چرا اعراب نمى‌خواهند هيلارى کلينتون وزير امور خارجه شود؟

۰۳ آذر ۱۳۸۷ | ۲۰:۳۳ کد : ۳۲۶۲ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
عربستان سعودی بیش از همه تلاش می­کند از آمدن هیلاری کلینتون جلوگیری کرده و تا آن جا که ممکن است چهره­ای متعادل­تر یا به قول خودشان کمتر مخاصم با عرب بر سر کار آید. حال چر ا اعراب این قدر از آمدن هیلاری کلینتون واهمه دارند؟
چرا اعراب نمى‌خواهند هيلارى کلينتون وزير امور خارجه شود؟

شاید در برخی خبرها جسته و گریخته شنیده باشید که اعراب از آمدن هیلاری کلینتون به دستگاه وزارت امور خارجه امریکا واهمه دارند و تلاش می­کنند که با استفاده از نفوذ و لابی­های خود از آمدن وی به پست وزارت امور خارجه امریکا جلوگیری کنند. در این میان عربستان سعودی بیش از همه تلاش می­کند از آمدن هیلاری کلینتون جلوگیری کرده و تا آن جا که ممکن است چهره­ای متعادل­تر یا به قول خودشان کمتر مخاصم با عرب بر سر کار آید. حال چر ا اعراب این قدر از آمدن هیلاری کلینتون واهمه دارند؟

 

نخست این که هیلاری کلینتون از مهمترین کسانی است که با نزدیکی ایالات متحده و عربستان مخالف است. وی در جریان انتخابات کنگره در سال 2006 به دستگاه دیپلماسی کاخ سفید و در راس آن سیاست­های جورج بوش رئیس جمهوری امریکا خرده می­گرفت که در برابر اعراب زیاد کوتاه آمده و به ویژه در برابر عربستان سعودی موضع محکمی اتخاذ نکرده است. هیلاری در جریان تبلیغات خود در آن انتخابات نمایندگان کنگره بارها تاکید می­کرد، چرا باید ایالات متحده به عنوان یکی از بزرگترین قدرت­های سیاسی و اقتصادی دنیا تا این اندازه از لحاظ اقتصادی به عربستان وابسته باشد و این موضوع باعث شود تا ریاض به دنبال بهره­برداری سیاسی از امریکا بر آید. وی گفته بود: «25 درصد واردات نفتی ما از عربستان است. این باعث شده تا ریاض از این وابستگی اقتصادی استفاده کرده و خواسته­هایش را بر ما تحمیل کند.»

 

وی در ادامه افزوده بود، «ایالات متحده چرا تا کنون فکری برای رهایی از اقتصاد وابستگی نفتی به عربستان نکرده است. ما از آقای رئیس جمهور می­پرسیم چرا تا کنون فکری برای کاهش واردات نفتی از عربستان نکرده است.»

 

هیلاری کلینتون وعده داده بود، در صورتی که به پست عالی در امریکا – که  البته در آن دوران وی به فکر رسیدن به پست ریاست جمهوری بود – برسد بی­درنگ برای کاهش وابستگی نفتی امریکا به عربستان سعودی تلاش خواهد کرد تا بدین ترتیب این کشور گمان نکند می­تواند در لوای وابستگی نفتی ما به آن، حقوق بشر را به راحتی زیر پا بگذارد و در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کند ( در آن موقع وی منظورش دخالت در امور داخلی عراق و برخی دیگر از کشورهای عرب همسایه عربستان از جمله مسئله فلسطین بود).

 

دیگر این که هیلاری کلینتون، همانند بسیاری از جمهوریخواهان به ویژه نوجمهوریخواهان پس از حادثه 11 سپتامبر عربستان سعودی را کانون آشوب و ترویج فرهنگی ضد غربی و ضد امریکایی  می­دانسته است. هیلاری کلینتون بارها در نطق­های سیاسی خود در مجلس سنا گفته است که عربستان سعودی کانون تمام بنیادگرایی­ها و افراط­گری­های منطقه است. ترویج فرهنگ ضد امریکایی و ضد غربی در این کشور انجام می­شود و رهبران القاعده از لحاظ فکری و اندیشه­ای از علمای این کشور تغذیه می­شوند. وی مستقیما به علمای وهابی عربستان اشاره می­کرد و می­گفت: «عربستان به این رهبران دینی وهابی بها داده است و آنها برای سربازان ما در عراق و افغانستان با فتواهای افراطیشان مزاحمت ایجاد می­کنند و جوانان ما را به کشتن می­دهند.»

 

به تبع همین دیدگاه­ها بود که هنگامی که در اواخر سال 2006 لایحه­ای به سنا مبنی بر توقف کمک­های بلاعوض ایالات متحد به عربستان تقدیم شد، هیلاری کلینتون بی­درنگ از در حمایت از آن بر آمد و برای تصویب آن در مجلس سنا تلاش کرد. در این لایحه کمک­های مالی بلاعوض برای تجهیز پلیس عربستان که دولت عربستان به عنوان مبارزه تروریسم از واشنگتن دریافت می­کرد به دلیل حمایت این کشور از بنیادگرایی و وهابیت که اندیشه اصلی القاعده و گروه­های نزدیک به آن است، متوقف می­شد. این لایحه وارد سنا شد و با اعتراض بسیار عربستانی­ها مواجه شد به گونه­ای که ملک عبدالله پادشاه عربستان خود راسا زبان شکوه گشود و گفت: «امریکایی­ها تلاش­های ما را برای مبارزه با تروریسم فراموش کرده­اند. آنها باید به ما کمک کنند و به ما تجهیزات پیشرفته بدهند تا بتوانیم با تروریست­ها مبارزه کنیم.»

