احتمال کلید خوردن مذاکرات در نشست داووس؟!
پیام داووس
دیپلماسی ابرانی: سفر هفته گذشته محمدجواد ظریف به نشست سالانه داووس از چند زاویه توسط منتقدین مورد حمله قرار گرفت. یکی از این موارد، ادعای آنها بر غیرقانونی بودن سفر ظریف در مقام معاون راهبردی رئیسجمهور بود و دیگری هم دامن زدن به شائبه کلید خوردن مذاکرات توسط ظریف که همزمانی نشست داووس با مراسم تحلیف دونالد ترامپ، این شایعه را تقویت کرد، گفتنی است که برخی اظهارنظرهای ظریف هم در گفتوگو با فرید ذکریا پیرامون سعید جلیلی و همچنین مواضعی در خصوص دونالد ترامپ و آمادگی برای مذاکرات هم موج تازهای از حمله جریان تندروی داخل به ظریف را فراهم کرد. با اینحال سؤال کلیدی اینجاست که «گفته های عضو دولت چهاردهم به موازات مواضع ترامپ در قبال ایران میتواند نشست داووس را به نقطه عزیمت تنش زادیی ایران و غرب بدل کند؟»
در پاسخ به همین سؤال، علی زارع طی گفتوگویی با «شرق»، نشستی مانند نشست داووس را «نه محل مناسبی برای مذاکره، آن هم در سطح مذاکرات ایران و آمریکا و در خصوص موضوع کلیدی چون پرونده هستهای میداند» و نه آنکه به گفته او «در نشست داووس فرصتی برای شروع مذاکرات پنهانی فراهم بوده است.» لذا این کارشناس با اشاره به حملات تندروهای داخلی به معاون راهبردی رئیسجمهور معتقد است که «اساساً اشاره به کلیدواژه های چون "مذاکرات پنهانی" توسط محمدجواد ظریف در داووس نوعی فرار به جلو و ایجاد ابهام و انحراف در فضای افکار عمومی است.»
چرا که این کارشناس باور دارد «مشکل تندروها پیش از سفر ظریف به داووس، فقط بر مسئله انتصاب غیرقانونی او در جایگاه معاون راهبردی رئیسجمهور باز میگردد و حملات تندتر پس از بازگشت ظریف به ایران هم صرفاً و صرفاً به سعید جلیلی و تندروهای وابسته به او باز میگردد. در غیر این صورت محمدجواد ظریف در مقاطع مختلف طی ۵ ماه گذشته اشاراتی به مذاکره داشت. اما این حملات صورت نگرفته بود. با چنین قرائتی، زارع نتیجه میگیرد که خود تندروها «بیش از هر جریان دیگری یقین دارند که در داووس نمیتوان مذاکرات پنهانی با آمریکا انجام را داد.»
مذاکرات پنهانی در کار نیست
در راستای تحلیل زارع برای حمله این روزهای تندورها به ظریف پس از بازگشت او به کشور باید عنوان داشت که رادیکالها پیش از عزیمت معاون راهبردی رئیسجمهور به سوئیس با استفاده از هشتگ «مذاکره پنهانی»، حملاتی به او داشتند و نوشتند: «معاون غیرقانونی رئیسجمهور برای حضور در مجمع جهانی اقتصاد در داووس راهی سوئیس شد. احتمالش هست که ظریف هدفی جز حضور در این اجلاس را داره. مراقبش باشید...» مجتبی امینی، تهیهکننده سریال گاندو هم به کنایه طی نوشتهای در فضای مجازی عنون داشت: «محرمانه در داووس؛ خدا به خیر کنه...» هنگامه شهیدیمدعی بود که «جواد ظریف از طرف دولت مأموریت دارد، در حاشیه اجلاس داووس با تیم ترامپ مستقیما وارد مذاکره شود».
البته از زاویه مثبتی هم به احتمال آغاز مذاکرات پس از حضور ظریف در داووس پرداخته شد؛ چنانی که عبدالرضا داوری، فعال توییتری در واکنش به این حضور دست به قلم شد و نوشت: «مجمع جهانی اقتصاد در داووس، کانون سالانه گفتوگو، مذاکره و لابی در نهادهای قدرت و ثروت جهانی است و درست در روزی که ترامپ به کاخ سفید رفت، جواد ظریف هم با هماهنگی مقامات و نهادهای عالی رتبه و بالادستی نظام عازم داووس شد تا ایستگاه اول در مسیر حل منازعات ایران و آمریکا را بنا کند.»
