روایت چهار دهه خیانت جریانهای کرد مسلح در ایران
چهار دهه است که گروههای مسلح تجزیهطلب کُرد با تکیه بر حمایت خارجی، از صدام تا موساد، در مسیر خیانت به وطن گام برداشتهاند؛ مزدورانی که از کشتار مردم بیگناه تا جاسوسی و ترور، هیچ خط قرمزی نداشتند.
به گزارش فارس، مرور روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، خاطرات تلخ خشونت جریانهای مسلح تجزیهطلب در مناطق کردنشین را یادآور میشود. جریاناتی که با تکیه بر حمایتهای خارجی، برای تجزیه خاک ایران آرزو اندیشی میکردند. هرچند این پروژه ریشهای عمیقتر دارد و به دوران سلطنت پهلوی اول بازمیگردد، زمانی که قاضی محمد در کردستان و سید جعفر پیشهوری در آذربایجان با هدایت مستقیم استالین و تشکیلاتی اطلاعاتی شوروی، تلاش کردند نقشهای از پیش طراحیشده را اجرا کنند؛ نقشهای که همان زمان نیز ناکام ماند و بواسطه همراهی مردم محلی و سران عشایر کُرد با دولت مرکزی، جمهوری مهاباد تحت لوای شوروی در کمتر از یک سال از هم پاشید و خواب آشفته برای تجزیه ایران تعبیر به واقعیت نشد.
فصل مشترک تمامی تجزیهطلبان؛ ارتباط با دستگاههای اطلاعاتی خارجی
پس از آن شکست مفتضحانه ناشی از اعتماد به بیگانه در جمهوری مهاباد، دوباره در روزهای آغازین انقلاب اسلامی، خیانت و خشونت گروههای مسلح کُردی سر برآورد. اسناد تاریخی و خاطرات چهرههای باسابقهای در جریان مسلح همچون غنی بلوریان در کتاب ئاله کوک، از مذاکرات اولیه میان دولت موقت و قاسملو پرده برمیدارد که قرار بود با طرحی پنجبندی به صلح برسند. اما قاسملو ناگهان پس از تماس با استخبارات رژیم بعث عراق، مواضع خود را تغییر داد و طرحی ۱۱بندی را پیشنهاد کرد که عملاً هیچ دولتی در ایران توان پذیرش آن را نداشت
این تغییر مسیر قاسملو، سرآغاز همکاری رسمی حزب دمکرات کردستان ایران، کومله، و بعدتر سازمان منافقین (رجوی) با صدام بود؛ جریانی که در نهایت به دستنشاندگان استخبارات عراق در مرزهای غربی ایران بدل شدند. حتی در این مسیر قاسملو و دموکرات چشم خود را بر جنایات صدام علیه کردها بست و نسل کشی و کشتار دسته جمعی کردها بواسطه استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم حلبچه و سردشت را انکار کرد و طرف صدام بعثی ایستاد و مردمش را به مشتی دینار نفتی فروخت.
جنایتهایی که هنوز سر به مهر ماندهاند
گروههای مسلح کردی در آن سالها با تصور ضعف دولت مرکزی، به تصرف شهرها و روستاها پرداختند. کشتار مردم بیدفاع در بیمارستان پاوه، قتلعام در زندان دولَتو، خونریزی در مهاباد، سنندج و سایر مناطق بخشی از جنایاتی است که هنوز در حافظه تاریخی مردم آن مناطق باقی مانده است. این اقدامات به وضوح نشان میدهد که هدف آنها نه حقوق کردها، بلکه اجرای دستورالعمل کارفرمایشان در خارج از ایران بود. کمااینکه اخیرا ملکه سلطانی از سران پیشین کومله اذعان کرد که سطح خشونت دموکرات و کومله فراتر از تصور بود تاجاییکه حتی در درگیری بین خودشان دموکراتیها به دختران کوملهای تجاوز میکردند و آنان را آتش میزدند. عین این گفته را ملکه مصطفی سلطانی خواهر رئیس اسبق کومله سه ماه قبل در مصاحبه با تلویزیون روداو اقلیم کردستان عراق به زبان آورد.