 

ملک عبدالله حتی تهدید کرد: "در صورتی که کمک امریکایی­ها به ما متوقف شود، آنها نیز نباید از ما توقع داشته باشند که بتوانیم در برابر تروریست­ها مقاومت کنیم و به مبارزه خود با آنها ادامه دهیم."

 

این لایحه در نهایت از سوی نمایندگان سنا رد شد و نمایندگان اعلام کردند، در شرایط کنونی که به حمایت عربستان برای آرام ساختن منطقه نیاز است، لازم می­دانیم که چنین لوایحی فعلا به اجرا در نیاید.

 

در همین سال ایالات متحده در نیویورک برای نخستین بار میزبان نشست مخالفان دولت عربستان شد که عموما افراد لیبرالیست عربستانی در تبعید بودند و در آن هیلاری کلینتون نیز حضور یافت. این نشست در کمال ناباوری در هتلی که همواره معروف بوده، آخرین نشست­های اپوزسیون­ها برای سقوط نظام کشورهای مورد متخاصم در آن برگزار می­شود، برگزار شد. هتلی که میزبان نشست اپوزسیون عراقی چند ماه قبل از حمله امریکا به عراق و اپوزسیون افغان دو سه ماه قبل از حمله به امریکا به افغانستان بود. این نشست باعث خشم شدید دولت عربستان شد به گونه­ای که بی­درنگ اعتراض خود را به کاخ سفید مبنی بر حضور نماینده امریکا در این نشست (هیلاری کلینتون) ابراز داشت. البته این نشست مورد حمایت برخی از نومحافظه کاران امریکایی نیز بود.

 

دلیل چهارم به موضوع فلسطین باز می­گردد. هیلاری کلینتون در اواخر دهه هشتاد از چهره­های مشهور ضداسرائیلی بود. اما با گذشت زمان همه چیز تغییر کرد به گونه­ای که اکنون وی همانند ژوزف بایدن، معاون رئیس جمهوری منتخب امریکا، سیاست­های ایالات متحده را عینا سیاست­های اسرائیل می­داند و همانند بایدن از جورج بوش خرده می­گیرد که چرا در کشاکش گفت وگوهای صلح فلسطینیان و اسرائیلی­ها در برخی مواقع جانب فلسطینی­ها را گرفته بود. او به این که اسرائیل باید در برابر فلسطینیان امتیاز دهد و برخی شرایط را بپذیرد به هیچ عنوان قبول ندارد و معتقد است ایالات متحد باید کاملا از مواضع اسرائیل حمایت کند.

 

در این میان هیلاری کلینتون از موضع اعراب در برابر مسئله فلسطین و اسرائیل به شدت انتقاد می­کرد. برای مثال هنگامی که در اواخر سال 2007 مکه میزبان رهبران فتح و حماس برای رسیدن به توافق­نامه آشتی ملی بود، هیلاری کلینتون به شدت از عربستان سعودی به دلیل میزبانی از جنبش حماس انتقاد می­کرد و معتقد بود، عربستان سعودی اگر متحد امریکا است و خود را دوست ایالات متحد می­داند نباید میزبان جنبشی باشد که اسرائیل را به رسمیت نمی­شناسد، علیه صلح عمل می­کند و به مواضع ایالات متحد که همان مواضع اسرائیل است، بی­اعتنا است.

 

در برابر موضوع انتخابات ریاست جمهوری مصر، هیلاری کلینتون در دیداری با جمال مبارک در سال2004، او و خانواده مبارک را ناقض دموکراسی دانسته بود و آنها را کسانی توصیف کرده بود که می­خواهند به تنهایی برای آینده ملت مصر تصمیم بگیرند و حق انتخاب را از مردم مصر گرفته­اند. وی در دوران رقابت­های انتخاباتی مبارک در سال 2005 بسیار از مواضع وزارت امور خارجه وقت که تلاش می­کرد به هر ترتیبی که شده، رقابت­های انتخاباتی در مصر آزاد برگزار شده و حتی الامکان مبارک برنده انتخابات نشود. اتفاقی که در نهایت با سرسختی حسنی مبارک نیفتد و وی مجددا رئیس جمهوری مصر شد و بلافاصله پس از آن نیز رقبای سرسخت خود را با پرونده سازی و شایعه روانه زندان کرد. اتفاقی که باعث شد هیلاری کلینتون از دعوت دولت مصر برای سفر به آن کشور به دلیل نقض حقوق بشر شهروندان مصری سر باز زند.

 

بر سر موضوع عراق نیز هیلاری کلینتون با وجود این که طرفدار خروج نیروهای امریکایی از عراق است اما آن برنامه­ای که باراک اوباما برای خروج نیروهای نظامی از این کشور در نظر دارد را نمی­پذیرد و هم­زمان با حضور و دخالت کشورهای عربی به ویژه عربستان، سوریه و مصر در امور داخلی این کشور به شدت مخالف است.

 

به همین دلایل اعراب چندان روی خوشی به آمدن هیلاری کلینتون به وزارت امور خارجه امریکا نشان نمی­دهند. آنها هیلاری کلینتون را فردی می­دانند که برنامه­های معوقه جورج بوش و جمهوریخواهان را دوباره زنده می­کند و می­خواهد کار راکد شده نوجمهوریخواهان به ویژه موضوع خاورمیانه بزرگ و گسترش دموکراسی در خاورمیانه را پیگیری کند. اما به هر حال ظاهرا اعراب در تلاش­هایشان برای نیامدن هیلاری کلینتون شکست خورده­اند زیرا ظاهرا وی پست وزارت امور خارجه امریکا را پذیرفته است.

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :