با ائتلاف آمریکا، اسرائیل و سعودی چه باید کرد؟
دیپلماسی ایرانی: مسیر طی شده، ماموریت فراروی
نویسنده: سید احمد حسینی، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و بین المللی
دیپلماسی ایرانی: در حالی وارد سال جدید شدیم که دوران سخت و پرمساله ای را در محیط پیرامونی و عرصه بین المللی شاهد بوده و اینگونه بر می آید که ماموریت های دشوارتر و پرچالشی نیز در پیش روی می باشد.
مهمترین ویژگی فضای سیاسی بخصوص در منطقه ای که ما در آن زندگی می کنیم، سیالیت و شتاب تحولات است که تصمیم گیران و صاحب نظران را به رصد مستمر رویدادها و اتخاذ تصمیمات بموقع و درست وامی دارد و هر چه جلوتر می رویم، هم اندیشی و هوشیاری بسیاری را طلب می کند.
به دور از قضاوت های احساسی و صنفی باید اشاره نمود که ایران در این سال توانست روندهای جاری را مدیریت و خود را بعنوان بازیگری اثرگذار در صحنه نگه دارد اما باید دقت داشت که ما در همان ابتدای سال آینده با پرسش های مهمی روبرو می باشیم.
موضوع رفتار آمریکا در قبال برجام، مساله ای است که در برابر همه بازیگران قرار دارد و زیاده خواهی هایی که از سوی ترامپ بعنوان شروط باقی ماندن در این توافق مطرح می شود و اروپایی که به دنبال واسطه گری و البته تجمیع خواسته های خود با آمریکا برای محدودسازی قدرت ایران می باشد هر چند تفاوت های تاکتیکی در این موضوع وجود دارد.
در این بین، هنر دیپلماسی ایرانی این است که چگونه صحنه را مدیریت نماید تا موج ها را کنار زده و خود را نه به عنوان بازیگری تدافعی بلکه کشوری که به استقبال رویدادها می رود و خود را از تنگنای سیاسی و زمانی خارج می کند، مطرح و نقش آفرینی نماید. البته رسیدن به این جایگاه نیازمند توجه به مسائلی است که به اختصار مورد اشاره قرار می گیرد:
مسیری که آمریکا می پیماید:
شرایط حاکم بر کاخ سفید و جابجائی هائی که صورت می گیرد هر چه بیشتر ساختار سیاسی این کشور را از مسیر عقلانیت و درایت خارج و افرادی جایگزین می گردند که خوی ماجراجوئی دارند و تنها از موضع قدرت به مسائل و پدیده ها می نگرند و البته نفع مادی و پول که باید در هر شرایط برای آنان تامین شود.
به این وضعیت، باید ویژگی شخصی ترامپ را اضافه کرد که اصولا بدنبال زدن هدفی بالاتر از روسای جمهور قبلی است تا ثابت نماید توان بیشتری از آنان دارد و در این بین، مساله ایران در کانون توجه او قرار دارد.
آینده ترامپ:
موضوع دیگر این است که ترامپ با چالش ها و مسائل داخلی بسیاری روبروست. تصمیمات ناگهانی، خالی شدن کاخ سفید از عناصر اثرگذار و منطقی و روی کار آمدن افراد جنگ طلب، پرونده روسیه، کاهش فزاینده پرستیژ و قدرت نرم آمریکا که نمونه آشکار آن در ماجرای برکناری تیلرسون مشاهده گردید و بسیاری عوامل دیگر، ممکن است شرایطی را بوجود آورد که اجازه ندهد دوره ریاست جمهوری وی به پایان دوره برسد و ساختار بوروکراتیک ایالت متحده، او را کنار بزند.
ائتلاف خطرناک:
یکی از مخاطرات بسیار مهم در شرایط کنونی، ائتلافی است که بین سه محور آمریکا، اسرائیل و نظام سعودی شکل گرفته است آن هم در شرایطی که سه فرد خطرناک در راس نظام تصمیم گیری این سه مجموعه قرار گرفته است.
اگر دقت نمائیم نیروهای تندور در آمریکا، اسرائیل و عربستان، دنبال سناریوهای خطرناک در محیط پیرامونی ما هستند و اهتمام آنان در این است که ایران را در مرکز توجهات سیاسی منطقه قرار دهند. نکته مهم این همگرائی این است که آنها امکانات رسانه ای، سیاسی، لابی گری و ثروت انباشته دارند و این تجمیع ظرفیت ها می تواند در هر مسیری که قرار می گیرد، خطرناک باشد.
