آينده مبهم براى عراقى که خون مىگريد
ديپلماسى ايرانى: عراق روزهاى خونينى را از روز يکشنبه تا کنون ديد. خونبارترين آن حادثهاى بود که روز سهشنبه دوم نوامبر طى 20 انفجار متوالى در بغداد رخ داد و طى آن حداقل 88 نفر کشته و نزديک به 300 نفر زخمى شدند. اين انفجارها عمدتا در مناطق شيعهنشين و برخى از آنها در حسينيهها و خانوادههاى داغدار شيعه به وقوع پيوست. مثلا يکى از آنها در شهرک شيعهنشين صدر و در مراسم ختم يک خانواده عزادار رخ داد.
در حادثه تروريستى روز يکشنبه که با گروگانگيرى مسيحيان کليسايى در بغداد صورت گرفت نيز 56 نفر کشته و بيش از 300 نفر زخمى شدند.
دو نکته در اين انفجارها پررنگ بود. اول اين که اين حوادث توسط عوامل انتحارى نداشتهاند. اين نشان مىدهد که اين عمليات با عمليات ديگرى که به القاعده منصوب مىشود، تفاوت دارند. ثانيا تا کنون سابقه نداشته القاعده چندين انفجار را در يک شهر آن هم در مناطقى که سابقه وجود تروريسم در آنها نبوده يا معروف نبوده که تحت کنترل القاعدهاند، صورت بگيرد. خصوصات بسيارى از مناطق از وجود القاعده و فعاليتهاى تروريستى آن پاک شده بودند. اين دو نکته باعث شده تا به رغم اين که گروهى که خود را وابسته به القاعده اعلام کرده و مسئوليت آن را بر عهده گرفتهاند اما انگشت اتهام متوجه جهتهاى ديگر شود. اگرچه گروهى که مسئوليت اين عمليات را برخود گرفتهاند براى نخستين بار است که نامشان در رسانهها مطرح مىشود و جالب آن که که مسيحيان مصر را نيز تهديد به انجام عمليات تروريستى خونبار شبيه آن چه در عراق رخ داده، کردهاند.
از سوى ديگر، دولت عراق دستور به بسته شدن شبکه ماهوارهاى البغداديه در سراسر عراق و خارج از آن داده است. اتهامى که متوجه اين شبکه شده، دست داشتنش در حادثه تروريستى روز يکشنبه در کليساى مسيحيان است که در آن دست کم 56 نفر کشته و بيش از يکصد نفر زخمى شدند.
نخستين گروهى که به غير از القاعده انگشت اتهام به سمتشان متمايل مىشود، دشمنان سنتى نظام جديد عراق، بعثىها هستند. بعثىها به دليل آشنايى کامل و کوچه به کوچه عراق بيش از همه مورد اتهام قرار مىگيرند. سابقه فعاليتهاى تروريستى عراق نيز نشان مىدهد بيشتر حوادث تروريستى که در آن عامل انتحارى وجود ندارد، توسط بعثىها صورت گرفتهاند. يکى ديگر از عواملى که باعث مىشود اتهام به بعثىها بيشتر شود، همزمانى آن با زمان اعلام اعدام طارق عزيز يکى از رهبران سابق حزب بعث است.
اما پرسشى که در اين ميان پيش مىآيد، اين است که پشت اين حادثه خوفناک چه کسى، طرفى يا کشورى ايستاده است؟ به واسطه رابطه تنگاتنگى که ميان حزب بعث با کشورهاى عربى به خصوص اردن، سوريه، عربستان سعودى و امارات متحده عربى وجود دارد، برخى کارشناسان و ناظران عراقى وجود يک طرف خارجى را در پس اين حوادث شوم دور از ذهن نمىدانند. به خصوص اين که عربستان سعودى نيز پيشنهاد ميزبانى جرگه صلح رهبران سياسى عراقى را داده تا راه تشکيل حکومت را هموار کند و در اين راه يکى از اهداف آن حذف نورى مالکى نخستوزير فعلى است که با طرح ملک عبدالله پادشاه عربستان مخالفت کرده است.
از سوى ديگر، فکرى که مطرح شده و باعث افزايش نگرانىها نسبت به آينده عراق به خصوص براى روزهاى آينده شده، ياس سنىهاى عراق به خصوص اعضاى سنى مذهب العراقيه براى مشارکت در دولت آينده است که حتى برخى از آنها تهديد به جدا شدن از فهرست العراقيه و روى آوردن به فعاليتهاى تروريستى کردهاند. اين روزها نمايندگان سنى مذهب العراقيه بىمحابا در يادداشتها و سخنرانىهاى خود سخن از ياس و نااميدىشان از حکومت آينده عراق مىزنند و علنا خرده مىگيرند که شرکت در انتخابات بيهوده بوده و حضور يا عدم حضورشان تاثيرى بر روند سياسى کشور نداشته و به عبارت ديگر تصميمگير و سازنده اصلى کشورشان نيستند. اين ديدگاه به سمتى مىرود که العراقيه را به انشعاب بکشاند. در وهله نخست شايد اين گونه برداشت شود که العراقيه از هم بپاشد چندان هم بد نباشد. اين در صورتى مىتواند به نفع جريانهاى سياسى رقيب باشد که اين از هم گسستگى و فروپاشى در راستاى يک عمل و جريان سياسى صورت بگيرد. اکنون فروپاشى العراقيه هشدارآميز است چرا که جريانهايى که از اين تشکل جدا مىشوند به سمت حرکات ايذايى و فعاليتهاى تروريستى روى مىآورند و حتى مىتوانند کشور را وارد يک جنگ داخلى تمام عيار و خونين کنند. اتفاقى که نزديک به پنج سال پيش در عراق رخ داد و اوج آن پس از حادثه تروريستى سامرا بود که علنا عراق را به سمت يک جنگ طايفهاى تمام عيار کشاند. اکنون و در خلاء سياسى 8 ماهه عدم تشکيل دولت، نگرانى از بازگشت روزهاى سياه تروريسم به عراق بيش از پيش افزايش يافته است.
نظر شما :