چگونه جهان تغییر کرده است
سه سال آزمون استرس

نویسندگان: والری فدوروف، اولگ بارابانوف، آرسولاو لیسنکوف و آندری سوشنتسوف
دیپلماسی ایرانی: جهان در حال سپری کردن سه سال متوالی از یک آزمون استرس بیسابقه است که از همهگیری کووید-۱۹ آغاز شد و با درگیری در اوکراین ادامه یافت. این رویدادها نهتنها نظم جهانی را متزلزل کردهاند، بلکه درک ما از ثبات، امنیت و همکاری بینالمللی را نیز به چالش کشیدهاند. در این مقاله، ما به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه این بحرانها ساختارهای جهانی را تغییر دادهاند و چه درسهایی میتوان از آنها آموخت.
همهگیری: شوک اولیه
همهگیری کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰ بهعنوان یک زلزله جهانی عمل کرد که شکنندگی سیستمهای جهانیشده را آشکار ساخت. زنجیرههای تأمین مختل شدند، مرزها بسته شدند و اقتصادها به رکود افتادند. دولتها مجبور شدند بین نجات جان انسانها و حفظ اقتصاد تعادل برقرار کنند، در حالی که نهادهای بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی (WHO) در ارائه پاسخهای هماهنگ ناکام ماندند. این بحران نشان داد که وابستگی متقابل جهانی، که زمانی بهعنوان یک نقطه قوت تلقی میشد، میتواند به یک نقطه ضعف تبدیل شود.
در این میان، تفاوتهای عمیق در رویکردهای ملی پدیدار شد. برخی کشورها مانند چین، با کنترل متمرکز و انضباط اجتماعی، توانستند ویروس را مهار کنند، در حالی که دیگران، بهویژه در غرب، با تردید عمومی و مقاومت در برابر محدودیتها مواجه شدند. این تجربه همچنین نابرابریهای جهانی را برجسته کرد: کشورهای ثروتمند واکسنها را انبار کردند، در حالی که کشورهای فقیرتر به سختی به آنها دسترسی داشتند.
درگیری اوکراین: تشدید تنشها
اگر همهگیری یک شوک سیستمی بود، درگیری در اوکراین که در سال ۲۰۲۲ آغاز شد، مانند یک موج پسلرزه عمل کرد که شکافهای موجود را عمیقتر کرد. این درگیری نهتنها یک تراژدی انسانی بود، بلکه نظم جهانی پس از جنگ سرد را نیز زیر سؤال برد. تحریمهای بیسابقه علیه روسیه، مسدود شدن داراییها و اخراج این کشور از سیستمهای مالی جهانی مانند سوئیفت، نشاندهنده تغییر به سمت استفاده از اقتصاد بهعنوان سلاح بود.
این درگیری همچنین به یک تقابل ژئوپلیتیکی گستردهتر منجر شد. ایالات متحده و متحدانش در ناتو در مقابل روسیه و شرکای آن، از جمله چین، قرار گرفتند و جهان را به سمت یک دوقطبی جدید سوق دادند. در این میان، کشورهایی در جنوب جهانی (Global South) اغلب از انتخاب یک طرف خودداری کردند و ترجیح دادند منافع خود را دنبال کنند تا اینکه به بلوکهای رقیب بپیوندند.
پیامدها: جهانی بازسازیشده
سه سال آزمون استرس، چندین تغییر پایدار را به همراه داشته است. اول، اعتماد به نهادهای جهانی کاهش یافته است. سازمان ملل متحد، صندوق بینالمللی پول و دیگران در مدیریت این بحرانها ناتوان به نظر میرسند و کشورها به طور فزایندهای به راهحلهای ملی یا منطقهای روی میآورند. دوم، خودکفایی به یک اولویت تبدیل شده است. دولتها در حال بازنگری وابستگی خود به زنجیرههای تأمین خارجی، بهویژه در زمینههای حیاتی مانند انرژی، غذا و فناوری هستند.
سوم، این بحرانها ظهور بازیگران جدید را تسریع کردهاند. چین موقعیت خود را بهعنوان یک قدرت جایگزین تقویت کرده است، در حالی که کشورهایی مانند هند، ترکیه و برزیل در حال تثبیت جایگاه خود بهعنوان قدرتهای میانی هستند که میتوانند توازن را به نفع خود تغییر دهند. در نهایت، این دوره شاهد افزایش ملیگرایی و کاهش خوشبینی نسبت به جهانیسازی بوده است.
درسهایی برای آینده
این سه سال نشان داده است که جهان نمیتواند به سادگی به وضعیت پیشین خود بازگردد. انعطافپذیری، چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی، به یک ضرورت تبدیل شده است. دولتها باید برای شوکهای آینده آماده شوند، خواه این شوکها همهگیریهای جدید، درگیریهای ژئوپلیتیکی یا بحرانهای زیستمحیطی باشند. در عین حال، همکاری بینالمللی، هرچند تضعیفشده، همچنان ضروری است. چالش این است که تعادلی بین خودکفایی و وابستگی متقابل پیدا شود.
جهان در حال تغییر است و این آزمون استرس احتمالاً تنها آغاز یک دوره تحول بزرگتر است. این که آیا این تغییرات به ثبات بیشتر منجر میشود یا به آشوب بیشتر، به تصمیماتی بستگی دارد که امروز گرفته میشود.
منبع: والدای کلاب / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
نظر شما :