آیا در حوادث اخیر بمبئی هند دخالت خارجی وجود دارد؟
گفتوگو با بهمن آقارضى مدیر کل سابق آسیای غربی وزارت امور خارجه
حملات تروریستی اخیر در بمبئی هند چه ابعادی دارد؟
اینکه زمینه و دایره این خشونتها ریشه در سیاستهای دهلی نو و محیط اطراف هند دارد شکی نیست. اما بهنظرم تشدید فشارها و حملات آمریکا به نواحی وزیرستان پاکستان، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و انتخاب آقای اوباما و تحولات روابط هند و آمریکا در تحریک گروههای داخلی و خارجی برای عرض اندام بین المللی و منطقه ای منجر به این حملات شده است.
دولت هند بلافاصله دولت پاکستان را بهعنوان مظنون نخست این حملات نام برده است. اين اتهامات از جانب دولت هند را قبول داريد؟
اتفاقا من فکر میکنم در این حملات دولت پاکستان هیچگونه نقش و انگیزه ای نمی تواند داشته باشد. همزمان با شروع عملیات تروریستی که از دریا و سواحل بمبئی همراه بود آقای قزیشی وزیر امور خارجه پاکستان در هند بود و رییس جمهور آقای آصف زرداری در مصاحبه و تاکید بر عزم اسلام آباد برای حل مشکلات با هند. به هر حال این حملات را به جهت ابعاد آن و شوکی که به دولت آقای سینگ نخست وزیر وارد کرده و بازتاب رسانهای آن با حملات استثنایی 11 سپتامبر مقایسه کردند و لذا بنا بر رسم سیاسی دولتها در برابر اینگونه حوادث متهم اول دول و عناصرخارجی هستند. موضع هندیها نیز از این قاعده جدا نیست.
الان دولت اسلام آباد و نیروهای نظامی آن چه در جبهات داخلی و چه در مرزهای خود با افغانستان چنان درگیر و مشغول هستند که فکر طراحی چنین ماجراجوییهایی عجیب بهنظر میرسد. ولی اینکه در دو کشور عناصر خود سر و مخالفی که از هر گونه نزدیکی دو کشور آشفته میشوند همواره بوده هم یک واقعیت است.
در عین حال گروههای تند رو از جمله تندروهای هندو، مائوئیستها و جدایی طلبان آسام و کشمیر نیز میتوانند شرایط فعلی را برای گوشزد توانایی های خود به دولت هند به رخ کشیده باشند.
چه شرایطی؟
روابط خارجی هند بهویژه درسالهای اخیر و در خلال نخست وزیر اقتصاد دان هند آقای موهان سینگ قدم های خود را در نزدیکی به جبهه غرب سرعت بخشیده است. قرارداد اخیر هسته ای هند و آمریکا و سر و صدای وسیعی که از این جهت در داخل هند به پا شد و تقریبا همزمان بود با شروع حملات آمریکا به نواحی وزیرستان پاکستان در واقع گروه های تند رو را برای تحرک علیه هند به حرکت واداشت. روابط ویژه هند با اسرائیل نیز در همین چارچوب قابل بحث است. موقعیت اسرائیل به جهت بدنامی آن در جهان و نه تنها در جهان اسلام با اعلام روابط استراتژیک هند با آمریکا و طبعا غرب گروه های یاد شده را به فکر تحرکاتی انداخته است. شاید شبیه کاری که علیه دولت آقای مشرف در مسجد لال اسلام آباد درجولای سال گذشته توسط عناصر افراطیطالبان و القاعده پاکستان صورت گرفت. بی خود نیست که مراکز اطلاعاتی و پلیسی آمریکا و انگلیس بلافاصله راهی هند شدند تا ریشه اتفاقات رخ داده را بررسی کنند. برای آنها پیدا کردن جنس حوادث مشابه در منطقه جالب و ضروری است. ولذا هند از این بابت یک استثناء نیست. پیمان کمپ دیوید بین مصر و رژیم تل آویو در سال 1978 تا به امروز این کشور را آماج حمات مخالفین داخلی قرار داده است. یا با همراهی بیش از حد عربستان با آمریکا در حمله آن کشور به عراق که با ظهور القاعده همراه بود همین مسائل و خشونتها در عربستان هم جاری شده است. و می بینیم که کشورهای اسلامی هم مبتلا شده اند.
پس به عقيده شما زمينههاى اين تحولات را بايد در خود منطقه جستجو کرد؟
بله، این تحولات زمینه های تاریخی و جدی در منطقه دارد و تبعات شبیه به هم نیز ایجاد میکند. الان منطقه دچار تنش های بزرگ سیاسی است و از این دست اتفاقات هم در هر جایی قابل انتظار است. پس حس اینکه این اتفاقات از جنس واکنشی و افراط در منطقه است که دست به حرکات پر سر و صدا میزند و در آن افراد بی گناه و مردم عادی هم آماج حملات قرار میگیرند وجود دارد.
