نبردی که باید جدی گرفت
جنگ ترکیبی دشمن و راهکارهای مقابله با آن
نویسنده: دکتر محمد بیدگلی، دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل ایران
دیپلماسی ایرانی: دشمنان بعد از راهاندازی جنگهای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که اگر از یک جبهه وارد شوند، موفق نخواهند بود به همین خاطر با بسیج همه امکانات خود جنگ ترکیبی را علیه ما طراحی کردند و از جبهههای رسانهای، نظامی، اقتصادی و فرهنگی وارد میدان جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران شدهاند. امروزه جنگ به دلیل ظهور شبکههای اجتماعی و پیشرفتهای فناوری که بتوان در عرض چند دقیقه اطلاعات زیادی را بین میلیاردها نفر توزیع کرد، به تهدیدی اجتماعی و ایدئولوژیک تبدیل شده است.
جنگ ترکیبی به راهبرد نظامی پیچیدهای اطلاق میشود که ترکیبی از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در خود جای میدهد. جمهوری اسلامی ایران به خاطر ماهیت و نقش منحصر به فرد خود در عرصه بینالملل، همواره در کانون آماج جنگ های ترکیبی دشمنانش قرار داشته است.
اهداف اصلی در این جنگ از بین بردن اعتماد جامعه نسبت به حاکمیت، نابود کردن نیروهای اجتماعی و سرمایههای کاری جامعه است. در جنگ ترکیبی دشمن از چند سلاح اعتمادزدایی، ناامیدسازی جامعه، ناکارآمد نشان دادن حاکمیت، از بین بردن مشروعیتهای جامعه و زیر سؤال بردن اعتبار نظام و حاکمیت یک کشور استفاده میکند. هدف اصلی در جنگ ترکیبی، نخبگان، اعتقادات و نگرشهای عمومی نسبت به کشور است. در این جنگ، ادراک را از افراد میگیرند و آنها را بازیچه خود برای رسیدن به اهداف نرم خویش میکنند، بدون اینکه خود وارد میدان شوند. بنابراین جامعه از جنگ و تبعات آن در رنج است اما همچنان با توجه به اینکه در حال مدیریت شدن از سوی دشمن است، خود را از درون، از بین میبرد. دیگر هدف اصلی جنگ ترکیبی نهادینه کردن نارضایتی در کشور هدف و زنده نگه داشتن آشوب و ناامنی است و در این مسیر حتی از غیرانسانی ترین روش ها مثل تحریم دارویی و اقدامات تروریستی استفاده می شود.
دشمن همواره به دنبال کنترل و محدود کردن ایران و در صورت امکان حتی اعمال تغییر بوده است و پس از آزمودن روش های مختلف از جنگ سخت تا نفوذ نرم برای مقابله، به جنگ ترکیبی روی آورده و اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی را از این نوع نبردها دنبال می کند. تاکید چندباره رهبر معظم انقلاب در مورد لزوم آمادگی در برابر جنگ ترکیبی، ضرورت توجه به این مقوله را افزایش داده است.
در نبرد ترکیبی که رسانه در آن نقش ویژه دارد، جعل یا تحریف اخبار و انتشار گسترده آن در فضاهای واقعی و مجازی از تاکتیکهای اصلی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی است. ایجاد امید به پیروزی در میان معترضین، معرفی دشمن به عنوان دوست و تخریب سیاست های دولت هدف، در جنگ ترکیبی مورد توجه قرار دارد. در جنگ ترکیبی همانند جنگ فیزیکی، ابتدا باید طرح و نقشه دشمن و نقاط هدف دشمن به خوبی شناخته شود و سپس با روشهای تبیینی باید به میدان جنگ ترکیبی وارد شد. مهم آن است که ببینیم در هر برهه دشمن بر چه چیزی تمرکز دارد. جهاد تبیین تنها راه خنثی سازی جنگ ترکیبی دشمن است. امروز با یک جنگ ترکیبی روبهرو هستیم که دیگر مردم با واقعیت و حقایق قضایا را داوری نمیکنند، بلکه با تصویری که از واقعیت رسانههای دشمن برای آنها ساختهاند، قضایا را داوری میکنند. در این شیوه جدید جنگی، دشمن یک جریان را از یک حادثه برای مخاطبانش به تصویر میکشد و به ذهن آنها وارد میکند و آنها هم با چشم بستن به واقعیتها و حتی مستندات، فقط همان تصویر دشمن را بهعنوان واقعیت قبول میکنند. دشمنان با ساماندهی تهاجم فرهنگی، سیاسی، روانی و تبلیغاتی و تطهیر خود در افکار عمومی ملت ایران به ویژه در نسل جوان، و با القای ناکارآمدی نظام، همه دستاوردهای مثبت گذشته را بهصورت اغراق آمیزی نفی کردهاند.
سواد رسانهای عبارت است از قدرت درک نحوه کار رسانهها و معنیسازی در آنها و چگونگی سازماندهی استفاده از آنها. سواد رسانهای به ما گوشزد میکند تا از اندیشههای سطحی و محدود نگر فاصله بگیریم و به سمت اندیشههای عمقی و گسترده نگر حرکت کنیم و به راحتی افسار اندیشه مان را به دست رسانه ها نسپاریم. به نظر میرسد فضای رسانهای کشور به یک نزاع و تقابل قوی و جنگ شناختی وارد شده که با توجه به فراگیری گسترده رسانههای اجتماعی و مجازی، سواد رسانهای به یک ضرورت تبدیل شده است. امروز در جامعه بعضا با تروریسم رسانهای مواجه هستیم. با توجه به تنوع گسترده شبکههای اجتماعی به ارتقای سواد رسانهای و مصونبخشی مخاطب نیازمند هستیم. در جنگ شناختی هم مانند جنگ روانی، اگر به سواد رسانهای مسلح باشیم میتوانیم تا حد زیادی از مغلوب شدن نجات پیدا کنیم. اما این سواد رسانهای باید آحاد جامعه از مردم و مسئولان را در بربگیرد. سواد رسانه برای مسئولان و افراد تاثیرگذار در جامعه، چندین برابر افراد عادی جامعه اهمیت دارد. اگر یک فرد اثرگذار با سواد رسانه ای آشنا نباشد میتواند در جنگ ترکیبی به مهرهای ارزشمند برای دشمن تبدیل شود.
پیشنهاد میشود ارتباط عمیق و گسترده با مردم و جوانان و هدایت و حمایت فکری و فرهنگی آحاد جامعه، تکلیفی ساقط نشدنی برای دانشگاهیان وحوزه های علمیه است و ضروری است تا همه استادان و طلاب حوزه با آمادگی کامل، به تناسب ظرفیت، مهارت و دانش خود سهم و برنامه مشخصی را برای ارتباط گیری و تبیین در فضای پیرامونی خود تعریف کنند. همچون جنگ نظامی همه ما باید به در جنگ ترکیبی هم برنامه ریزی هدفمند و اقدامات مقابله ای در برابر اهداف دشمنان داشته باشیم و بیشتر به ظرفیت های خودمان تکیه کنیم.


نظر شما :