بهزاد نیک منش هم دیگر کارشناسی بود که طی گپ و گفتش با «شرق» و همسو با ارزیابی علی زارع، اساسا «کلید خوردن هرگونه مذاکرهای در نشست داووس را رد میکند.» چرا که از منظر وی «این نشست درست همزمان با مراسم تحلیف و روزهای آغاز به کار دونالد ترامپ در کاخ سفید همراه شد و دولت جدید در آمریکا فرصتی برای آغاز این مذاکرات را نداشته است.» ضمن آنکه نیک منش یادآور میشود «اگر از زاویه ما (ایران) به موضوع تحریمها و روی کار آمدن دونالد ترامپ نگاه شود، یقیناً میتوان استنباط کرد که اولویت جدی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ناظر بر مذاکرات است.» اما به اعتقاد مفسر حوزه سیاست خارجی، «برای ایالات متحده و دولت ترامپ، اولویتهای دیگری از مسائل داخلی تا جنگ اوکراین، مناسبات با چین و روسیه، مسائل اقتصادی و تجاری، سرمایهگذاریهای خارجی، تعرفههای گمرکی و ... اهمیت دارد.» کما اینکه این تحلیلگر به سخنرانی ویدیویی دونالد ترامپ در نشست داووس در مقام اولین سخنرانی خارجی رئیسجمهور جدید آمریکا اشاره کرده و یادآور میشود که «در این سخنرانی اشارهای به ایران نشد.»
لذا وی چنین برداشت میکند که «برای ترامپ، اولویت ایران یک اولویت دست چندم است و به همین دلیل بعید میبیند که ترامپ بخواهد، چه پیش از مراسم تحلیف و چه در حین مراسم تحلیف که به شدت مشغول چینش کابینه، امضای فرمانهای اجرایی و بازگشت به کاخ سفید بوده است خود را مشغول مذاکرات با ایران در داووس بکند یا حتی بخواهد تیمی را برای این کار تعیین نماید.»
آغاز دیپلماسی به وقت سوئیس!
به موازات گمانه زنی های مثبت و منفی فضای مجاری پیرامون احتمال شروع مذاکرات از کانال ظریف در داووس، رسانه های بینالملل هم از همین زاویه به موضوع پرداختند، کما اینکه خبرگزاری رویترز با تیتر «ظریف امیدوار است ترامپ "عقلانیت" را انتخاب کند» به آغاز دیپلماسی از سوئیس پرداخت و به نقل از معاون راهبردی رئیسجمهور نوشت: «ایران تهدیدی امنیتی برای جهان نیست و من امیدوارم که این بار، "ترامپ ۲" جدی تر، متمرکزتر و واقع بینانه تر باشد.»
این رسانه با اشاره به اینکه «ترامپ قول داده است که به سیاستی که در دوره قبلی خود دنبال میکرد بازگردد که به دنبال فشار اقتصادی برای وادار کردن این کشور به مذاکره بر سر توافق در مورد برنامه هستهای، برنامه موشک های بالستیک و فعالیت های منطقهای خود بود» این تحلیل را داشت که «نگرانی ها، همراه با افزایش خشم داخلی نسبت به مشکلات اقتصادی، میتواند تهران را به سمت مذاکره با دولت ترامپ بر سر سرنوشت برنامه هستهای خود سوق دهد.» روزنامه اسرائیلی جروزالم پست نیز با پوشش نشست خبری معوان راهبردی رئیسجمهور و فرید ذکریا به نقل از ظریف نوشت که «ایران هیچ اطلاع قبلی از برنامه های حماس برای انجام قتل عام ۷ اکتبر نداشت و این حمله مذاکرات هستهای با مقامات آمریکایی را مختل کرد.»
علی ناطقی هم دیگر کارشناسی بود که ذیل گفتوگوی خود با «شرق»، اساساً کلید خوردن «مذاکرات پنهانی» توسط محمدجواد ظریف در نشست داووس را تقریباً نزدیک به صفر میداند. چون وی معتقد است که «هنوز تا شروع مذاکرات رسمی و جدی فاصله بسیار زیادی وجود دارد و در یک نگاه واقع بینانه نمیتوان چنین تصور کرد که صرفا با سفر معاون راهبردی رئیسجمهور به نشست داووس، مذاکرات بین تهران و آمریکا آغاز شده باشد.» ضمن آنکه به گفته این تحلیلگر «نمایندهای هم از سوی دولت ترامپ در این نشست حضور نداشت و رئیسجمهور جدید آمریکا صرفاً با یک سخنرانی ویدیویی در داووس حضور پیدا کرد.»
