افغانستان؛ باتلاقی رو به روی اوباما

۲۶ مرداد ۱۳۸۷ | ۰۵:۳۰ کد : ۲۴۳۵ اخبار اصلی
يادداشت اختصاصى ایمانوئل والرشتاین، استاد ممتاز جامعه‌شناسی در دانشگاه دولتی نیویورک و صاحب نظريه «نظم نوين جهانى» براى ديپلماسى ايراني.
افغانستان؛ باتلاقی رو به روی اوباما

باراک اوباما، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، مبارزه تبلیغاتی خود را آغاز کرد و با موضع خود در قبال جنگ عراق توانست جذابیت خاصی در میان رای دهندگان امریکایی پیدا کند. وی از سال 2002 میلادی مخالفت خود با این جنگ را به طور آشکارا اعلام کرد و این جنگ را جنگی احمقانه دانست. او با افزایش نیروهای امریکایی در عراق مخالفت کرده بود. باراک اوباما همچنین خواهان خروج تمامی نیروهای نظامی امریکایی طی 16 ماه از عراق شده است و همچنین اشتباه بودن مخالفت خود با افزایش نیروهای امریکایی در عراق را نپذیرفت.

باراک اوباما در عین حال همواره اعلام کرده است که ایالات متحده امریکا باید بیش از این به افغانستان کمک کند. این سخنان اوباما به طور آشکارا شامل ارسال هرچه زودتر 10 هزار نیروی جدید به افغانستان است. به نظر نمی رسد که وی جنگ افغانستان را جنگی احمقانه بداند. به نظر می رسد که اوباما فکر می کند که امریکا می تواند با اعزام نیروهای بیشتر و با همکاری بیشتر ناتو در این جنگ پیروز شود.

باراک اوباما تلاش می کند تا به مصاحبه اخیر جرالد شالیاند در روزنامه لوموند پاسخ دهد. شالیاند یکی از برجسته ترین ژئواستراتژیست های جهان است که در زمینه جنگ های چریکی تخصص دارد. وی افغانستان را به خوبی می شناسد و در سی سال گذشته بارها به این کشور سفر کرده است. شالیاند در دهه 1980 که مجاهدین علیه شوروی سابق مبارزه می کردند در کنار آنها بود. در حال حاضر نیز وی چندین ماه از سال را در کابل در موسسه ای که به منظور مطالعات جنگ و صلح تاسیس کرده است به سر می برد.

وی در خصوص وضعیت نظامی بسیار قاطع است و معتقد است که پیروزی در افغانستان غیر ممکن است... شالیاند معتقد است که امروز ما باید تمام تلاش خود را بر روی مذاکره معطوف کنیم. راه حل دیگری وجود ندارد. چراکه طالبان قدرت های محلی را در سراسر شرق و جنوب افغانستان، جایی که پشتون ها حاکم بودند تحت کنترل خود درآورده است. دوبرابر کردن نیروهای غربی، دوبرابر کردن نیروهای ارتش دولتی و استفاده بیش از 10 درصد کمک های خارجی در توسعه اقتصادی می تواند وضعیت را تغییر دهد. اما هم شالیاند و هم من شک داریم  که این از نظر سیاسی برای امریکا وکشورهای عضو ناتو خوشایند باشد. پیش از این نیز وزیر امور خارجه آلمان به اوباما اعلام کرده بود تا به آلمان برای افزایش نیروهای خود برای مبارزه با طالبان فشار نیاورد. شالیاند همچنین معتقد است که عدم پیروزی امریکا در افغانستان به معنای پیروزی طالبان در این جنگ نیست، بلکه شرایط به یک بن بست نظامی رسیده است. شورشیان طالبان که از نظر ژئوپلیتیکی بسیار زیرک هستند، با صبر بسیار منتظرند تا غرب از این جنگ طولانی خسته شود.

برای آنکه بدانیم امریکا خود را چگونه داخل چنین مخمصه ای انداخته است باید به عقب برگردیم و نگاهی به تاریخ بیاندازیم. پیش از قرن نوزدهم، افغانستان کانون اصلی بازی بزرگ بین روسیه و بریتانیای کبیر بود.(که امروز امریکا جایگزین آنها شده است). نه روسیه و نه بریتانیا، هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی کنترل این منطقه را که یکی از شریان های اصلی ترانزیت  بود  به دست بگیرد.

امروز افغانستان در مرزهای خود با کشوری به‌نام پاکستان همسایه است که جمعیت زیادی از پشتوها را در مرزهای خود جای داده است. اولین تمایل ژئوپلیتیک پاکستان داشتن رابطه ای دوستانه با افغانستان، روسیه، امریکا و ایران و داشتن یک رابطه محتاطانه با هند است. پاکستان از جمعیت پشتوها از راه های مختلف حمایت می کند که این امروز به معنای حمایت از طالبان است و پاکستان قصد ندارد دست از این حمایت بردارد.

در زمان ریاست جمهوری کارتر، ایالات متحده امریکا تصمیم گرفت تا دولت به اصطلاح کمونیست افغانستان را که به نظر می رسید به روس ها نزدیک شده است، از صحنه خارج کند. امروز، با انتشار مدارک دولت کارتر و مصاحبه معروف 10 سال پیش زیبیگنیف برژینسکی می دانیم که امریکا از مجاهدین در مبارزه با شوروی سابق حمایت می کرد. در واقع، یکی از اهداف اصلی امریکا به تله انداختن شوروی سابق بود تا در اوج قدرت حتی در سرزمین خود نیز قدرتش را از دست بدهد. آفرین! امریکا توانست به این هدف خود برسد اما در عین حال، سیاست امریکا به گسترش القاعده و طالبان کمک کرد. در هر حال همه به جز برژینسکی به اوباما هشدار داده اند تا اشتباه شوروی سابق را تکرار نکند.

بنابراین امروز اوباما وعده ای می دهد که در موقعیت اجرای آن نیست. اینکه دولت عراق به طور ضمنی از برنامه های اوباما در خصوص عراق حمایت کند، برای وی بسیار خوب است. او روی این مسئله به خوبی مانور می دهد و هم از طرف امریکا و هم از طرف جامعه جهانی برای خود اعتبار کسب مى کند. اما وی با دادن وعده های غیر عملی در خصوص افغانستان به راحتی این اعتبار را از دست می دهد. گروه 300 نفری مشاوران وی در این خصوص به خوبی اوباما را راهنمایی نمی کنند. اوباما به خوبی می داند که چه زمانی محتاطانه رفتار کند. اما او در مورد افغانستان از این خصوصیت خود استفاده نمی کند.


نظر شما :