ديپلمات:
غنىسازى حق قانونى ايران است
ديپلماسى ايرانى: نشريه ديپلمات در تازهترين نگاه خود به استراتژى ايالات متحده در قبال ايران مىنويسد: اوباما همچنان به استراتژى اشتباه خود در مقابل ايران ادامه مىدهد. تنها راه براى رهايى از کابوس بمب هستهاى ايران اين است که به اين کشور اطمينان دهيم که مىتواند از حق طبيعى خود براى غنى سازى اورانيوم استفاده کند. روزى در ميانه ماه نوامبر ظاهرا قرار است ايران و ايالات متحده همراه به ديگر کشورهاى گروه پنج به اضافه يک در وين يا ژنو با هم ديدار کنند. موضوع هم که پرونده هستهاى ايران است. متاسفانه به نظر مىرسد که باراک اوباما قرار است با همان استراتژى به سراغ ايران برود که از هم اکنون محکوم به شکست است. تنها در شرايطى مىتوان به موفقيت اين طرح تا حد و اندازهاى اميدوار بود که واشنگتن اعتراف کند که با توجه به عضويت ايران در معاهده منع تکثير تسليحات هستهاى، اين کشور حق غنى سازى اورانيوم را هم دارد. در غير اين صورت از هم اکنون بايد بپذيريم که احتمال موفقيت اوباما در اين دور از مذاکرات هم صفر است.
ديپلمات در ادامه ادعا مىکند که ايران و ايالات متحده چند سالى است که در پشت پرده به واسطه سياستمدارن کهنه کار و بازنشسته آمريکايى با هم در تماس هستند. اين تجربههاى مخفيانه نشان داده است که پرونده هستهاى ايران تنها در حالى از بحران خارج خواهد شد که هر دو طرف احساس کنند برنده شدهاند. ايرانىها وقتى احساس برنده شدن دارند که به حق خود در مورد غنى سازى اورانيوم رسيده باشند. براى آمريکايىها و غرب و آژانس بين المللى انرژى هستهاى هم موفقيت زمانى معنا دارد که ايران در نيروگاههاى خود را به روى بازرسان آژانس بين المللى انرژى هستهاى باز کند.
ديپلمات در ادامه مىنويسد: باراک اوباما از زمان حضور در قدرت در ژانويه سال 2009 تاکنون با ايران به نرمى برخورد کرده اما هرگز به صراحت تاکيد نکرده است که ايرانىها حق غنى سازى اوانيوم را در چنته دارد. ژوئن گذشته بود که سناتور جان کرى که مشاوره هايش به باراک اوباما شهرت دارد در گفتگو با فايننشال تايمز تاکيد کرد که ايران حق غنى سازى اورانيوم را دارد. باراک اوباما هم در سخنرانى پرشورى که براى مسلمانان در قاهره داشت هم بر لزوم رابطه مسالمت آميز ميان جهان اسلام و آمريکا تاکيد کرد و هم دستيابى به انرژى صلح آميز هستهاى را حق ايرانىها خواند.
نويسنده اين يادداشت براى ديپلمات در اين باره مى نويسد: در زمان سخنرانى باراک اوباما در قاهره من تهران بودم. در ديدار با على اکبر رضايى که دبير کلى بخش امريکاى شمالى و مرکزى وزارت امور خارجه را عهده دار است، وى تصريح کرد که اوباما به صراحت در قاهره تاکيد نکرد که ايران حق برخوردارى از انرژى صلح آميز هستهاى را دارد اما برخوردارى از اين حق را هم براى ايرانىها زير سوال نبرد.
گاهى اوقات در دنياى سياست خلق ابهام هم کارساز است. در مورد برنامه هستهاى ايران اما اکنون زمان به صراحت سخن گفتن فرارسيده است.
پاييز گذشته بود که مقامهاى ايرانى و آمريکايى براى نخستين بار در سه دهه گذشته در قالب مذاکرات هستهاى ايران با هم گفتگو کردند. در همان زمان هم طرفين توافق کردند که براى برون رفت اين پرونده از بحران به نوعى تبادل سوخت تن دهند. قرار بود ايران 1200 کيلوگرم از اورانيوم در اختيار خود را در اختيار کشورى ثانى مثلا فرانسه يا روسيه قرار دهد. اين اورانيوم که با درصد پايين از تهران منتقل مىشود با درصد بالا و مورد نياز ايران در اختيار اين کشور قرار مىگيرد. اروپايىها تصور مىکردند که اين برنامه مىتواند به نوعى اعتمادسازى ميان دو طرف منتهى شود.
علاوه بر اين ايران اورانيوم آنچنانى هم در اختيار نخواهد داشت تا با توسل به آن بتواند به بمب دستيابى پيدا کند. اين طرح زمانى که به تهران رسيد با برخورد تند ايرانىها مواجه شد. در نهايت هم ترکيه و برزيل وارد بازى شدند و ترکيه نقش کشور ثانى را عهدهدار شد که قرار بود تبادل سوخت در آن انجام گيرد. تصويب قطعنامه چهارم اما بازى را تغيير داد و ايرانىها توافق با ترکيه را هم کان لم يکن کردند.
ايران از يک سال پيش تاکنون بر ذخيره اورانيومى خود افزوده است و بر همين اساس است که غربىها در طرح جديد اورانيوم مد نظرى را که تهران بايد در اختيار غرب قرار دهد افزايش دادهاند. تحليلگران غربى اعتقاد دارند که تحريمها ايران را وادار مىکند سر ميز مذاکرات بازگردد و يا به طرحى شايد بدتر از طرح گذشته هم تن دهد. ميزان اورانيومى که ايالات متحده اعتقاد دارد ايران بايد در اختيار واشنگتن قرار دهد تقريبا 50 درصد بيش از اورانيوم مد نظر در طرح سال گذشته است.
اکنون زمان ان فرا رسيده است که تمامى اين حقايق را در کنار هم قرار دهيم. بايد به ايران اطمينان داد که مىتوانيد غنى سازى اورانيوم را ادامه دهد و البته درها را به روى ناظران بينالمللى هم بگشائيد. اوباما مىتواند با اين پيشنهاد ميل ايران را براى پايان دادن به بنبستى که پرونده هستهاى گرفتار آن شده است محک بزند. رسيدن به نتيجه مطلوب به هيچ وجه آسان نيست. هم در ايران و هم در امريکا تندروهايى هستند که نمىتوانند تعامل را جانشين سى سال تقابل کنند. اوباما بايد براى کنار آمدن با ايران، نئومحافظهکاران و تندروهاى طرفدار اسرائيل را ساکت کند.
دولت اوباما ادعا مىکند که تحريمها بر ايران تاثيرگذار بودهاند. شايد بتوان اين ادعا را صحيح دانست. البته کارشناسانى هم هستند که ادعا مىکنند اين برنامه اقتصادى محمود احمدى نژاد است که ايرانىها را به دردسر در حوزه اقتصادى انداخته است.
ديپلمات در ادامه مىنويسد: تحريمها نمىتواند ايران را آنگونه که ديگران مىخواهند در مسير تجديدنظر قرار دهد. باراک اوباما بايد بداند که هر شکست در مذاکراتى که زمان آن نزديک است مىتواند به بنبستى خطرناک بينجامد. در شرايطى که ايرانىها احساس خطر خارجى کنند و پشت سر دولت بايستند اوباما هم گريزى نخواهد داشت جز حمله و در نتيجه مصيبتى جديد از راه مىرسد.
نظر شما :