نگاهی به سه گانه هلند، بریتانیا، سنگال

۰۸ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۸:۰۲ کد : ۱۰۴۹۵ اخبار اصلی
انتظار می رفت سال 1389 فضایی کم تنش تر و کم حادثه تر از سال قبل در عرصه سیاست خارجی ایران باشد. اما سه ماه پایانی سال که با خروج سه سفیر از تهران همراه شد بر این انتظار خط قرمز کشید.
نگاهی به سه گانه هلند، بریتانیا، سنگال

دیپلماسی ایرانی: به نظر می رسید با دور شدن از التهاب های داخلی ناشی از اختلافات پدید آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ، روند سیاست خارجی و تعاملات دولت با دولت های خارجی به شکل عادی خود برگردد و مناسباتی متناسب و درخور شان - دست کم در همان قواره ای که پیش از خرداد 88 وجود داشت - برقرار شود.

محمود احمدی نژاد برای کنار گذاشتن منوچهر متکی صبری جزیل از خود نشان داد و او را یک سال و نیم بعد از تشکیل دولت دهم کنار گذاشت. متکی اگرچه به لحاظ گفتمانی و منشی نسبت به علی اکبر صالحی سنخیت بیشتری با رئیس دولت داشت اما پاره ای اختلافات مشهود و چند پیشامد جزئی در ماموریت های متکی باعث شد تا عجیب ترین و جنجالی ترین تغییر دولت به نام او ثبت شود.

ظواهر امر نشان دهنده این است که بخش عمده ای از کش و واکش های سیاسی و اختلافات دیپلماتیک ایران و برخی کشورها ارتباطی مستقیم با وزارت خارجه ندارد و نه صالحی و همکارانش در پیدایی آنها دخیل اند و نه این توان و ظرفیت را دارند که از پیشامدهایی این چنین جلوگیری کنند.

خروج سه سفیر خارجی از ایران ظرف یک ماه گذشته، گویای اتفاقاتی است که در خارج از چارچوب دستگاه دیپلماسی کشورمان رخ می دهد و با همه تلاش هایی که دیپلمات ها و شخص صالحی در این باره انجام می دهند، اراده ای کلان تر و رخدادهایی فراتر از دولت ها مانع برقراری آرامش و شرایط عادی میان طرفین می شود.

سفیران هلند و بریتانیا به دلایلی که خارج از حوزه تصمیم گیری و عملکرد وزارت خارجه است، از تهران رفته اند. هر دو اینها با حجیت های حقوق بشری و در اعتراض به آنچه نقض آزادی ها و حقوق بشر در ایران خوانده اند، دست به عمل اعتراضی علیه دولت محل ماموریت خود زده و متقابلا عکس العمل هایی نیز مشاهده کرده اند. البته عزیمت سایمون گس انگلیسی از ایران، با قطع رابطه رسمی همراه نبود اما استقبال مقام های ایرانی از بی سفیر ماندن بریتانیا در تهران و نیامدن جایگزین برای او، از توقف دیپلماسی میان دو طرف حکایت دارد. 

بگومگوها و اختلافات پدید آمده میان ایران - هلند و ایران - بریتانیا در زمستان 89 ریشه در همان حوادث بهار و تابستان 88 در ایران دارد. درواقع برخلاف آنچه انتظار می رفت، گذشت زمان نیز نتوانست مانع وقوع حوادثی شود که دولت های خارجی از اظهارنظر یا واکنش نسبت به آن صرف نظر کنند و روابط دیپلماتیک با تهران را فارغ از رویدادهای داخلی کشورمان درنظر بگیرند.

سنگال که همین هفته پیش بار دیگر روابط خود را با تهران قطع کرد، سوءتفاهماتی دیگر را پیش کشید و نوع دیگری از اختلاف های دولت های خارجی را با ایران رخ نمود. اگرچه پیداست که تبلیغات و مانورهای خبری روی کشتی حامل اسلحه در این قطع رابطه بی تاثیر نبوده است، ولی به هر شکل بازگشت سفیر سنگالی به کشورش سومین ساختمان متعلق به سفارتخانه ها را در تهران خالی گذاشت.

جالب اینجاست که کشمکش های هسته ای ایران و غرب و بن بستی که در جریان مذاکرات از آن اسم برده می شود، هیچ یک بطور مستقیم خللی در دیپلماسی با ایران بوجود نیاورده و واکاوی قضایایی که به مسکوت ماندن رابطه ایران با هلند و بریتانیا و سنگال انجامیده، این مسئله را به روشنی نشان می دهد.

البته شاید مرتفع شدن مشکلات هسته ای غرب با ایران یا در انتظاری فرودستانه تر پیشرفت در مذاکرات ایران و غرب، بتواند سرپوشی بر گله مندی ها و توقعات بگذارد و چرخ دنده های دیپلماسی با ایران را تسهیل و تسریع بیشتری ببخشد. بطور حتم و یقین حتی اگر ایران از نگاه غرب عاری از مشکلات حقوق بشری و مراعات آزادی های سیاسی باشد ولی چالش هسته ای آن همچنان به قوت خود باقی بماند، بازهم تاثیر غیرمستقیم این مناقشه در جایی ظهور و بروز خواهد داشت. اما آیا عکس آن نیز صادق است؟ یعنی چنانچه روزی از روزها بحث های هسته ای ایران به فرجامی که غرب مایل است سوق پیدا کند، آیا بهانه ای برای توقف رابطه با ایران وجود نخواهد داشت؟

در اینکه مناقشات دیپلماتیک امروز ما تا چه اندازه حول حوادث داخلی و فوق اراده دستگاه وزارت خارجه می گردد یا تا چه میزان مرتبط با اختلاف های هسته ای و ایدئولوژیک غرب با تهران است، نمی توان نظر قاطعی داد. آنچه مبرهن و قابل توجه است اینکه مسائلی خارج از دایره عمل دستگاه دیپلماسی، دو سفیر اروپایی و یک سفیر آفریقایی را از تهران روانه خانه کرده و حال وزارت خارجه تلاش می کند موضوع را به چارچوب های معتبر و عرف دیپلماتیک بکشاند و تکلیف رابطه یا عدم رابطه را مشخص کند.

کلید واژه ها: بریتانیا


نظر شما :