی از برخی از اصولی ترین ایدئولوژی هایی که پیش از انتخاب به عنوان رئیس جمهور مصر به آن اعتقاد داشت و حتی در مصاحبه با خبرگزاری رویترز نیز نتوانست از آن عدول کند، برگشت و به جای رژیم صهیونیستی از واژه اسرائیل استفاده کرد که نشان داد که روح اخوانی از چه جنسی می تواند باشد.
رئیس جمهور مصر در حالی از طرحی برای پایان بحران سوریه خبر می دهد که نه طرحی دارد، نه ایده ای و نه نظر و دیدگاهی. تعریف او از سه سال ریاست مصر بر جنبش عدم تعهد به همان اندازه مصداقیت دارد که حرف هایش در مورد سوریه. درخواست او برای سرنگونی رژیم، او را در موقعیتی قرار نمی دهد که بتواند برای سوریه و پایان ناآرامی های آن طرح بنویسد.
در حقیقت رئیس جمهور جدید مصر با یکی به میخ زدن و یکی به نعل، تلاش کرد تا در جایگاه یک رئیس جمهور سخنانی را ایراد کند، اما این سخنان نمی تواند مصر را وارد عرصه دیپلماسی فعال منطقه ای کند.
بر اساس مفاد اساسنامه جنبش عدم تعهد هیچ یک از اعضا حق ندارد در خلال نشست سران در امور داخلی عضوی دیگر انتقاد کند و رئیس جمهور مصر با زیرپا گذاشتن اساسنامه و سخن گفتن بر اساس نیات شخصی و جریانی خود علیه یکی از کشورهای عضو، عملاً اولین کسی بود که به جنبش و اهداف آن پشت پا زد و آنگونه که ولید المعلم گفته دلیل ترک سالن نشست از سوی هیئت سوری نیز همین مساله بوده است.
متاسفانه در تهران هم بسیاری برای مرسی و جریان اخوانی که وی از آن برخواسته بیش از اندازه فضا باز کرده و او را تحویل گرفته اند. مرسی و اعوان و انصار و تفکر او، تا زمانی که خارج از قدرت باشند به درد خورده و قابل اعتماد هستند و همچنانکه بارها در ایران آباد نوشته ایم، از مرسی و اخوان المسلمون مصر اگر بیش از یک رجب طیب اردوغان بیرون بیاید، واقعا هنر است.
بدون شک باید از امروز به بعد مصر را هم به عنوان یکی از تامین کنندگان سلاح و مهمات – علاوه بر تامین نیروهای تکفیری – برای شورشیان سوریه برشمرد، چرا که مرسی مخالف دخالت خارجی است و این یعنی باید نظام سوریه از درون نابود شود و این نابودی نیز جز با مسلح کردن بیش از پیش شورشیان در سوریه راه به جایی نخواهد برد.
در حقیقت طرح مرسی برای سوریه مرده به دنیا آمد و پاک کردن صورت مساله در سوریه نمی تواند مشکلی را حل کند، چرا که در حال حاضر صورت مساله حامیان قوی، جدی و محکم و قدرتمندی دارد که نخواهند گذاشت ایده های امثال آقای مرسی، اردوغان، شیخ حمد و عبدالله سعودی در سوریه به بار بنشیند.
نظر شما :