الان در منطقه اینطور پخش است که اسرائیل واسطه پیمان اخیر هسته ای هند و آمریکا بوده است. یا اینکه حملات و بمبارانهای وزیرستان پاکستان توسط جتهای آمریکا با مشورتها و توصیه هندیها صورت میگیرد. هند در دولتهای مختلف خود روابط خاموش ولی عمیق و مهمی با اسرائیل برقرار کرده است. اگر دمکراسی و حکومتهای متکثر در هند در میان اقوام و مذاهب مختلف زینت بخش وجهه این کشور در دنیا بوده است ولی اینکه هند با آن سوابق دوران گاندی ها و نهرو به حقوق اقلیتها بی اعتنا باشد و به یک متحد واقعی در جبهه غرب وبا چاشنی اسرائیل تبدیل شود و تغییر مسیر دهد میتواند موقعیت این کشور را در منطقه دستخوش تغییرات جدی نماید.
تاثیر انتخابات آمریکا بر تحولات هند چگونه است؟
بعد از پیروزی آقای اوباما و دمکراتها صاحب نظران آنها سعی میکنند با الویت دادن به مسائل افغانستان و پاکستان و حتی کشمیر امکان تمرکز بر روی مسائل عراق بهعنوان بخش مهم خاورمیانه و منطقه عربی را امکانپذیر نشان دهند. ایران نیز همچنان از این قاعده مستثنی نیست. البته توافقات و نزدیکی مهم آمریکا با هند به نظرات آنها در ارتباط با آینده موقعیت آمریکا در منطقه وچین برمیگردد که بحث جداگانه ای است.
خوب طبیعی است این تحولات و نشانه ها، گروه های مختلف در هند و اطراف آن را به فکر اعلام حضور بیندازد. از نظر آنها آمریکائیها و هندیها اینطور فکر نکنند که میتوانند بدون در نظر گرفتن دیدگاه ها و نقطه نظرات این گروه ها به آرامش و همکاری برسند.اتفاقا پیمان هسته ای هند و آمریکا با تحلیل و تبلیغات وسیع بر بازار نوظهور هند بهعنوان مکمل سیاستهای غرب در منطقه و دنیا همراه است. اینکه مراکز اقتصادی و توریستی هند برای اولین بار در پایتخت تجاری و اقتصادی این کشور در بمبئی در کنار مرکز یهودی مورد هدف قرار میگیرد بهنظرم این تحرکات با این تحولات نزد گروه های مخالف معانی و ارتباطات خاصی پیدا کرده است و پیام های روشنی نیز دارد.
وپاکستان را از این اتفاقات بری می دانید؟
طبیعی است با سوابق درگیری ها و بدگمانی های دو طرف نسبت به یکدیگر سعی نمایند این اتفاق مهم را که توجه جهانیان را بخود جلب کرده است و میتواند با تداوم خود مصالح بزرگ هند را مورد تهدید و تاثیر جدی قرار دهد به دیگران نسبت دهند. سال گذشته در زمانی که حوادث مسجد لال در پاکستان اتفاق افتاد و با دخالت ارتش و کشته شدن تعداد بسیاری از طرفین همراه بود بنا بر سنت موجود در تعاملات هند و پاکستان ودر وهله اول این هند بود که بهعنوان متهم اول در میز اتهام نشانده شد. در واقع دو طرف در هر اتفاق منفی ردپای دیگری را جستجو میکنند. مسائل کشمیر و عدم تفاهم دو کشور در حل و فصل این مسئله خواستگاه بسیاری از تحولات روابط دو کشور همسایه بوده است. به هر حال هند در داخل و اطراف خود کلکسیونی از رقبا و دشمنان را مجبور است تحمل نماید. پاکستان، بنگلادش در غرب و شرق کشور. مائو یستها در بوتان و نپال در شمال و سریلانکا در جنوب آن.
حضور و ظهور گروه های مختلف جدایی طلب تا گروه های مذهبی که بهتدریج در ارتباط با یکدیگر قرار گرفتهاند از معظلات در پیش روی هند برای سالهای آتی و ثبات و امنیت این کشور بزرگ آسیای جنوبی خواهد بود. برهم خوردن توازن مواضع و موقعیت هند در منطقه میتواند این وضع را نیز دستخوش تغییرات و تحولات بیشتر و غیر قابل پیش بینی کند.
نظر شما :