وقتی مقام اماراتی بزرگترین رویداد سیاسی کشورش را این می داند که در تغییر وزیر امور خارجه آمریکا، نقش آفرینی کرده است باید متوجه بود که اینها دنبال چه اهدافی هستند و چرا این تغییر برایشان این قدر اهمیت دارد.
مدل رفتاری ایران:
ایران باید با درایت، خویشتنداری و پرهیز از احساسی شدن و عصبانیت، این فرایند را مدیریت نماید و مدلی از رفتار را در پیش گیرد که عملا ایالات متحده را در تنگنای بست راهبردی قرار دهد. این کار، ماموریت بزرگی است که مختصات و ویژگی های خود را دارد که برخی از مهمترین عناصر آن بشرح زیر می باشد:
الف- شرایط پیش روی باید برای همه ملت ایران تشریح گردد و همه در مورد آن اجماع نمایند. باید این نکته برجسته گردد که برغم تفاوت سلیقه ها و نگرش ها، سیاست هائی که از سوی رهبری، ریاست جمهوری و ارکان نظام مورد تصویب و ابلاغ می گردد، حاوی محورهائی است که امنیت و منافع ملی ایران در آن نهفته است و باید مورد پشتیبانی قرار گیرد.
ب- هر چند مذاکره و دیپلماسی امر پسندیده و نیکوئی است و کم هزینه ترین راهکارها برای فائق آمدن بر مسائل و مشکلات است اما وقتی سوءاستفاده و نگاه ابزاری از سوی غرب باشد باید با نگاه کاملا محافظه کارانه به آن نگریست.
ج-برجام نقطه کانونی و آزمون نحوه مواجهه جمهوری اسلامی ایران با قدرتها از جمله ایالات متحده آمریکاست. اگر واشنگتن بخواهد بدون پایبندی به اصول مصرح در این توافق، ابزارهای قدرت ایران را نشانه رود نشان دهنده کمال نیرنگ و سوءاستفاده از اعتماد و همکاری در مناسبات بین المللی است و به سرانجامی نخواهد رسید.
د-رویکرد راضی کردن آمریکا با عناصر و مولفه های دیگر و با هزینه ایران، کاملا اشتباه و مردود است. تجربه های کنونی بخصوص روندهای پس از انعقاد برجام نشان داده که ماهیت غرب زیاده خواهی، سلب ابزارهای قدرت طرف و تشدید فشار می باشد. غرب اصولا تا زمانی طرف را به حساب می آورد که چیزی در چنته دارد و وقتی دست طرف خالی شد، دیگر با او کاری ندارد. نمونه بارز این گونه برخورد در مورد کشور اوکراین است که پس از فروپاشی شوروی، با فشارهای بسیار و تطمیع خلع سلاح شد و امروز دست خالی این کشور، حتی جدائی سرزمینی نیز برای او رقم خورده است.
ه- محیط پیرامونی و منطقه غرب آسیا برای مواجهه ایران با غرب حائز اهمیت بسیار است. نگاهی به تحولات و روندها نشان می دهد که آمریکا و غرب در این حوزه، فاقد برنامه و ابتکار هستند. ایران باید سال آینده را با تحرک در دیپلماسی منطقه ای خود، آغاز و سناریوهای هوشمندی را به اجرا درآورد تا جاذبه و وزنش در نظمی که در حال شکل گرفتن است بالا رود و قدرت ها متوجه شوند که زیاده خواهی و فرار از تعهدات و مسئولیت ها، چشم اندازی برای برون رفت از مشکلات فراهم نمی سازد.
د- تحولاتی که در موضوع کره شمالی رخ می دهد را باید مورد توجه قرار داد و نتایج و پیامدهای آن را ارزیابی نمود.
ه- با توجه به اینکه حمایت و پشتیبانی مردم از نظام، بزرگترین عامل بازدارنده در برابر فشارها و چالش های بیرونی می باشد، باید زندگی مردم و میزان رضایت مندی آنها را مورد توجه جدی قرار داد و مانع از رخنه و سوءاستفاده دشمن از نقاط ضعف و آسیب جامعه نمود و انسجام و یکپارچگی اجتماعی را به عرصه نمایش قدرت ایران تبدیل نمود.
انتشار اولیه: سه شنبه 7 فروردین 1397 / انتشار مجدد: دوشنبه 20 فروردین 1397
نظر شما :