علل و آثار قطع رابطه با سنگال

۰۵ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۸:۱۹ کد : ۱۱۶۴۸ نگاه ایرانی
یادداشتی از محمد کریم حافظ جباری، سفیر سابق ایران در ساحل عاج برای دیپلماسی ایرانی
علل و آثار قطع رابطه با سنگال

رسانه های غربی نوشته اند که وزارت امور خارجه سنگال با صدور بیانیه ای که در تلویزیون دولتی این کشور قرائت شد، پایان رابطه دیپلماتیک با ایران را اعلام داشت. بر اساس این خبر، اگر واقعاً صحت داشته باشد، سنگالی ها در این بیانیه مدعی شده اند که در حمله اول اسفند 89 شورشیان جدایی طلب در منطقه کازامانس Casamance واقع در مرز جنوبی سنگال با گامبیا، سه سرباز سنگالی با استفاده از سلاح هایی که توسط ایران در اختیار آنها قرار گرفته، کشته شده اند. سنگال که رابطه خوبی با گامبیا ندارد، همواره این کشور را متهم ساخته که از شورشیان سنگالی جدایی طلب حمایت به عمل می آورد. این در حالی است که پیش از این گامبیا نیز روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرده بود.

روزشمار ماجرا به طور خلاصه از این قرار است که در 4 آبان سال جاری، مقامات نیجریه اعلام کردند 13 کانتینر حاوی اسلحه و مهمات را که از مبدأ بندرعباس ارسال شده، در بندر آپاپای شهر لاگوس توقیف کرده اند. به گفته این مقامات، محتویات این کانتینرها، مصالح ساختمانی ذکر شده و صاحب آن یک بارزگان ایرانی است که نام او در فهرست افراد مشمول تحریم های بین المللی درج نگردیده است. متعاقباً، دولت گامبیا در بیانیه ای کوتاه، ضمن رد هرگونه ادعایی مبنی بر این که گامبیا مقصد نهایی سلاح ها بوده و بدون هرگونه توضیح و توجیهی، اعلام کرد که تمامی روابط خود، از جمله فعالیت های اقتصادی ایرانی ها در گامبیا را قطع می کند.

در ادامه، نیجریه اعلام کرد که آقای عظیم آقاجانی، تبعه ایرانی را به اتهام قاچاق سلاح بازداشت کرده است. روزنامه های جنجالی نیجریه ادعا کردند که آقای عظیم آقاجانی از نیروهای سپاه پاسداران ایران بوده است و ایران قصد کمک به تجهیز گروهی از سیاستمداران این کشور را داشته تا در صورت شکست انتخابات قریب الوقوع در نیجریه بتوانند قیام مسلحانه کنند! به دنبال این ادعاها، آقای منوچهر متکی، وزیر امور خارجه وقت ایران، دیداری از نیجریه به عمل آورده و این ماجرا را یک سوءتفاهم خواند.

اما خبر لغو بازی دوستانه تیم های ملی فوتبال ایران و نیجریه در 26 آبان این احساس را دامن زد که موضوع پیچیده تر و جدی تر از آن است که تصور می رود. خصوصاً این که در 29 آبان، سازمان مبارزه با مواد مخدر نیجریه مدعی شد در میان قطعات یدکی خودرو که از ایران صادر شده، 130 کیلوگرم هروئین به ارزش 9/9 میلیون دلار کشف کرده که مقصد آن اروپا بوده است! به علاوه، هیئت 6 نفری کمیته تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران، به نیجریه رفت و روزهای متمادی در آنجا به بررسی موضوع پرداخت.

در حالی که وزیر خارجه وقت ایران در 24 آبان حتی از رفع سوء تفاهم خبر می داد، وزیر امور خارجه نیجریه در مصاحبه ای در 25 آبان اعلام کرد که نیجریه موضوع را در چارچوب قطعنامه 1939 در خصوص تحریم تسلیحاتی ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش کرده است، اما از محتوای آن چیزی نگفت. آقای متکی در مصاحبه اش گفته بود که این سلاح ها از نوع متعارف بوده و توسط یک شرکت خصوصی به کشوری غیر از نیجریه فروخته شده است. وی نام کشور مقصد را ذکر نکرد. متکی همچنین ارتباط میان آقاجانی با سفارت ایران در لاگوس را تکذیب نمود.

گمانه زنی های بعضاً عجیب و غریبی در این باره توسط رسانه ها و تحلیل گران چهارگوشه جهان دامن زده شد و حتی رژیم صهیونیستی مدعی گردید که مقصد این سلاح ها غزه و برای استفاده توسط حماس بوده است. در حالی که جنجال آفرینی رسانه های نیجریه ای ادامه داشت، آقای متکی در 22 آذر راهی داکار پایتخت سنگال شد و با عبدالله واد رئیس جمهور و سایر مقامات این کشور دیدار کرد. در اثنای این ملاقات ها بود که حکم عزل آقای متکی صادر شد.

در 24 آذر، وزارت امور خارجه سنگال بیانیه ای صادر کرده و گفت چون از توضیحات طرف ایرانی قانع نشده، سفیر خود را از ایران فرا می خواند. این بار آقای علی اکبر صالحی که سرپرستی وزارت امور خارجه را عهده دار بود راهی سنگال شد تا مأموریت نیمه تمام سلف خود را به اتمام برساند. اندکی بعد، دولت سنگال اعلام کرد که به واسطه میانجی گری ترکیه، آقای عبدالله واد تصمیم گرفته سفیر خود را به تهران بازگرداند. گرچه مطلب زیادی از دستاوردهای سفر دکتر صالحی منتشر نگردید، ولی بازگشت سفیر سنگال و رأی مثبت مجلس شورای اسلامی به وزارت دکتر صالحی این نوید را می داد که ایشان اولین مأموریت پیچیده خود را با موفقیت به انجام رسانده است.

از سویی دیگر، در حالی که حتی یک بار خبر آزادی آقای آقاجانی منتشر گردید، آن چه که از روند محاکمه آقای آقاجانی به صورت جسته و گریخته در رسانه های نیجریه ای انعکاس می یافت، حاکی از طولانی شدن جریان دادرسی بود. حدود یک ماه سکوتی رضایت بخش حکم فرما بود تا آن که خبر شوک برانگیز قطع روابط دیپلماتیک سنگال با ایران در 4 اسفند آسمان را ابری کرد.

یک بار دیگر ماجرا را به سرعت مرور کنیم. بین سلاح ها و مهمات و به اصطلاح مواد مخدر کشف شده در بندر آپاپا در شهر بندری لاگوس با انتخابات و شورش داخلی در نیجریه، شورشیان جدایی طلب در جنوب سنگال، روابط سنگال و گامبیا، تحریم های غیرمشروع شورای امنیت علیه ایران، تأمین سلاح برای حماس و صادرات مواد مخدر از ایران به اروپا از طریق آفریقا پیوند برقرار می شود.

جریان دادگاه آقای عظیم آقاجانی در نیجریه به درازا می کشد و به این بهانه، رسانه های جنجالی آفریقا و توطئه چین غرب، مستمراً فیلمنامه های خیالی متعددی را پیش روی افکار عمومی قرار می دهند. چه نتیجه ای می توان گرفت؟ طبیعی است اولین مطلبی که به ذهن خطور می کند، این است که احتمالاً یک سناریوی چند بعدی و دنباله دار طراحی شده که حداقل سه کشور آفریقایی درگیر آن هستند.

ایران به حق، مقصد این سلاح ها را گامبیا اعلام می کند. اما حتی اگر کسی با دیده ظن و تردید به آن بنگرد، بیش از سه احتمال نمی تواند مطرح باشد:

1-    ایران با ارسال سلاح و مواد مخدر، قصد بر هم زدن اوضاع در این دو کشور کلیدی غرب آفریقا، تهدید رژیم صهیونیستی، کسب درآمد از طریق مواد مخدر و ایجاد مشکلات اجتماعی در اروپا را داشته است. ناگفته پیداست که واقعاً این فرضیات بیشتر به سناریوهای هالیوودی شبیه هستند. از بین ده ها دلیل که هر یک از آنها به تنهایی برای اثبات عدم سلامت این فرضیات کافی است، به یکی دو مورد اشاره می شود: اولاً، سیاست آفریقایی جمهوری اسلامی ایران در بیش از سه دهه گذشته به خوبی نشان می دهد که ایران با منش و سیاستی عقل گرایانه، حساب شده و خیرخواهانه توانسته اعتماد آفریقایی ها را به دست آورده و پایه و اساس روابطی مستحکم و تزلزل ناپذیر را بنا نهد. پس چگونه ممکن است با سیاستی ماجراجویانه و از مسیری غیرمنطقی و سبک سرانه این سرمایه ارزشمند را به تباهی بکشد؟! ثانیاً، اگر ایران چنین نیتی، آن هم در سنگال و نیجریه داشت، چه دلیلی داشت که در سال های اخیر صدها میلیون دلار در این کشورها سرمایه گذاری کند؟ کدام سرمایه گذاری است که به دلایل واهی حاضر شود منافع خود را با کاشتن تخم بی ثباتی، به خطر اندازد؟