مزدوری رسمی در خدمت صدام
در دوران 8 سال جنگ تحمیلی به ایران، حزب دمکرات، کومله و رجوی بهطور رسمی به نیروی نیابتی صدام تبدیل شدند. با استناد به اسناد منتشرشده، این گروهها در ازای دلار و اقامت، به عملیاتهای جاسوسی و نظامی علیه رزمندگان ایرانی پرداختند. آنها در حالی که خاک ایران زیر بمبارانهای همهجانبه قرار داشت، از پشت خنجر زدند و در کنار صدام، به جنایت علیه ملت ایران پرداختند.
بعد از صدام؛ آغوش باز آمریکا و اسرائیل
پس از سقوط صدام، با توجه به رفتار درونی شده مزدوری برای بیگانه، این گروهها بهدنبال اربابان جدید رفتند. پژاک یکی از این گروههای مسلح کُردی است که به عنوان شاخه ایرانی پ.ک.ک ترکیه، با هدایت آمریکا و رژیم صهیونیستی، بهسرعت جایگزین گروههای قدیمیتر شد و عملاً به مزدوری جدیدی بدل شد. کشتار بیش از ۷۰۰ غیرنظامی ایرانی توسط این گروه در مناطق مرزی طی کمتر از ۵ سال، عمق خشونت و جنایت آن ها را آشکار کرد.
این گروه با ناامنسازی مناطق مرزی و ایجاد فضای امنیتی، عملاً مانع از سرمایهگذاری و توسعه در مناطق کردنشین ایران شد. پژاک، برخلاف تبلیغاتش، هیچگاه در پی حقوق مردم کرد نبود بلکه با ترور، گروگانگیری، باجخواهی و خشونت، پروژهای برای تجزیه و ناامنی اجرا میکرد.
آشوبهای ۱۴۰۱؛ شعلهای برای بیداری تجزیهطلبان
با درگذشت مهسا امینی، بار دیگر گروههای مسلح کرد از جمله پژاک، کومله و دمکرات، سعی کردند با سوار شدن بر موج رسانهای و اغتشاش، همان پروژه کهنه را احیا کنند، اما اینبار نیز با هوشیاری ملت ایران و ساختارهای امنیتی کشور ناکام ماندند. گرچه در این صحنه گردانی فقط سه گروه ذکر شده کردی نقش نداشتند و بلکه تمام عناصر و نیابتیهای آمریکا و اسرائیل وارد صحنه شدند.
پیر کودک شاه مخلوع ایران هم با آغاز اغتشاشات ۱۴۰۱ رسماً به زیر بیرق تجزیهطلبان و دشمنان تاریخی ملت ایران رفت و پس از آن به تلاویو و بیت المقدس سفرکرد و با انجام مناسک یهودیان، همراه صهیونیست ها ایستاد و امروز هم با چهره منفوری همچون نتانیاهو همنوا شده و بر طبل جنگ علیه مردم ایران میکوبد.
توافقنامه امنیتی ایران و عراق؛ آغازی بر پایان مزدوران مرزی
در دو سال اخیر، در پی توافقنامه امنیتی ایران-عراق، قرار شد گروههای تجزیهطلب مستقر در اقلیم کردستان عراق خلع سلاح شوند. این توافق تا حدودی موفقیتآمیز بود و گروههایی مانند کومله شاخه مهتدی، دمکرات و پاک به کمپهای محصور منتقل شدند. اگرچه اقلیم کردستان همکاری جدی در محدود سازی این عناصر نکرد، اما فشار دولت مرکزی عراق باعث شد تا حدی پاکسازی صورت بگیرد. اما پژاک که در کوهستانهای شمال عراق فاقد مقر مشخص است تصور کرد از این روند مستثنی شده است و همینجا امر بر پژاک مشتبه شد مبنی بر اینکه میتواند سایر اعضای حزب مادر یعنی پ.ک.ک را بعد از اعلام انحلال آن و سازش اوجالان با دستگاه ترکیه در صفوف خود سازماندهی کند و دستورالعمل کارفرمایان خارجی را با قدرت بیشتر پی بگیرد.
