چرا حلب مهم است؟
جنگ برای اثبات محبوبیت
دیپلماسی ایرانی: جنگ گسترده ای که در شهر حلب، شمال سوریه در جریان است به حق می توان گفت که سرنوشت آینده این کشور را تعیین می کند. خبرهایی که از جریان این درگیری به گوش می رسد، متناقض است، از یک سو نیروهای شورشی می گویند که بر شش منطقه از حلب مستولی شده اند و توانسته اند که گذرگاه مهم عبوری به ترکیه را ببندند اما از سوی دیگر دولت با قاطعیت تمامی این ادعاها را رد می کند و می گوید که به زودی شورشیان را شکست داده و شهرها را از وجود آنها پاک می کند. اما شدت حمله و مشارکت نیروی هوایی در آن نشان می دهد که معرکه ای تمام عیار در جریان است و بسیار هم اهمیت دارد.
اما چرا حلب تا این اندازه مهم است؟ قبل از هر چیز باید گفت که این شهر دومین شهر بزرگ سوریه است و پایتخت اقتصادی آن محسوب می شود و بر خلاف شهرهای دیگر مثل درعا، ادلب و حتی حمص که اگر ارتش آزادیبخش مدعی است که در آنها موفقیت هایی به دست آورده ولی هیچ اتفاقی نیفتاده است، سقوط حلب می تواند عواقب سختی برای حکومت در پی داشته باشد.
از سوی دیگر ایستادگی حلب طی هفته های گذشته که به نظر می رسد با همراهی مردم با ارتش و دولت همراه است جایگاه اسد را تقویت کرده که گفت: "ملت با نظام است."
حلب 2.5 میلیون نفر جمعیت دارد که علاوه بر آن یک میلیون نفر دیگر نیز در شهرهای دیگر این استان زندگی می کنند. اکثریت مردم این استان سنی هستند ولی عموما طرفدار اسد پدر و بشار پسرش هستند. همچنین می توان گفت که تمرکز اقتصادی سوریه بر این شهر است. در حال حاضر بسیاری از کارمندان حکومت در رده های مختلف در آن زندگی می کنند که همین مساله نشان از اهمیت بالای شهر حلب دارد.
واقع شدن حلب بر گذرگاه های حیاتی مشرف به ترکیه و نزدیکی اش به مرزهای این کشور آن را شهری استثنائی کرده که می تواند با ایجاد یک منطقه امن و تاسیس یک پایگاه نظامی لوجستیکی و مدنی در آن، برای کشور مداخله گر خارجی ای مثل ترکیه مهم جلوه کند که البته بر کسی هم پنهان نیست که ترکیه تا چه اندازه به آن چشم دوخته است.
همچنین اگر مخالفان بتوانند در این استان یک منطقه امن برای خود بسازند آن گاه خواهند توانست که به فکر بازگشت مجدد به سوریه بیفتند و حتی یک حکومت موقت داخل سوریه یعنی در همین منطقه تشکیل دهند و این مساله می تواند وضعیت را برای اپوزسیونی که تنها در خارج از مرزهای بین المللی است و هیچ گونه تحرکی در درون خاک سوریه ندارد، بهبود بخشد. حقیقت هم این است که مخالفان اهمیت این موضوع را می دانند و برای همین تلاش می کنند که در فعالیت های طغیانی خود علیه حکومت مشارکت فعال داشته باشند.
به عبارت دیگر می توان گفت که به همین دلایل ذکر شده، حلب به مثابه بنغازی برای لیبی است که مخالفان توانستند با جدا کردن آن از کل لیبی برای خود حکومت تشکیل داده و حملات خود را از آن جا برای کنترل بر کل کشور سازمان دهی کنند. البته شاید این تشبیه کمی اغراق باشد و نتوان تمام و کمال حلب را با بنغازی تشبیه کرد. چرا که وضعیت در سوریه با لیبی کاملا فرق می کند برای این که نیروهای مبارز سوری نمی توانند همان رفتاری را که فرماندهان لیبیایی در لیبی انجام دادند، این جا نیز انجام دهند که البته یکی از مهم ترین دلایل آن عدم توافق بر سر یک رهبری واحد و یکپارچه است.
بنا به گزارش ها هر کدام از جریان های مسلح یا گروه های شبه نظامی که مدعی اند بر یک منطقه مستولی شده اند در حقیقت کنترل بسیار ضعیفی بر آن منطقه دارند و در هماهنگی نیز بسیار ضعیف عمل می کنند، یکی از دلایل آن به فضای فکری شورشیان باز می گردد که عموما همه چیز را طایفه ای می بینند و می خواهند با دیدگاه های دینی خود مسائل را پیش ببرند، این مساله این امکان را به اسد می دهد که با حمایت بیشتری به مبارزه با آنها برخیزد.
به گفته منابع خبری مختلف درگیری ها عموما در خارج شهر حلب جریان دارد که همگی نیز مورد حمایت ده ها سازمان تایید شده از سوی کشورهای مختلف خارجی است. مشارکت عربستان، قطر، کردستان عراق، ترکیه و ایالات متحده امریکا در حمایت مالی و تسلیحاتی از مخالفان حقیقتی روشن و غیر قابل کتمان است، اما همین دخالت نیز نتوانسته در صفوف متشتت مخالفان وحدت ایجاد کند و این در حالی است که حمایت ایران و عراق از نظام اسد توانسته دستاوردها و موفقیت های بسیاری را برای وی به ارمغان آورد. چرا که آنها خوب می دانند که آینده سوریه به آینده سیاسی خودشان بستگی دارد. این مساله دلیل دیگری بر اهمیت ویژه حلب است، از همین زاویه است که روسیه و چین نیز اعتقاد دارند که اسد می تواند به غائله پایان دهد و مجددا کنترل کل کشور را در اختیار بگیرد.
منبع: القدس العربی به نقل از هاآرتص
نظر شما :