2-    سنگال ادعا می کند 3 سربازش در درگیری با نیروهای شورشی جنوب این کشور با سلاح و مهمات ایرانی کشته شده اند. این ادعا به آن معناست که ایران پیش از این نیز سلاح در اختیار گامبیا قرار داده است، چرا که هنوز 13 کانتینر توقیف شده در نیجریه هستند؛ پس سنگال به کدام سلاح اشاره دارد؟ نویسنده نمی داند که آیا واقعا ایران پیش از این نیز به گامبیا سلاح می فروخته یا خیر، اما در هر حال عدم صداقت سنگالی ها در این فرضیه هم به خوبی هویداست، چرا که اولاً، در بحبوحه این ماجرا ناگهان چنین ادعایی را مطرح کرده اند، ثانیاً، بدون ارائه سند و مدرک و دادن هیچ گونه فرصتی برای بررسی و مذاکره توسط طرف ایرانی و به طور ناگهانی قطع رابطه را اعلام کرده اند.

3-    بالأخره، سناریوی احتمالی سوم این است که همه مواردی که در قسمت مرور سریع بر ماجرا ذکر کردیم، قطعات پازل سناریویی هستند که کم کم در کنار هم قرار می گیرند و نقشه واقعی را بر ملا می سازند. به علاوه، شاید گامبیا از وحشت مسئول شناخته شدن در مقابل شورای امنیت به دلیل نقض قطعنامه تحریم تسلیحاتی علیه ایران؛ نیجریه و سنگال به دلیل مشابه؛ و همینطور برخی منافع و منابع اقتصادی وعده داده شده از جانب غرب؛ رایزنی از جانب اسرائیل و آمریکا؛ و قص علی هذا، حاضر به ایفای نقش در چنین سناریویی شده اند. اگر روند به همین صورت ادامه یابد، به نظر می رسد که متأسفانه چنین سناریویی در حال شکل گیری است. اگر طراحی چنین سناریویی صحت داشته باشد و دو کشور مهم و تأثیرگذار در سطح قاره، یعنی سنگال و نیجریه، به هر دلیلی، اعم از کمک اقتصادی غرب و یا ملاحظات سیاسی و امنیتی، واقعاً آماده ایفای نقش در این سناریو شده باشند، آنگاه آثارش از سطح سه کشور آفریقایی فراتر رفته و ابعاد منطقه ای و بین المللی به خود خواهد گرفت.

غرب قطعاً در پیگیری سیاست به اصطلاح تحمیل انزوا به جمهوری اسلامی ایران، مایل است روابط ایران و آفریقا را تیره ببیند و فرصت گرانب های روابط آفریقایی را به چالشی برای حیات سیاسی و بین المللی ایران تبدیل کند. پیام این سناریوی خیالی به خوبی پیداست: آفریقایی ها گول ایران را نخورید! ایرانی ها در پوستین دوستی با شما، نهایت سوء استفاده را برده و طرح ها و برنامه های ماجراجویانه و بی ثبات گر خود را با امکانات شما پیش می برند. در برابر این توطئه افکنی ها، به نظر می رسد دستگاه سیاست خارجی کشور از مناسب ترین جایگاه در کشور برای ارائه طرحی نو و ابتکاری و در عین حال مبتنی بر اصول پذیرفته شده دیپلماسی و مذاکره برای رفع این چالش برخوردار است. به هر حال به حدی این خبر عجیب است که نویسنده هنوز از خود این سؤال را دارد که آیا اساساً چنین خبری صحت دارد؟

محمد رضا حاجی کریم جباری، سفير اسبق ايران در ساحل عاج و تحليلگر مسائل خاورميانه است.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: نیجریه سنگال گامبیا آقاجانی متکی مقصد در نیجریه سناریویی سنگالی آفریقا سنگال و ایران


( ۳ )

نظر شما :