جالب اینجاست که ناطقی با ارجاعی به سخنان دونالد ترامپ متذکر میشود که «کلیددار جدید کاخ سفید در اولین سخنرانی خارجی خود هیچ اشارهای به ایران نکرد.» مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی دلیل دیگر رد مذاکرات پنهای در داووس را «عدم موازی کاری بین وزارت امور خارجه و معاونت راهبردی ریاست جمهوری» دانسته و در تشریح بیشتر این نکته بیان میدارد که «محمدجواد ظریف و عباس عراقچی به دنبال موازی کاری در امر دیپلماسی و مذاکره نیستند.» در ادامه هرچند این تحلیلگر «به وجود برخی کانون تنش زدایی دیپلماتیک همزمان، چه توسط امیرسعید ایروانی در نیویورک با کانال ایلان ماسک و چه با تخت روانچی در ژنو اذعان دارد.» اما در عین حال تصریح میکند که «ایجاد این کانالها از نیویورک تا ژنو، مسقط، دوحه و ... به معنای موازی کاری بین دستگاه های دولت نیست و بعید به نظر میرسد که معاونت راهبردی ریاست جمهوری و شخص ظریف بخواهد به جای دستگاه سیاست خارجی، دخالتی در امر مذاکره داشته باشد.»
البته علی ناطقی در بخش پایانی گپ وگفت خود با «شرق» روی این نکته کلیدی را هم دست میگذارد و یادآور میشود که «فردی مانند محمدجواد ظریف به عنوان یک یپلمات کارکشته و مذاکره کننده ارشد با تجربهای بیش از ۴ دهه در امر دیپلماسی میتواند یک فرصت مغتنم را برای کلید زدن مذاکرات دقیق و هوشمندانه با دولت ترامپ را فراهم کند.» به خصوص آنکه از دید کارشناس، «محمد جواد ظریف تنها وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران است که تجربه کار کردن با دولت ترامپ را دارد و با اندوخته ۸ ساله خود در دولت روحانی و استفاده از تمام نقاط ضعف و قوتش میتواند به دستگاه سیاست خارجی کمک کند که البته این موضوع به معنای موازی کاری یا دخالت در امور محوله وزارت امور خارجه نخواهد بود.»
همزمانی جالب توجه!
در حالی هفته گذشته دونالد ترامپ اقدام به لغو حفاظت فیزیکی جان بولتون، مایک پمپئو و برایان هوک کرده بود که همزمان با آن، محمدجواد ظریف هم در نشست داووس به نقش آفرینی این افراد در اتخاذ سیاستهای ضدایرانی دولت اول ترامپ اشاره داشت. این همزمانی گفته ظریف و اقدام عملی ترامپ برای کسانی چون سیدجلال ساداتیان جالب توجه و معنادار بود و در همین راستا طی گفتوگویی که با «شرق» داشت با نگاهی توام با "بیم و امید" به تحلیل موضوع پرداخت.
چون به گفته سفیر اسبق ایران در انگلستان، «از یک سو افرادی مانند برایان هوک، جان بولتون و مایک پمپئو در دولت جدید دونالد ترامپ حضور ندارند؛ افرادی که با یک سیاست به شدت تندروانه و جنگ افروزانه علیه ایران، اساساً هرگونه فضایی برای تعامل میان تهران - واشنگتن را در دولت اول ترامپ از بین بردند.» اما همزمان، نماینده ادوار مجلس «این بیم را هم دارد که اگرچه در دولت دوم ترامپ خبری از جان بولتون، مایک پمپئو و برایان هوک نیست. اما باید نسبت به نقش آفرینی برخی افراد مانند مارکو روبیو و مایک والتز هم نگران بود.» البته این استاد دانشگاه «نوع نگاه و عملکرد روبیو و والتز را متفاوت از بولتون، پمپئو و هوک ارزیابی میکند.» چون از منظر این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل، «روبیو و والتز در بدبینانهترین حالت هم به دنبال جنگ افروزی و تقابل تمام عیار با تهران نیستند.»/شرق
نظر شما :