گزینه های سابق همچنان در برابر ایران است
امریکای لاتین خارج از حوزه منافع ملی ایران است
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا، از بررسی جامع و کامل گزینه های امریکا در برابر ایران خبر داده است. هم زمان، رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا مدعی شد که دولت ایران دست به فعالیت های خرابکارانه در امریکای لاتین می زند. این در حالی است که یک روز پیش از این اظهارات، آقای اوباما، رئیس جمهور امریکا و خانم سوزان رایس، سفیر این کشور در سازمان ملل نیز سخنانی مثبت در مورد رویکردهای جدیدشان در برابر ایران ایراد کردند.
گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با دکتر داوود هرمیداس باوند، استاد دانشگاه، متخصص روابط بین الملل و تحلیل گر مسائل ایران و امریکا:
علائمی شفاف از سوی امریکا و خطاب به ایران نشان داده می شود، ارزیابی شما از اظهارات مسئولین جدید ایلات متحده امریکا چیست؟
فرصت جدیدی است که پدیدار شده و ایران باید از این فرصت استفاده بهینه کند، در واقع ایران نیز باید به نسبت خود در برابر این رویکرد جدید، انعطاف پذیری نسبی نشان دهد و فضا را برای گفت و گوی سازنده فراهم کند.
به نظر شما گزینه هایی که در دید خانم کلینتون در برابر تهران در حال بررسی است، چه مواردی را شامل می شود؟
گزینه های سابق همچنان در برابر ایران باز است، قطع نامه های شورای امنیت، مشوق هایی که 1+5 با ایران مطرح کرده است و پیام هایی است که آقایان فیشر و شرودر قصد دارند با سفر به ایران، با مقامات کشور مطرح کنند، نمونه هایی از گزینه هایی است که در خصوص ایران وجود داشته و دارد،
بنابراین فرایند این گام های اولیه، تعیین کننده گام های بعدی است.
با این توضیحات آیا تغییر در گزینه ها و رویکرد های قبلی امریکا با آمدن اوباما قابل تصور نیست؟
تمایلی برای تغییر وجود دارد، آقای اوباما قویا در مقام ایجاد تغییراتی در نگرش سیاست داخلی و به ویژه خارجی هستند و این تغییرات نیز بیشتر در رابطه با کشورهایی است که مشکلاتی را با واشنگتن داشته اند و ایران نیز جزء آنهاست.
این تغییر روش دال بر این است که قصد و نیت نیز در جهت ایجاد زمینه هایی است که بتوان به نوعی تفاهم نائل شد اما این تغییر رویکردها باید دو جانبه باشد و هر دو طرف باید تعدیل نسبی در مواضع اولیه خود در پیش بگیرند و برای دست یابی به تفاهم و نهایتا توافق، از خود انعطاف پذیری نسبی نشان دهند.
آیا می توان به دست دوستی امریکا به سوی ایران اعتماد کرد و آیا تهران این دست دوستی را می گیرد؟
در سیاست هیچ کس عاشق دیگری نیست، نه دشمنی کامل وجود دارد و نه دوستی کامل بلکه مقتضیات، ضرورت ها و منافع روز برای جوامع مطرح است.
امریکا امروز به این نتیجه رسیده است که برای تامین منافع مردمی خود در داخل و خارج احتیاج به تغییر رویه دارد و این ادعا را مطرح کرده است.
ایران نیز متقابلا باید از این فرصت استفاده کند و به نوبه خود انعطاف پذیری بیشتری نشان دهد.
آیا جایی برای نگرانی امریکا از نفوذ ایران در امریکای لاتین وجود دارد؟
امریکای لاتین به طور کلی منطقه ای است که در تاریخ رابطه ای با ایران نداشته و خارج از حوزه مصالح و منافع ملی ایران است، منافع تهران قبل از هر چیز منطقه ای است، بنابراین کشورهای امریکای لاتین که در گذر تاریخ اخیر حیات خلوت امریکا بوده اند؛ کشورهایی هستند که احتمال تغییرات پی در پی در آنها هست، لذا سرمایه گذاری در این نوع جوامع را که امکان پایداری زیاد در نوع حکومت هایشان نیست باید با تردید نگریست.
امریکاییان نیز می دانند که حکومت هایی پوپولیستی است که در حال حاضر در کشورهای ونزوئلا، پرو و بولیوی حاکم است، این کشورها سابقا متهم به خطر کمونیسم می شدند اما امروزه این خطر از بین رفته است اما حکومت های پوپولیستی جایگزین شدند که بر آن هستند نوعی راهکارهای سوسیالیستی چون ملی کردن صنایع و غیره را در پیش بگیرند، این کشورها الگوهای خاصی هستند و بر این اساس ایران نه توان مالی دارد که این کشورها را تغذیه کند و نه به لحاظ جغرافیایی می تواند ارتباطات چشم گیری با این کشورها داشته باشد.
به این ترتیب اظهار نگرانی وزیر دفاع امریکا در خصوص نفوذ ایران در امریکای لاتین، اظهار نگرانی ضعیف و بیهوده ای است.
نظر شما :