سرمایهگذاری شکستخورده بر هند
چرا امریکا باید روی پاکستان حساب کند؟

دیپلماسی ایرانی: موئید یوسف (Moeed Yusuf) استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته روابط بینالملل، مشاور سابق امنیت ملی پاکستان و نویسنده چندین کتاب درباره سیاست خارجی و امنیت جنوب آسیا در یادداشتی در نشریه فارن افرز مینویسد: «سیاست آمریکا در جنوب آسیا طی دو دهه اخیر بیشتر بر هند متمرکز بوده است. واشینگتن هند را وزنهای دموکراتیک در برابر چین دیده و امتیازهای بزرگی به دهلی داده است؛ از قرارداد هستهای گرفته تا حمایت از کرسی دائم شورای امنیت. در مقابل، پاکستان به دلیل نزدیکی با چین و ماجرای طالبان از چشم آمریکا افتاده است. اما نتیجه این سیاست، فاصله گرفتن همسایگان هند از آمریکا و نزدیکی بیشترشان به پکن بوده است.»
وی در ادامه مینویسد: «سرمایهگذاری آمریکا روی هند، برخلاف انتظار، چندان موفق نبوده است. هند نهتنها بهطور کامل با خواستهای آمریکا همسو نشد، بلکه سیاست «چندقطبیگرایی» را دنبال کرد. از بیطرفی در جنگ اوکراین تا افزایش روابط با روسیه و چین، همه نشان داد که دهلی بیش از هر چیز به «خودمختاری راهبردی» پایبند است. همین موضوع باعث شد ترامپ در تابستان تعرفههای بیسابقهای علیه کالاهای هندی وضع کند و روابط دو کشور به سردی گراید.»
یوسف همچنین مینویسد: «در همین زمان، روابط آمریکا و پاکستان به مرحلهای تازه وارد شد. ترامپ با میانجیگری در تنشهای مرزی هند و پاکستان خود را ناجی معرفی کرد و حتی از سوی اسلامآباد نامزد صلح نوبل شد. او در ادامه، دیدارهای سطح بالایی با فرمانده ارتش پاکستان داشت و قراردادهایی در زمینه انرژی، رمزارز و معادن با اسلامآباد امضا کرد. این چرخش باعث شد فضای جدیدی برای همکاری واشینگتن و اسلامآباد شکل گیرد.»
وی تاکید میکند، تمرکز یکجانبه بر هند، در عمل به افزایش تنشها دامن زد. حمایت آمریکا، دهلی را در قبال پاکستان جسورتر کرد؛ از عملیاتهای نظامی عمیقتر تا ترورهای هدفمند در خاک پاکستان. در پاسخ، اسلامآباد بهطور گسترده به فناوری نظامی چین متکی شد. نتیجه این روند، درگیریهای اخیر ماه مه بود که نشان داد پاکستان توانسته است با ترکیب تجهیزات داخلی، چینی و غربی از برتری مطلق هند مانع شود.»
مقاله تأکید میکند که پاکستان الزاماً انتخابی بین چین و آمریکا نمیخواهد انجام دهد. اسلامآباد بهدلیل نیاز اقتصادی، به هر دو کشور وابسته است و حتی در «سند امنیت ملی» خود بر بیطرفی و همکاری با همه قدرتها تأکید کرده است. پاکستان همچنان به کمک مالی آمریکا از طریق نهادهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول نیاز دارد. بهعلاوه، نقش تاریخی اسلامآباد در نزدیکی واشینگتن و پکن در دهه هفتاد میلادی نشان میدهد که میتواند بار دیگر میانجیگر باشد.
از نگاه نویسنده، آمریکا باید واقعگرایانهتر عمل کند: نه پاکستان را بهزور از چین جدا کند و نه روابط خود با هند را فدای این تغییر کند. بلکه با ایجاد پروژههای مشترک در حوزه انرژی، معادن و اتصال منطقهای، واشینگتن میتواند همزمان با اسلامآباد و پکن همکاری کند. چنین رویکردی، هم جلوی تنشهای بیپایان هند و پاکستان را میگیرد و هم از تبدیل جنوب آسیا به میدان رقابت پرهزینه قدرتهای بزرگ مانع میشود.
منبع: فارن افرز / ترجمه: اسفندیار خدایی
نظر شما :