چرخش آشکار به سوی اسرائیل؛ با نام رمز "مزدک"
در ادامه همین مسیر، گروه تروریستی پژاک اخیراً سرکرده خود را عزل و فردی به نام امیر کریمی (با نام تشکیلاتی: مزدک) را که پیشتر در شاخه سوری پ.ک.ک با حمایت اسرائیل و آمریکا فعال بود، به عنوان رهبر خود برگزید. پس از این تغییر، پژاک رابطه خود با رژیم اسرائیل را علنی کرد؛ از نوشتار عبری در بیانیهها گرفته تا نشستهایی با عوامل صهیونیستی در اقلیم که نقطه عیان این ارتباط بود. اما حقیقت این است که مزدک سالهای حضور در سوریه رابطه عمیقی را با آمریکاییها و اسرائیلیها ایجاد کرده و عملا به مهره آنها بدل شده است.
با حضور مزدک، پژاک نیز تلاش کرد همچون کومله ، دمکرات و پاک به بازوی اطلاعاتی – عملیاتی موساد در مرزهای ایران بدل شود . این گروه دیگر حتی تظاهر به استقلال هم نمیکند و مستقیماً اهداف تلآویو را آشکارا بیان و دنبال میکند حتی در نشستی که با محوریت کنگره ملی کرد از نهادهای تشکیلاتی و پوششی پژاک و پ ک ک (ک.ن.ک) در هلند برگزار کردند یکی از اعضای پژاک با عرقچین یهودی ها اعلام کرد یهودی است و مطالبش را ابتدا به زبان عبری قرائت کرد و از پژاک تشکر کرد که به چنین مرحلهای رسیده میتوان در آن به زبان عبری سخن گفت این گروه فرصت طلب در این ماه ها رسما و علنی همراهی خود با رژیم جنایتکار صهیونیستی را تبیلغ کرد.
سرانجام مزدوری، پایان موجودیت
اکنون که ایران در اوج آمادگی برای پاسخ به تجاوزات رژیم اسرائیل قرار دارد، تجزیهطلبانی چون پژاک، دمکرات، کومله و حتی پاک هر یک تلاش میکنند در مسیر مزدوری و نیابتی بودن برای اسرائیلی ها از یکدیگر عقب نمانند برخی مانند دمکرات و کومله و بویژه گروه جنایتکار پاک به عنوان بازوی مسلح دفتر ویژه مسعود بارزانی، و پژاک بصورت مستقیم در خدمت صهیونیست ها گویی باردیگر بوی کباب به مشامشان رسیده است؛ اما اینبار هم غافلاند که این بوی کباب، بوی سوختن لاشه سیاسیشان در آتش انتقام ملت ایران است فراخوانهای این گروهها برای برهم زدن امنیت ملی ایران و ادعای حرکات ایذایی در داخل کشور بخشی از این خام اندیشی است. گزارشات مردمی در مناطق کردنشین ایران به بازوی قدرتمندی برای نیروهای حافظ امنیت بدل شده به نحوی که چندین محموله سلاح های جنگی و تجهیزات بمب گذاری با همین گزارشات مردمی توسط نیروهای امنیتی خنثی شده است.
تمام کسانی که زمانی به مزدوری برای صدام، آمریکا و اکنون اسرائیل افتخار میکنند، باید بدانند که سرانجام مزدوری، رسوایی و نابودی است. مشت آهنین ملت ایران، همانگونه که داعش و صدام و منافقین را درهم کوبید، در این فرصت طلایی رخ داده باقیمانده این گروههای دستنشانده را نیز از صحنه حذف خواهد کرد.
نظر شما :